سه رویکرد در کارآفرینی سازمانی؛ کشف فرصت، فرآیندی عینی است و به هوشیاری کارآفرینانه و دیدن چیزهایی که دیگران قادر به دیدن آن نیستند نیاز دارد و در نهایت در این مرحله عدم تقارن اطلاعات بازار را پیدا میکنیم.
به گزارش پارسی پرس به نقل از پایگاه خبری بندر و دریا، محمد توکلی دکترای تخصصی کارآفرینی و کارشناس سازمان بنادر و دریانوردی در یادداشتی به بیان فرصتهای کارآفرینانه سازمانی بر اساس ۳ دیدگاه و رویکرد پرداخته که در ادامه میخوانید.
یکی از انواع کارآفرینی در دنیای کسب و کار امروز، کارآفرینی سازمانی یا شرکتی است که در این فرآیند تمام فعالیتهای کارکنان به شکل فردی و گروهی در راستای ایفای نقش کارآفرینانه با تأکید بر خلاقیت و نوآوری، ایجاد یا توسعه محصولات و خدمات یا فرآیندهای جدید با ارزش افزوده، مخاطرهپذیری و حرکت پیشتازانه است.
در محیط فرصتهای کارآفرینانه سازمانی با درک درست و بهموقع موقعیت مناسب برای رفع نیازها و تقاضاها با ۳ دیدگاه و رویکرد روبهرو هستیم.
۱٫ تخصیصی (بازار به عنوان تخصیص): در این حالت تعادل بین عرضه و تقاضا وجود ندارد، یعنی عرضه کمتر یا بیشتر است یا تقاضا کمتر یا بیشتر است و در این حالت نیاز به برقراری تعادل بین عرضه و تقاضا داریم. به عنوان نمونه ما خدماتی در بنادر عرضه میکنیم که کمتر یا بیشتر از تقاضای موجود است که نیاز است متناسب با تقاضا و نیاز موجود به تعادل متوازن و پایدار برسیم. شکلگیری این تعادل موجب ایجاد اشتغال و کسب و کار، درآمدزایی و تولید و توسعه فناوریهای نوین میشود.
۲٫ کشف (بازار به عنوان فرآیند کشف): در این حالت یا تقاضا وجود دارد یا فقط عرضه، و برای فرآیند ارضای آن، کشف را برای بخشی که وجود ندارد نیاز داریم. در این وضعیت، کشف فرصت، فرآیندی عینی است و به هوشیاری (Alertness) کارآفرینانه و دیدن چیزهایی که دیگران قادر به دیدن آن نیستند نیاز دارد و در نهایت در این مرحله عدم تقارن اطلاعات بازار را پیدا میکنیم. به عنوان نمونه ما خدماتی در بنادر داریم ولی تقاضا برای آن وجود ندارد یا اینکه تقاضا و نیازی برای ارائه خدمات هست ولی ما عرضه نداریم و نیاز به ایجاد بخش و حلقه مفقوده در این فرآیند داریم.
۳٫ خلق (بازار به عنوان فرآیند خلق): در این مرحله نه تقاضا و نه عرضه وجود ندارد و ما نیاز به خلق فرصتهای بنیادین در حوزه محصولات و خدمات جدید داریم و حالتی ذهنی است. وجود دغدغه و طرح مسأله میتواند ما را در مسیر فرآیند حل مسأله قرار دهد. به عنوان نمونه و مصداق در جهان برای این مورد میتوان به اختراع نیروی الکتریسیته (برق) توسط توماس آلوا ادیسون و اختراع موتور بخار توسط جیمز وات اشاره کرد.
در استفاده کاربردی از ۳ دیدگاه و رویکرد یادشده و با توجه به نیازها و تقاضاهای برآوردی حال و آینده صنعت حملونقل دریایی و تجارت بینالملل میتوان به کسب و کارهای مرتبط با مواردی همچون «هوش مصنوعی و رباتیک»، «کسب و کارها و اقتصاد خلاق، دیجیتال پایدار و دانشبنیان بندر و دریا»، «دیجیتال مارکتینگ»، «مددکاری سازمانی»، «نظام شورایی یا مدیریت بر مبنای مشارکت همگانی»، «مدیریت داده و دادهکاوی»، «آیندهپژوهی و آیندهنگاری»، «مدیریت تغییر و تحول، مربیگری و هدایتگری» و «برنامهریزی ارزش» اشاره کرد که در این موارد نیاز به شناسایی درست و بهنگام فرصت در زمینه کشف و خلق، ارزیابی همهجانبه و صحیح برای امکانسنجی فرصت (بازار، فنی و مالی) و همچنین بهرهبرداری صحیح، بهموقع و به اندازه داریم.
در همین راستا مواردی همچون «جستوجوی فعالانه»، «هوشیاری کارآفرینانه»، «دانش پیشین» و «شبکههای اجتماعی» از عوامل تشخیص فرصت هستند و عمده عوامل موفقیت در فرآیند تشخیص فرصت نیز شامل «دسترسی به اطلاعات» و «توانایی به کارگیری صحیح، به موقع و به اندازه اطلاعات در دسترس» است.