عکاس ایرانگردی که طی روزهای گذشته به دلیل تنشهای عصبی در بیمارستان بستری بوده است، میگوید: سالها برای هنر این سرزمین تلاش کردم. از مناظر و فرهنگهای مختلف کشور عکاسی کردم. در نهایت آمدم کتابی با عنوان چکیده زحمات منتشر کنم. به من گفتند که کتاب را چاپ کن، بعد بیا از تو حمایت کنیم. ولی در آخر فقط ۵۰ نسخه از من خریدند. اکنون آنقدر فشار عصبی تحمل کردهام که دیگر توانایی راه رفتن ندارم!
به گزارش پایگاه خبری اکوپارس به نقل از خبرگزاری ایسنا ، علیاکبر آقاجری پس از ۴۲ سال زیر و رو کردن کوهها، آبشارها و دریاچههای ایران ـ از جوانی تا همین شصت و اندی سال سن ـ از سال ۱۳۹۵ به بعد دچار تنشهای عصبی میشود. آخرین اثرش ـ کتاب عکس «ایران سرزمین شکوه و زیباییها» است که این بحثها را درباره آن مطرح میکند.
این کتاب چکیده و ثمره سالها کوشش این هنرمند است که گویا همانند خیلی آثار دیگر، در بحران به فروش نرسیدن قرار گرفت. در نهایت به گفته خودش متاسفانه فشار این مشکلات باعث شد تا این هنرمند از ناحیه لگن و پاها توانایی فعالیت دوباره را از دست بدهد.
آقاجری در چند روز گذشته در بیمارستان بستری بود و هر شب را با یکی از هنرمندان عکاس سپری کرد. اکنون به گفته خودش برای ادامه معالجات فیزیوتراپی از بیمارستان مرخص شده است.
چند روز پیش زمانی که هنوز در بیمارستان بستری بود، با او تماس گرفتیم تا جویای حالش شویم.
میگوید: بدون هیچ علتی بعد از شصت و یک سال دوندگی شب هفدهم این ماه از ناحیه لگن فلج و در بیمارستان وزارت نفت بستری شدم. شانس آوردم که از کارمندان وزارت نفت بودم وگرنه چگونه میتوانستم از پس این مخارج بربیایم؟ آدم با کار هنری در این مملکت به جایی نمیرسد؛ چون به هنرمند اهمیتی نمیدهند. برای کار هنری باید خرج کرد، هر کسی هم که کار هنری میکند باید عشق آن را داشته باشد. فقط به این فکر میکنم که دوباره حالم خوب شود. انگار که دو تا گوشت اضافه به بدنم وصل است. من مدام در مناظر در حال عکاسی بودم الان واقعا نمیدانم چه کنم. از طرفی هزینههای درمان بالاست. روزی پنج آمپول آلمانی میزنم که قیمت هر کدام پنج میلیون تومان است.
او ادامه میدهد: من در سال ۹۵ کتابی از تصاویر مناظر کل کشور با کیفیت خیلی خوبی به تعداد ۲۰۵۵ منتشر کردم. در آن زمان ۲۲۰ میلیون هزینه کردم و کتاب را جلدی ۶۰ تومان میفروختم تا در حراجی به فروش رود و بتوانیم پول صحافی را بدهم. پنج سال پول قسط و وام دادم. مجبور شدم ماشینها و دوربینهایم را بفروشم و الان نیز افتادهام روی زمین. در آن زمان هیچ کسی نبود که کمک کند کتابها به فروش رود تا لااقل خرج بیماری شود و پول بدهکاری مردم را بدهم.
این عکاس درباره کتاب «ایران سرزمین شکوه و زیباییها» میگوید: این کتاب ۹۴۴ صفحه مصور در قطع سلطانی از جاذبههای گردشگری، سیاحتی، زیارتی، تاریخی، باستانی، مردم شناسی، آیینها و رسم و رسومات عشایر، کوچ عشایر، صنایع دستی عشایر، طبیعت بکر ایران زمین و … از ۳۱ استان کشور است. البته عکسهای هشت سال دفاع مقدس که به صورت پراکنده حضور داشتم، بهخصوص از شروع جنگ تحمیلی نیز در این کتاب هست. کتاب را که به دستت میگیری خسته نمیشوی ولی حداقل باید ۱۲ روز وقت بگذاری تا زیرنویسهای این کتاب را بخوانی. زیرنویسهایش به دو زبان فارسی و انگلیسی هستند.
آقاجری اظهار میکند که قبل از انتشار کتاب سه ـ چهار سال با یکی از مراکز وزارت ارشاد درگیر بوده ولی گفتهاند که باید کتاب را منتشر کند تا بعد از آن در فروش کتاب به او کمک شود. او نیز همین کار را کرده ولی بعد از چاپ تنها ۵۰ جلد از او خریداری کردهاند.
او میگوید: با این حال خدا رحم کرد که ۵۰۰۰ جلد منتشر نکردم؛ چون در ابتدا قصد این کار را داشتم ولی چون پول متریال را نداشتم، ۲۰۵۵ نسخه منتشر کردم. شاید تنها ۲۰۰ نسخه از این کتاب را فروخته باشم و باقی آن در انبار است. از آن زمان تا الان میراث فرهنگی سه چهار تا رئیس عوض کرد ولی کمکی به من نشد، در صورتی که کارشناسان آنها کارشناسی کرده و گفته بودند که این کتاب ارزشمند است و من نیز نتوانستهام این کتاب را در قالب ۱۰ جلد به فروش برسانم. زیرا صحافی گرانترین بخش چاپ کتاب است و ما مجبور شدیم کتاب را یک جلد کنیم. تازه هنوز نتوانستهایم پول صحافی را کامل بدهیم. وگرنه اگر ۱۰ جلد کتاب منتشر میکردم ۱۰ تا کتاب میفروختم و اینگونه تنها یک جلد نبود که مجبور شوم قیمت پایین برای آن در نظر بگیرم. اگر بخواهم اکنون این کتاب را دوباره منتشر کنم یک میلیارد باید پول متریال بدهم و هر نسخه را یک میلیون قیمت بگذارم.
آقاجری اضافه میکند: در این سالها به دلیل فشار عصبی، مدام مریضی کشیدم و هر روز در بیمارستان بودم ولی انتظار فلج شدن را نداشتم.
این هنرمند در رشته عکاسی ایرانگردی دارای نشان درجه یک هنری است و به موسسه هنرمندان پیشکسوت معرفی شده است. او در این زمینه میگوید: این همه فعالیت کردم ولی گویا همه بیفایده بودند. نزدیک به ۸۷ اثر چاپ کردهام که ۸۳ تا از آنها به صورت مجموعه عکس و چهار تای دیگر به صورت مجموعه پوستر بوده است. همچنین چهار نسخه هم کتاب منتشر کردهام.
او درباره فعالیت هنریاش میگوید: در هر شاخه از عکاسی که بگویید، کار کردهام. حتی به عروسی اقوام مختلف میرفتم و از سنتها و آیینهای آنها عکاسی کردم. پول برایم هدف نبود. بارها با عشایر از قشلاق به ییلاق سفر کردهام. از لرستان، اردبیل، چهارمحال بختیاری و دیگر مناطق عشایری. هنر عکاسی جزو گرانترین شاخههای هنری است. در حوزه عکاسی ایرانگردی که مقوله پر هزینه سفر را هم داریم. در هر استانی که میرفتیم راهنما داشتیم و چند ماه در آن منطقه میماندیم به یاد دارم در عکاسی از کوهها هر بار نزدیک به ۲۰ کیلو بار همراهم بود.
به علیاکبر آقاجری میگوییم، به عنوان کسی که در زمینه عکاسی ایرانگردی پیشکسوت است، آیا توصیهای به جوانترهای این حوزه دارد؟ پاسخ میدهد: با وضع حاضر اگر در این حوزه فعالیت میکنند پیشنهاد نمیدهم که کتابی از آثارشان منتشر کنند، مگر برای دل خودشان. در غیر این صورت بهتر است چاپ دیجیتالی داشته باشند. در نهایت اینکه باید وسع مالی برای انتشار کتاب داشته باشند تا آسیبی نبینند.