ارسلان فتحی پور رییس کمیسیون اقتصادی مجلس ، که روز شنبه در نشست خبری خود نیز به اثر ریشه کن کردن دروغ در اقتصاد پرداخت، در جمع  کارآفرینان خلاق ضمن بیان این مطلب گفت: طبق بررسی های انجام شده در کشورهای مختلف ، یک از اصلی ترین اثرات پیشرفت در اقتصاد ژاپن صداقت در بطن این اقتصاد بوده و نشان داده است که با دوری از دروغ هایی نظیر دلالی و چند شغله بودن می توان بهع نتایج بسیار خوبی در اقتصاد و در نتیجه در بالارفتن کیفیت زندگی رسید.

وی در این ارتباط با اشاره به تعریفی از اقتصاد فرهنگی گفت : مسئله اصلی عبارتست از اینکه آیا مسائل فرهنگی بر خروجی اقتصاد موثر است و اگر اینگونه است، چه رابطه ای بین مسائل فرهنگی و خروجی اقتصاد وجود دارد و مطالعه مذهب، هنجارهای اجتماعی، هویت اجتماعی،  ایدئولوژی، نفرت، اعتماد، و … موضوعاتی است که برای نتیجه گیری مناسب باید آنها را تحت تاثیر قرار دهیم فتحی پور در توضیح این مطلب عنوان کرد: معنی این موضوع آن  است در جامعه اسلامی که مبانای دین بر صداقت کلام و دوری از دروغ گذاشته شده چگونه ایده ها و رفتارها در میان افراد از طریق شکل گیری سرمایه اجتماعی، گسترش شبکه های اجتماعی و توسط برخی فرایندها مثل یادگیری اجتماعی می تواند موثر باشد و متقابلا هرچه اقتصاد پویاتر و کیفیت زندگی بالاتری داشته باشیم، صداقت بیشتر و سلامت رفتاری بهتری در جامعه خواهیم داشت و از نظر فرهنگی رشد متعالی تری خواهیم کرد.

استفاده از توان جوانان

فتحی پور که در جمع جوانان کار آفری ن خلاق سخن می گفت ، با تشویق و ترغیب آنان به ادامه فعالیت و امیدواری در مسیر پیش رو عنوان کرد: از نیازهای جامعه امروز ایرانی، تأسیس نهادهای جدیدی است که مسیر پیشرفت کشور را هموار و تسریع کند.

كشور ما، كشوري جوان است. جوانان و حتي نوجوانان ما در انقلاب و جنگ ثابت كرده اند كه توان اجراي كار هاي بزرگي را دارند. با اين حال بعد از جنگ، عملا از توان اين نيرو هاي پرانرژي، استفاده ي كافي نشد و نتيجه ي اين امر، هدر رفت بخش عظيمي از انرژي اين جوانان است.

رییس کمیسیون اقتصادی مجلس ادامه داد:  هر جواني براي آينده­ي كشورش آرمان­هايي دارد. برخي از جوانان براي رسيدن كشورشان به آن آرمان تلاش مي­كنند. این دسته گرچه انگیزه­ی کافی برای پیشبرد طرح­ها و نظراتشان را دارند، لكن عدم امكان دسترسي به شبكه­ي مسئولين کشور، سد راه آنان در اجرای طرح­هاشان می­شود. در این مورد به مدیران نیز نمی­توان ایراد گرفت زیرا اگر راه برای ابراز اینگونه طرح­ها باز شود، طرح­های بسیاری عرضه می­شود که اکثر آنها فاقد ارزش اجرایی است و آنها نمي توانند با سعي و خطا، به بررسی چنین طرح­هايي بپردازند.

فتحی پور همچنین در ادامه سخنانش پیرامون صداقت و اثرات اقتصاد پویا، دررفع دروغ ها گفت: جوانان قابلیت اثر پذیری بیشتری دارند و نهادشان با دروغ و ریا کاری کدر نشده است ، اگر مركزي طرح ها ی خلاقانه آنها را بررسي كند و در صورت امكان و قابليت اجرايي شدن، آن ها را تاييد كند، مديران مي توانند با خيالي آسوده و به عنوان يك راهكار احتمالا مفيد، به چنين طرح هايي توجه نشان دهند. البته صرف تاييد كردن يك طرح كافي نيست، بلكه بايد امكان ارتباط گيري با مدير مربوطه را نيز براي طرح دهنده فراهم نمود.

وی تاکید کرد: در واقع بايد نهادي براي بررسي نظرات و طرح هاي جوانان اين مرز و بوم، و با امكان وصل كردن طرح هايي كه به نظر اين نهاد مي‌تواند براي آينده‌ي كشور مفيد باشد(هر چند طرح كلان نباشد) به مسئولان يا مديران مربوطه ايجاد گردد. در اينصورت مي‌توان قدمي اساسي در بكارگيري توان جوانان فعال و پرورش آنان برداشت. در نهايت گرچه چنين فعاليت هايي عموما خرد هستند، لكن با توجه به اينكه در تعداد زياد اجرا مي شوند، در كل اين كار مي‌تواند براي كشور كلان تلقي شود.

فتحی پور خاطر نشان ساخت : در موضوع اقتصاد ژاپن و مثالی که درباره صداقت در اقتصاد این کشور زدم خوب است به این نکته نیز اشاره کنم که مهم‌ترین سند چشم‌انداز این کشور با افق سال2050 تهیه شده است و معتبر‌ترین نهاد فکری این کشور به‌دلیل جایگاه علوم و تکنولوژی در روند حرکتش به سوی آینده، یعنی شورای علوم و تکنولوژی ژاپن مسئولیت تدوین آن‌را برعهده داشته است.

ماهی دادن یا ماهیگیری یاد دادن

نویسنده کتاب سرمایه اجتماعی ، با ابراز علاقه به ایجاد فضا و برنامه های جدید برای بالا بردن بهره وری اقتصادی در میان جوانان گفت: اگر شما با فرد نیازمندی روبرو باشید، و شرایط محیطی به گونه ای باشد که آن شخص بتواند با پیشرفت در مهارتی خاص به زندگی خود سامان دهد و از شرایط فقر خارج شود، چه می­کنید؟ اصطلاحاً در این موارد گفته می­شود که ماهیگیری یاد دادن بهتر از ماهی دادن است. با این حال اگر سطح نیازمندی شخصی به قدری بالا باشد که توان گذراندن دوره­ی کسب مهارت را نداشته باشد و به کرامت انسانی او خدشه وارد شود، باید در کنار آموزش مهارت خاص، اصطلاحاً به او ماهی نیز داده شود.

در مثال خرد ممکن است حالت خاصی پیش آید که سهم رویکرد اول یا رویکرد دوم صفر شود. با این حال وقتی از منظر حکومت به
مسئله نگاه می­کنیم، و مورد نظر ما کل جامعه فقراست، امکان ندارد که سهم هیچکدام از دو رویکرد صفر شود. این تفاوت حوزه­ی خرد و کلان است.