true
وزیرفرهنگ وارشاد اسلامی روز گذشته در مراسم افتتاح نخستین جشنواره مدو لباس فجر سخنرانی کردند . چراغت از حباب لاله نورافشان بود ورنه…
به گزارش ستادخبری نخستین جشنواره مدو لباس فجر،متن سخنرانی سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم افتتاح این جشنواره به شرح زیر است :
بسمالله الرحمن الرحیم
هوالستار
چراغت از حباب لاله نورافشان بود ورنه/ شود بازیچهی نسیم نازکی نورش
حجاب باغ، دیوار است ورنه چشم نامحرم/ نگاهی گر کند دزدیدن میوه است منظورش
هرگز جوهری، جواهرات اصیل را حتی بر سبیل تفنن در معرض دید عموم نمیگذارد چه رسد برای عرضه! جواهر ذیقیمت، حرمت دارد و آن را در حفاظ صندوقهای تو در تو قرار میدهند و تنها بر دیدهی مشتریان محرم به احترام نثار میکنند. آنچه در ویترین میگذارند گرچه باز هم از دستبرد محفوظ است اما دیدهی عموم گاه به خیرگی از آن محفوظ است!
حجاب اگر از نگاه باور مسلمان ضروری دین است از دیدگاه انسان، تبرّز حجب و حیا و تمکین به قواعد هر آیین است! هیچ دین و آیینی همسنگی و همرنگی انسان و حیوان را بر نمیتابد و کس، انسانی بیاعتقاد بر تمایز این دو موجود، نمییابد! و بارزترین نشانهی این تمایز در ظاهر و نگاه اول به پوشیدگی و عریانی، این و آن است.
از پس گذر از این معبر با چگونگی این ستر و شمیم این عطر، کوچهپسکوچههای مقصد را به نشانهی عابران معطر میکنیم که حجاب گاه، راه است. با عبور از این گذر به مرز عبر و اعتبار میرسیم.
لباس اگر از جملهی نمادهای فرهنگی باشد که هست! مد که هنوز معادل فارسی آن را کما ینبغی نیافتهایم و همان سلیقه، شیوه، موافق طبع روز میباید معنا کنیم، از آن نماد نمیبایست فاصله بگیرد.
بیمعرفت مباش که در من یزید عشق/ اهل نظر معامله با آشنا کنند
سر تسلیم در مقابل فرهنگ بیگانه فروآوردن، نشان خودباختگی است چه رسد به تمکین به بیفرهنگیهای مهاجم که جلوهی بارز بردگی است، دنیا را اگر به دهکدهی جهانی تعبیر نمودند از آن بود که دروازههای تغییر را به رویش بگشایند. استعمار جلوههایش دگرگون گشته است. بردهداری معنایش وارونه گشته است. اگر آبراهام لینکلن به اسم لغو بردهداری، سیاهان خانهزاد را به کارگران مسلول کارخانجات نساجی مبدل ساخت و به اسم آزادی شیوهی نوین بردهداری را متداول نمود؛ دیری نپایید که با پرچم آزادی زنان، رخت مردانه بر تن ایشان نمودند و حرمت زنانه را از این عنصر لطیف ربودند و به تامین نیروی انسانی مورد نیاز، فرهنگ کذایی تساوی زن و مرد را بر اندیشههای نوطلب، غالب نمودند. زن که پرچمدار کیان خانواده بود و تنظیم خانه و تربیت فرزندان و کدبانویی و سروری بر خانه افتخارش بود، به اسم تساوی جایگاهش را بیاعتبار کردند و همسنگ مرد به کارهای سنگین و زمخت وادارش نمودند و از لوح فرهنگ منحط غربی، به دستاویز آزادی، اعتبارش را زدودند. به اقتضاء شرایط جدید و انطباق با ماموریت تازه، کسوتش را متبدل ساختند و بر آن نازش خدادادی تاختند!
در این سو سردمداران خودباخته به کشف حجاب فرمان دادند و دهان بر نشخوار همان استدلالات گشادند که امروز هنوز هم باید تاوان آن جهالتها را داد!
بگذاریم و بگذریم
به غیر ات نیست حاجت این همان معنای غیرت شد/ هماهنگی به غیرت ای مسلمان! ساز حیرت شد
حجاب باغ، دیوار است ورنه چشم نامحرم/ نگاهی گر کند دزدیدن میوه است منظورش
هرگز جوهری، جواهرات اصیل را حتی بر سبیل تفنن در معرض دید عموم نمیگذارد چه رسد برای عرضه! جواهر ذیقیمت، حرمت دارد و آن را در حفاظ صندوقهای تو در تو قرار میدهند و تنها بر دیدهی مشتریان محرم به احترام نثار میکنند. آنچه در ویترین میگذارند گرچه باز هم از دستبرد محفوظ است اما دیدهی عموم گاه به خیرگی از آن محفوظ است!
حجاب اگر از نگاه باور مسلمان ضروری دین است از دیدگاه انسان، تبرّز حجب و حیا و تمکین به قواعد هر آیین است! هیچ دین و آیینی همسنگی و همرنگی انسان و حیوان را بر نمیتابد و کس، انسانی بیاعتقاد بر تمایز این دو موجود، نمییابد! و بارزترین نشانهی این تمایز در ظاهر و نگاه اول به پوشیدگی و عریانی، این و آن است.
از پس گذر از این معبر با چگونگی این ستر و شمیم این عطر، کوچهپسکوچههای مقصد را به نشانهی عابران معطر میکنیم که حجاب گاه، راه است. با عبور از این گذر به مرز عبر و اعتبار میرسیم.
لباس اگر از جملهی نمادهای فرهنگی باشد که هست! مد که هنوز معادل فارسی آن را کما ینبغی نیافتهایم و همان سلیقه، شیوه، موافق طبع روز میباید معنا کنیم، از آن نماد نمیبایست فاصله بگیرد.
بیمعرفت مباش که در من یزید عشق/ اهل نظر معامله با آشنا کنند
سر تسلیم در مقابل فرهنگ بیگانه فروآوردن، نشان خودباختگی است چه رسد به تمکین به بیفرهنگیهای مهاجم که جلوهی بارز بردگی است، دنیا را اگر به دهکدهی جهانی تعبیر نمودند از آن بود که دروازههای تغییر را به رویش بگشایند. استعمار جلوههایش دگرگون گشته است. بردهداری معنایش وارونه گشته است. اگر آبراهام لینکلن به اسم لغو بردهداری، سیاهان خانهزاد را به کارگران مسلول کارخانجات نساجی مبدل ساخت و به اسم آزادی شیوهی نوین بردهداری را متداول نمود؛ دیری نپایید که با پرچم آزادی زنان، رخت مردانه بر تن ایشان نمودند و حرمت زنانه را از این عنصر لطیف ربودند و به تامین نیروی انسانی مورد نیاز، فرهنگ کذایی تساوی زن و مرد را بر اندیشههای نوطلب، غالب نمودند. زن که پرچمدار کیان خانواده بود و تنظیم خانه و تربیت فرزندان و کدبانویی و سروری بر خانه افتخارش بود، به اسم تساوی جایگاهش را بیاعتبار کردند و همسنگ مرد به کارهای سنگین و زمخت وادارش نمودند و از لوح فرهنگ منحط غربی، به دستاویز آزادی، اعتبارش را زدودند. به اقتضاء شرایط جدید و انطباق با ماموریت تازه، کسوتش را متبدل ساختند و بر آن نازش خدادادی تاختند!
در این سو سردمداران خودباخته به کشف حجاب فرمان دادند و دهان بر نشخوار همان استدلالات گشادند که امروز هنوز هم باید تاوان آن جهالتها را داد!
بگذاریم و بگذریم
به غیر ات نیست حاجت این همان معنای غیرت شد/ هماهنگی به غیرت ای مسلمان! ساز حیرت شد
لباس امروز تنها برای پوشاندن بدن و گرمنگاهداشتن آن بهکار نمیآید و دیگر عمر گرانمایه بر آن صرف نمیشود که «تا چه خورم صیف و چه پوشم شتاء» بلکه بخشی از آن به منظور تشخص و بخشی تجمل مطرح است، که در حد اعتدال، مستحسن نیز هست. سخیآلالله امام حسن مجتبی (ع) فرمود: «انالله یحب الجمال و التجمل» خداوند زیبایی و خودآرایی را دوست میدارد.
اما هر چیز بهجای خویش و به اندازهی خویش نیکوست!
نخستین جشنوارهی مد و لباس قدم بر این دایرهی ظریف نهاده است و در دامان دریای مواج این هنر، افتاده است که اجتناب از تردامنی، هنر گردانندگان آن خواهد بود! گرچه گفتهاند:
در میان موج توفان تختهبندم کردهای/ باز میگویی که دامن تر مکن، هشیار باش
اما به مدد الهی و توجهات خاصهی حضرت ولیعصر (عج) و رهنمودهای ولیامر مسلمین امید است به ساحل فلاح و صلاح نایل آیند. هر توفیقی در این راهِ نارفته و دُرِ ناسُفته، انشاءالله ماجور خواهد بود.
توفیق رفیقِ طریقِ عزت و اعتبارِ تمامی شما گرامیان باد!
true
true
https://parsipress.ir/?p=112
true
true