انتخاب بین بد و بدتر مدیریت بحران شهرداری برای شیراز ، پنجم تیر ماه خبری از سمت سازمان آتش نشانی شیراز منتشر شد که حاکی از نشتی تانکری حاوی ۳۰ هزار لیتر از یک ماده شیمیایی خطرناک و قابل اشتعال در کمربندی اکبرآباد بود که طی انجام مراحلی نشتی آن کنترل شده بود، در خبر اشارهای به نام این ماده شیمیایی نشده بود.
به گزارش پارسی پرس به نقل از شهر مردم: فرخنده آشوری| اما ماجرا بهاینجا ختم نشد و باخبر شدیم کهاین ماده شیمیایی که به گفته خود مسئولان، خطرناک محسوب می شد در حاشیه کمربندی تخلیه شده و براساس خبر غیررسمی که به دست ما رسید مقدار ۱۱ هزار لیتر از این ماده شیمیایی تخلیه شده بود، بنابراین تصمیم گرفتیم تا این مورد را بررسی کنیم.
ابتدا حرفهای سازمان آتش نشانی شهرداری شیراز را شنیدیم، «هادی عیدی پور» رییس این سازمان ماجرا را این طور برای ما شرح داد: «نزدیک ساعت ۴ تا ۵ صبح یکی دو تماس از ساکنین اکبرآباد مبنی بر استشمام بوی گاز در این منطقه داشتیم که برای بررسی موضوع نیروهای ما اعزام شدند و با همکاری شرکت گاز هیچگونه نشتی کشف نشد، کانون بو مشخص نشد و ۴ ایستگاه عملیاتی برای کشف منبع بود اعزام شدند و طبق تحقیق از ساکنان مشخص شد که یک تانکر که در این محل توقف داشته عامل اصلی انتشار این بوی بد بوده است، بنابراین با جستجوی مسیر، تانکر موردنظر سمت جوادیه یافت شد و سپس نیروهای آتش نشانی آن را به سمت خارج از کمربندی در منطقه غیرمسکونی هدایت کردند، در بارنامهاین تانکر که از عسلویه به مقصد اراک در حال حرکت بود، نام بار ماده شیمیایی «دی سولفید اویل dso» ذکر شده بود، مادهای سمی و سریع الاشتعال.
براساس تحقیقات متوجه شدیم کهاین نشتی از ساعت ۲ شروع شده بود و تا آن زمان خود به خود ۳ هزار لیتر آن تخلیه شده بود و به علت خورنده بودن این ماده محل نشتی در زیر تانکر دچار شکاف شده بود.
با شرکت پیمانکار تماس گرفتیم و قرار شد تا تانکر دیگری برای انتقال این ماده ارسال کند و زمانی که تانکر با تاخیر رسید، لوله انتقال مخصوص مواد قابل اشتعال به همراه نداشت و در صورت انتقال امکان جرقه و آتش سوزی و انفجار بود، پیشنهاد غیراصولی شرکت این بود تا تانکر دارای نشتی در سطح بالاتری قرار گیرد و انتقال انجام شود که با توجه خطرات احتمالی با این پیشنهاد ما موافقت نکردیم.تیمهای عملیاتی در موقعیت قرار گرفتند اما باتوجه به حجم خوردگی و شکاف محل نشتی عملیات کنترل نشتی موفقیت آمیز نبود.
با توجه به مهم بودن موضوع محیط زیست، بحران شهرداری، بحران استانداری، نیروی انتظامی، پلیس راهور و علوم پزشکی(اورژانس) نیز در محل حاضر شدند تا تصمیم نهایی گرفته شد، بنابراین با کمک لودرهای شهرداری منطقه، گودالی حفر شد، این تانکر شامل سه مخزن بود که مخزن وسط آن دچار نشتی شده بود و تا آن زمان بیشتر از ۶ هزار لیتر از این مخزن به علت خوردگی تخلیه شده بود، ما توانستیم با فوم پاشی مقدار ۳ هزار ۵۰۰ لیتر باقیمانده از این مخزن را در این گودال تخلیه کنیم و تمام نکات ایمنی رعایت شد، البته با مشورت با پالایشگاه و مطالعه می دانستیم که بهترین راه سوزاندن این ماده شیمیایی بود اما به علت نزدیک بودن به مناطق مسکونی و انفجار اجرای این راهحل امکان پذیر نبود، در این عملیات ۴ خودرو آتش نشانی و یک دستگاه خودرو تخصصی مقابله با مواد خطرناک شرکت کردند.
در آن شرایط این تنها راهکار قابل اجرا بود ما با این اقدام از تخلیه بیشتر این ماده بر روی آسفالت و روندگی سیال آن و گسترش این مایع خطرناک جلوگیری کردیم، این اقدام با پایش مستمر فوم آتش نشانی انجام شد و بعد با همکاری محیط زیست تا عمق ۳ متر این گودال خاک برداری و با ماشین حمل نخاله و کمپرسی به سایت نخاله کیان آباد منتقل شد و در آنجا نیز با تمهیداتی به صورت ایزوله با حجم زیادی خاک مدفون شد.»
توضیحات سازمان آتش نشانی را خواندیم، یک ماده خطرناک، سمی و قابل اشتعال که حجم بیشتر آن وارد محیط شده و مابقی نیز دفن شده است، و این سوال پیش می آید که با یک بارندگی آیا این ماده شیمیایی وارد آبهای زیرزمینی نمی شود؟ به محیط زیست چقدر آسیب وارد می کند؟
محمد جواد شمسایی، رییس اداره مطالعه بحران شهرداری روایت کمی متفاوت را دارد که البته خب احتمالا جزییات آتش نشانی دقیق تر است، به گفته شمسایی؛« حادثه ساعت ۶ صبح اتفاق افتاده و آتشنشانی ساعت ۷ صبح برای بررسی می رود و یک ساعت بعد موضوع به اداره بحران اطلاع داده می شود، تانکر موردنظر غیراستاندارد بوده و اجازه حمل باری این مشخصات را نداشته است.»
وی ادامه می دهد: این ماده شیمیایی سمی که ماده اولیه علف کشها یعنی دی سولفید اویل، بود که با توجه به نشتی ما چارهای جز تخلیه آن نداشتیم، خوشبختانهاین اتفاق در جاده اکبرآباد افتاد و اگر در جایی مانند دروازه قرآن پیش می آمد شاهد فاجعهای مانند سال ۸۶ می افتاد، ما با تهران تماس گرفتیم و با شرکت تولید کنندهاین ماده مشورت شد و با همکاری دانشگاه علوم پزشکی و سایر مشورتها، گودالی حفر و داخل آن با فوم آتش نشانی پوشانده شد و این ماده را در آن تخلیه کردیم، با توجه به خوردگی لولهها و عدم امکان انتقال این ماده به یک تانکر دیگر این بهترین راهکار محسوب می شد که طی چند مرحله انجام شد و بعد هم ماده را که با خاک مخلوط شده بود به سایت نخالههای کیان آباد منتقل کردیم، ما می دانیم که به محیط زیست آسیب وارد شده و ممکن است آلودگی به آبهای زیرزمینی برسد اما چارهای نبود و مجبور شدیم بین، بد و بدتر یکی را انتخاب کنیم.
عیدی پور به ما گفت: چون ابتدا منبع بو مشخص نبود، ابتدای حضور به ساکنان توصیه شد تا کولر منازل خاموش شود تا بو به داخل خانهها مکش نشود، برای پیدا کردن نشتی از دستگاه گازسنج استفاده کردیم اما به دلیل کم بودن دوز آن ماده در هوا و محیط باز دستگاه نتوانست منبع را کشف کند همچنین اماکنی هم که در محل امکان تولید این بو را داشتند مانند جایگاههای شارژ گاز LPG قطع شدند تا در صورت نشتی منبع قطع شود که در نهایت منبع بو کشف شد، سازمان آتش نشانی متناسب با نوع حادثه دستگاههای مرتبط را فراخوان می کند، سطح این حادثه به گونهای بود که نیاز به حضور اورژانس، مدیریت بحران استانداری و شهرداری و محیط زیست بود که آنها فراخوانده شدند، بنابراین بعد از پیدایش منبع بود یعنی ساعت ۸ به آنها اطلاع دادیم.
گفتنی است کهاین ماده سبب سردرد می شد و افراد حاضر در صحنه دچار سردرد شدند و اینطور که از عکسها مشخص است، افراد حاضر لباس مناسب و ماسک نداشتند.
با توجه به صحبتهای اداره بحران شهرداری شیراز با علوم پزشکی تماس گرفتیم که آنها، ما را به واحد بهداشت ارجاع دادند، واحد بهداشت به ما گفت در صحنه حضور داشتند اما در اقدامات از آنها نظرسنجی صورت نگرفته و تصمیمات توسط مدیریت بحران شهرداری گرفته شده است، البتهاین پاسخی بود که روابط عمومی علوم پزشکی شیراز از طرف معاونت بهداشت به ما اعلام کرد.
براساس گفتههای حاضرین، تصمیمات با نظارت محیط زیست انجام شده است، با تماسی که با مدیرکل محیط زیست داشتیم، وی اظهار بی اطلاعی از جزییات کرد و به معاون محیط انسانی اداره ارجاع داد، بنابراین با «قاسم نهاوندی» معاون محیط زیست انسانی تماس گرفتیم و وی پاسخ داد: دستگاههای زیادی در روز حادثه برای کنترل موضوع حاضر شدند و محیط زیست نظارت کامل را انجام داد، برای تانکر جایگزین مشکل به وجود آمد، زمان در این بحران بسیار حائز اهمیت بود و نمی شد که بیشتر صبر کرد و چارهای جز تخلیهاین ماده و مخلوط آن با خاک وجود نداشت.
وی گفت: بوی بد حاصل از این ماده به مرور زمان بر اثر تخریب آفتاب از بین می رود، ما باید در کمترین زمان بهترین تصمیم را می گرفتیم و راهی جز همین نخالههای ساختمانی نبود.
با سازمان پسماند شهرداری تماس گرفتیم و آنها هم تاکید کردند اگر ماده شیمیایی وارد سایت پسماند شده قطعا با مجوز سازمان محیط زیست انجام شده است و از جزئیات هیچ اطلاعی نداشتند، متاسفانه نتوانستیم با مسئول سایت صحبت کنیم و تماسهای ما بدون پاسخ ماند.
رییس سازمان آتش نشانی هم گفت: تصمیم گیری در مورد محل دفن بر عهده مدیریت بحران شهرداری بوده است اما بر اساس غلظت ماده و ترکیب شدن آن با خاک و اقدامات انجام شده، مسمومیتی متوجه ساکنان آن منطقه نخواهد شد.
این اقدام با وجود ضرورت قطعا آسیبهایی به محیط زیست وارد کرده که با گذشت زمان شاهد اثرات آن خواهیم بود، اینکه در زمان بحران انتخاب ما بین بد و بدتر باشد، ایراد در مدیریت بحران دارد چرا که برای رفع یک بحران باید تمام جوانب را درنظر گرفت، به طور مثال باید شرکت پیمانکار که در ارسال تانکر دوم تعلل کرده مورد پیگرد قانونی قرار داد تا پاسخگو باشد اما مدیریت بحران در استان فارس هیچ اقدامی در این زمینه انجام نداده است.
لازم به ذکر است؛ دی سولفید اویل( dso) در فرایند شیرین سازی گاز، به صورت محصول جانبی تولید می شود این ماده شامل ۱۷ نوع ترکیب دی سولفیدی است که سمی و قابل اشتعال است، بخش عمدهای از دی سولفید اویل شامل ترکیباتی نظیر دی متیل دی سولفید، دی اتیل دی سولفید و متیل اتیل دی سولفید است، به گفته یک دکترای شیمی این ماده خورنده نیست و اگر خورندگی اتفاق افتاده احتمالا به خاطر مواد نگهدارنده افزودنی به آن بوده است.
گزارش تصویری و بررسی جزییات نشتی تانکر حاوی دی سولفید اویل در کمربندی اکبر آباد