true
نادر رستمی، یکی از ایرانیان مهاجری است که بیش از 30 سال است تجربه کار با نوجوانان و جوانان را در دانمارک دارد .
وی تجربیات خوبی از کشورهای اسکاندیناوی و نظام آموزشی و تربیتی موجود در این کشورها و به ویژه دانمارک اندوخته است . او 18 سال سابقه حضور در باشگاههای اوقات فراغت نوجوانان و جوانان را در دانمارک دارد و هشت سال است که مدیریت این باشگاهها را عهدهدار است.
دغدغه انتقال تجربیات به ایران نادر رستمی را در سالهای گذشته بارها به سفر به ایران واداشته است . وی میگوید در تلاش است تا سیستم باشگاههای اوقات فراغت برای نوجوانان و جوانان را بومي و به ایران منتقل کند و برای این کار با مسئولان مربوطه در کشورمان جلساتی را برگزار کرده است.
به گزارش ايسنا سايت عصر ايران با او درباره نظام تعلیم و تربیت در کشورهای اسکاندیناوی به گفتوگو نشسته است و خوانندگان ميتوانند درباره درستي يا نادرستي اين نظام و احتمال بوميشدن آن نظر دهند.
– آقای رستمی! آن طور که از فعالیتهای شما پیداست ، در زمینه آموزش و تربیت نوجوانان و جوانان کار میکنید و تجربیات زیادی از کشورهای اسکاندیناوی و به ویژه دانمارک دارید . بطور کلی آیا میتوانید برای ما شرح دهید که یک نوزاد از بدو تولد در کشورهای اسکاندیناوی چه مراحل تربیتی را طی میکند و نظام تعلیم و تربیت با چه تدابیری شخصیت یک کودک را شکل میدهد؟
در کشورهای اسکاندیناوی به دلیل شاغل بودن والدین ، پس از فارغ شدن مادران ، یک مرخصی با حقوق یکساله به آنها تعلق می گیرد تا مادر بتواند یک سال را در منزل و در یک سال اولیه زندگی نوزاد، پیش فرزند خود باشد .
بعد از آن بچه تحویل vuggestue یا degplegej ( دو نوع دولتی و خصوصی شیرخوارگاه) میشود . “ووگستو” متعلق به شهرداری ها و دولتی هستند و معمولا در هر محلی یک یا چند ووگستو وجود دارد که هر کدام از آنان تا حداکثر از 60 نوزاد مراقبت میکنند،
اما “داوپلایهها” شخصی هستند و معمولا مادرانی که در منزل تنها هستند و شاغل نيستند از شهرداریها تقاضای جواز دایر کردن این گونه مراکز نگهداری نوزادان را مینمایند. پس از این مرحله شهرداری ها تقاضا را بررسی میکنند و در نخستین گام باید خانه متقاضی شرایط استاندارد فیزیکی را دارا باشد.
پس از آن مادر متقاضی را به چند دوره آموزشی میفرستند و تعالیم کودکداری را به او میآموزند . پس از طی این مراحل هیئتی از شهرداری صلاحیت نهایی مادر را تایید و جواز کسب را صادر میکند .
همزمان با صدور این جواز کسب بسیاری از اسباببازیها و وسایل تفریح بچهها به انضمام وسایل بهداشتی به صورت رایگان در اختیار مادر متقاضی قرار میگیرد . شهرداریها کنترل بیشتری روی داوپلایهها دارند؛ چرا که ووگستوها متعلق به خودشان است ولی داوپلایهها شخصی است و به نظارت بیشتری نياز دارند.
در دانمارک پس از فارغ شدن مادر ، شهرداری دکتر اطفال پیش او میفرستد تا در گام نخست طفل معاینه و برای او پرونده سلامت تشکیل شود. در همین زمان پزشکان به مادران اطلاعات جامعی درباره نحوه پرستاری از اطفال میدهند.
پس از طی تقریبا دو سال از تولد نوزاد ، کودکان به مهد کودکهای محلی منتقل میشوند و شهرداریها موظفند برای یکایک اطفال در محلشان در مهد کودکها جا رزرو کنند و دلیل این مساله این است که والدین شاغل هستند و فرصت حمل و نقل کودکان خود را تا مهدکودکهای دوردست ندارند.
وقتی اطفال وارد مهد کودک میشوند مربیان شروع به بررسی شاخصهای سلامت و رشد کودکان و نهایت تلاش را میکنند تا کودکان همپای یکدیگر رشد کنند.
یکی از اهداف و اصول تربیتی و آموزشی مهدکودکها و مراکز آموزشی کودکان و نوجوانان در دانمارک ایجاد فضای مناسب برای تمرینات بدنی و فیزیکی به منظور خسته کردن مثبت کودکان و نوجوانان و گرفتن انرژی آنهاست كه فلسفه آن این است که هم کودکان در فرایند یادگیری قرار بگیرند و هم اینکه پس از بازگشت به خانه به آرامی استراحت کنند. این مساله در خیلی از موارد مایه راحتی خیال والدین نیز هست؛ چرا که میدانند کودکانشان در محیطی مناسب و زیر نظر افراد متخصص انرژی خود را تخلیه کردهاند.
به طور کلی شهرداریها مسئول تعلیم و تربیت کودکان ، نوجوانان و جوانان هستند؛ از این رو شهرداریها اهمیت خاصی به استفاده از افراد تحصیلکرده میدهند و با توجه به نیاز متفاوت کودکان در سنین مختلف برنامههای آموزشی خاصی برای آنها ترتیب میدهند.
در هر سه مرکز نگهداری کودکان جشنهایی برگزار میشود ، با این هدف که همکاری پدر و مادران با مرکز آموزشی بیشتر شود و آنان با شناخت والدین دیگر کودکان، محل را برای خود امنتر حس کنند.
معمولا در این جشنها انتخابات هیئت امنا نیز برگزار میشود و نمایندگان والدین در این جشنها انتخاب میشوند. در دانمارک مرسوم است که در هر محل آموزشی منقل کباب خیلی بزرگی نیز هست که در روز جشن پدر و مادرها خود غذاهایشان را می آورند و کباب ميكنند و به این بهانه با یکدیگر آشنا میشوند.
– آیا ارایه این خدمات اجباری است؟
بله؛ در مواردی که خانواده توان رسیدگی به کودک خود و تضمین رشد کودک را نداشته باشد اجباری میشود و شهرداری مسئول تشخیص این امر است . همچنین برای شهروندان مهاجر خارجی حضور اطفال در مهد کودکها اجباریست و اصلیترین دلیل آن همسان سازی فرهنگی و آشنا ساختن کودک با زبان کشور میزبان است .
– شیوه کار مهد کودکها به چه شکلی است ؟
هر مهد کودک یک رییس ، یک معاون و تعدادی مربی تحصیلکرده دارد . تعدادی هم کمک مربی تحصیل نکرده در این مراکز مشغول به کار هستند . هر کسی که در مهد کودک کار میکند باید نامه تایید عدم سوءسابقه در مورد کودک آزاری داشته باشد که از سوی پلیس صادر میشود.
هر مهد کودک یک اساسنامه دارد که در هیئت امنا بررسی و تایید شده و به مهر و امضای رییس رسیده است . این اساسنامهها که اهداف مهد کودک را مشخص میکنند همه ساله در شهرداریهای مختلف بررسی و با تایید آن قابل اجرا میشوند.
مهد کودکها با والدین ، پزشکان و دندانپزشک اطفال ، کلیسای محل ، کانون سالخوردگان و نیز مدارس محل همکاری تعامل گونه ای دارند و ماهانه جلسهای با هیئت امنای مهد کودک تشکیل میدهند.
اعضای هیئت امنا را رییس ، معاون ، یک مربی ارشد ، یک مشاور از شهرداری ، در برخی جاها یک نماینده از کلیسا ( کلیساها معمولا وظیفه آموزش سرودهای مذهبی در مهد کودکها را بر عهده دارند و در درازمدت هم تلاش دارند کودکان را با داستانهای مذهبی آشنا کنند) دو نماینده از والدین و یک نماینده ناظر بهداشت از شهرداری تشکیل میدهد.
نحوه کار روزانه مهد کودکها بدین شکل است که تماس دائم و نزدیک با کودکان داشته باشند و با تماس نزدیک شاهد رشد روزانه کودک باشند.
در این رابطه مربیان از همان بدو کار تلاش دارند به کودکان کارهای گروهی و احترام به یکدیگر را بیاموزند . مربیان به کودکان می آموزند که خشونت هیچ جایی در مهد کودک ندارد . این همان آموزهای است که مربیان در مواردی حتی به والدین نیز گوشزد می کنند؛ چرا که به جرات میتوان گفت و به تجربه ثابت شده است اطفالی دست به خشونت در مهد کودکها میزنند که این مساله را در خانواده خود تجربه کرده باشند.
در مهد کودکها از همان ابتدا تلاش میشود تا به کودکان وظایفی متناسب با سن و سالشان سپرده شود تا حس مسئولیت پذیری در آنها رشد کند که این خود در درازمدت سبب اعتماد به نفس کودکان میشود.
همچنین در مهد کودکها احترام به حیوانات و دوري از حیوان آزاری و اموري از این دست نیز آموزش داده میشود.
– آیا والدین نیز درباره مسائل تربیتی فرزندانشان آموزشهای خاصی میبینند؟
مسئول رشد هر کودکی پدر و مادر او هستند و تحت هیچ عنوانی نمیتوانند از زیر این مهم شانه خالی کنند. در واقع “ووگستو “، “داوپله” و “مهدکودک” ها ابزارهایی در اختیار والدین قرار میدهند تا به این مهم نایل آیند . علاوه بر این در کشوری چون دانمارک همه کتابخانهها مجانی است و خانواده ها میتوانند با گرفتن کمک از مشاوران کتابخانه کتابهای مخصوص تربیتی را دریافت و مطالعه کنند و سطح دانش خود را ارتقا دهند. در کتابخانهها همچنین هر از چندی برنامه پخش فیلمهای آموزشی و سخنرانیهایی درباره تعلیم و تربیت کودکان ترتیب داده میشود.
با این حال وقتی هم مشاهده شود والدینی فاقد اطلاعات کافی در این زمینه هستند مطلب بلافاصله با شهرداری محل و مشاورین والدین در میان گذاشته میشود و امکانات یادگیری در اختیار آنها قرار داده میشود. این مساله بدان قدر اهمیت دارد که اگر والدین نتوانند از عهده این کار برآیند در آخر کودکانشان را از آنان میگیرند و در محلهای دیگری نگهداری میکنند.
البته هیچ شهرداری دوست ندارد هیچ کودکی را از پدر و مادرش جدا کند؛ چون به یقین حاصل شده است که بهترین محل و محیط برای زندگی کودک دقیقا خانواده آن کودک است ولی در مواردی متاسفانه راه دیگری باقی نمیماند.
دورکردن اطفال از والدین معمولا در دورههای دو ساله صورت میگیرد که در این دو سال والدین دورههای مخصوصی میبینند تا آمادگی لازم را برای نگهداری کودکانشان ببینند و البته طی همین مدت والدین میتوانند ماهی یک یا دو بار فرزند خود را ملاقات کنند ، زمان این مساله را مشاوران مشخص میکنند و این به این خاطر است که حقی از بچهها ضایع نشود.
اما اگر مساله کودکآزاری حاد باشد گاه ممکن است دوران دورکردن فرزندان از والدین تا به سن بلوغ رسیدن فرزندان طول بکشد و طول این محکومیت را دادگاه و هیئتی از انجمن شهر تعیین میکنند. همچنین مواردی از کودکآزاری میتواند مجازاتهای سنگینی مثل زندان را نیز در پی داشته باشد.
– با گذر از مراحل اولیه رشد ، وقتی کودکی به سن 10 سالگی رسید، نظام آموزشی چه برنامههایی دارد؟
در کشورهای اسکاندیناوی مخصوصا دانمارک همه روزه پس از بسته شدن مدارس، مکانهای دیگری باز میشوند به نام ” باشگاه های اوقات فراغت نوجوانان و جوانان ” .
این باشگاهها وظیفه دارند نوجوانان و جوانان را از 10 تا 18 سالگی تحت پوشش خود بگيرند و اوقات فراغتشان را پر کنند . در این باشگاهها افراد تحصیلکرده که در رشته ” paedagog” (پدگو) درس خواندهاند (این رشته تلفیقی از روان شناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی ، آداب و رسوم شناسی ، نوجوان و جوان شناسی است) با شناخت کامل به نیازهای روزمره جوانان در کنار آنان هستند و سعی میکنند نوجوان و جوان با اعتماد به نفس بیشتری به زندگی خود ادامه دهند و راحتتر بر مشکلات روزمره فائق آیند .
این باشگاهها هر کدام ساختمانی نسبتاً بزرگ دارند که در آن انواع و اقسام فعالیتها از جمله فوتبال دستی ، پینگ کنگ ، فوتبال گل کوچک ، زمین بسکتبال ، اتاق موزیک ، اتاق کامپیوتر ، کارگاهی برای تعمیرات مختلف برای جوانان و به همراه و کمک خود جوانان ، پرده بزرگ سینما ، سالن بزرگ جلسات ،آشپزخانه بزرگ برای غذا پختن به همراه جوانان و اتاق کمک درسی نوجوانان و جوانان وجود دارد .
هر باشگاهی امکان استفاده از اتوبوس را نیز دارد . ( معمولا هر سه یا چهار باشگاه یک اتوبوس میخرند و به طور مشترک از آن استفاده میکنند.) همچنین این باشگاهها همکاری خیلی نزدیکی نیز با باشگاههای ورزشی هر محل دارند؛ چون یکی از اهداف هر باشگاه اوقات فراغت ، این است که اعضای نوجوان و جوان آن عضو فعالی از باشگاه ورزشی محل خود نیز باشند.
باشگاهها همه ساله یک سری از متخصصان و مشاوران حرفهای را دعوت میکنند تا به سوالات نوجوانان و جوانان در موارد مختلف پاسخ دهند . جوانان باید عضو باشگاه باشند و در همان محل زندگی یا در مدرسه محل تحصیل کنند.
حق عضویت برای کودکان 10 تا 14 ساله ماهانه 115 کرون (حدود 40 هزار تومان) است و برای جوانان 14 تا 18 سال 20 کرون (حدود 7 هزار تومان) ؛ دلیل این امر این است که باشگاههای جوانان از ساعت 18 تا 22 باز هستند و برای شهرداری بسیار مهم است که با تخفیفهای زیاد جوانان را جذب این مراکز کند.
در مواردی هم که جوان یا خانوادهاش فاقد قدرت مالی باشند حق عضویتش از بودجه شهرداری پرداخت میشود.
باشگاههای اوقات فراغت در تمامی ایام سال ( 365 روز) فعالند و تعطیلی ندارند؛ چرا که این باشگاهها در واقع برای پرکردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان هستند . در باشگاهها آوردن انواع و اقسام سلاحهای سرد و گرم ممنوع است ، مواد مخدر و الکل نیز ممنوع است و درگیری و کتککاری مطلقا ممنوع. در مواردی که نوجوان یا جوانی از این قوانین تخطی کند بلافاصله با والدین تماس گرفته میشود و ماجرا به اطلاع والدین میرسد.
در این باشگاهها جوانان و نوجوانان به مسافرتها و گردشهای مختلف برده میشوند و حتی جوانان و نوجوانان به باشگاههای مشابه در کشورهای همسایه نیز برده میشوند تا آنجا را هم ببینند و با نحوه کار و زندگی جوانان در آن کشورها نیز آشنا شوند و تبادل فرهنگی شکل بگیرد.
– در صورت بروز جرمی از سوی یک نوجوان یا جوان نحوه رسیدگی به آن چگونه است ؟
اگر جوان زیر 15 سال باشد پلیس اجازه بازجویی از جوان را بدون بودن حضور ناظری از شهرداری ندارد . به طور کلی در چنین مواردی پلیس مسئولیت اصلی را بر عهده دارد . اگر در بازجوییها جرم نوجوان یا جوان ثابت شد، اگر زیر 15 سال بود نه در زندان بلکه در مکانهای مخصوصی مختص جوانان بزهکار زیر 15 سال نگهداری میشود که شدیدا تحت نظارت ناظرانی از باشگاههای اوقات فراغت قرار دارند.
اما اگر سن نوجوان بالای 15 سال باشد پلیس مستقیما اقدام میکند اما باز هم وی را به زندان بزرگسالان منتقل نمیکنند بلکه در مکان های مخصوص مختص جوانان 15 تا 18 ساله نگهداری میشوند. در این مکانها نیز ناظرانی از باشگاههای اوقات فراغت حضور دارند. معمولا این ناظران به استخدام این ” کانونهای اصلاح و تربیت ” در می آیند .
– برای پیشگیری از بزهکاری جوانان چه اقداماتی صورت میگیرد؟
تمام باشگاههای اوقات فراغت نوجوانان و جوانان در دانمارک عضو ” sspudvalgt” ( گروه کاری متشکل از نمایندگان مشاورهای شهرداری ، مدرسه محل ، پدگو و پلیس محل) هستند . این گروه هر ماه یک جلسه دارد که جلسات آن در محل باشگاه تشکیل و در آن در مورد شرایط اجتماعی ، خانوادگی ، فیزیکی و روحی هر جوان صحبت میشود؛ در واقع همه جوانها در این جلسات بررسی نمیشوند بلکه جوانان و نوجوانانی بررسی میشوند که در لیست ” گروه ریسک ” قرار دارند و این گروه به جوانان و نوجوانانی گفته میشود که در خطر لغزش و ناهنجاریهای اجتماعی قرار دارند و معمولا به قوانین احترام لازم را نمیگذارند و یا به مربیان بیاحترامی میکنند .
نگاه نوجوانان و جوانان قرارگرفته در این گروه (که به طور میانگین 30 درصد نوجوانان و جوانان را شامل میشود) به جوانان خلافکار شناخته شده به عنوان یک الگو معطوف است . لازم به ذکر است که در کشوری چون دانمارک 2 درصد از جوانان در لیست گروه جوانان خلافکار قرار دارند که البته بسیاری از آنان در اثر همکاری ارگانهای مسئول بار دیگر به دامان جامعه و زندگی عادی باز می گردند . یکی از هدفهای اصلی باشگاههای اوقات فراغت در واقع سوق دادن نوجوانان و جوانان در گروه ریسک به سمت 68 درصد بدون مشکل است و سعی میشود دیوار حائلی بین گروه 2 درصد با گروه 30 درصد به وجود آید .
معمولا وقتی جوانی مرتکب خلافی میشود در موارد اولیه و در دفعات اول پلیس به دادن یک اخطار شفاهی کفایت میکند اما در جلسات ssp (گروه کاری) جوان شناسایی و گروه کاری دست به کار میشود .
اخطار شفاهی پلیس به جوان به این معنا نیست که پلیس با خانواده جوان تماس نخواهد گرفت بلکه به این معناست که در سابقه جوان قید نخواهد شد. اما قبل از تماس پلیس با جوان پس از آنکه مساله در ssp مطرح شد ، یکسری از همکاران که در قسمتی به نام milioafsnit ( قسمت محیط یا محله که وابسته به شهر داری است ) کار میکنند ، دو نفر از همکاران را به منزل جوان می فرستند و این دو بدون قرار قبلی و بدون اینکه وارد منزل شوند ، پدر و مادران را در جریان اولین بزهکاری فرزندشان قرار میدهند. در اکثر موارد والدین شوکه میشوند و عکس العملهای خیلی پرخاشگرایانه از خود نشان میدهند؛ به همین دلیل هم همیشه دو نفر به در منازل میروند و معمولا یک زن و یک مرد این ماموریت را عهدهدار میشوند.
پس از اطلاع به خانواده جوان ، باشگاه اوقات فراغت محل ، جوان خاطی را به یک جلسه دعوت میکند و این مساله را که باشگاه نیز در جریان عمل خلاف جوان قرار دارد به اطلاع وی میرسانند. به جوان گفته میشود :” شما در چاله افتادهاید و جزء گروه ریسک شدهاید. به خاطر همین و برای کمک به شما ، شما را تحت کنترل بیشتری قرار خواهیم داد “.
مرحله سوم و آخر این است که پلیس به اتفاق مشاور، جوان را به همراه والدینش به یک جلسه دعوت میکنند که در آنجا به صراحت گفته میشود این مورد را جزو سوابق او ذکر نمیکنند اما باید جوان خاطی مراعات کند تا دیگر مرتکب خلافی نشود.
حتی در مواردی پلیس یک سلول خالی از یک زندان را به جوان و والدینش نشان میدهد . تمام این اقدامات باعث میشود بیش از 85 درصد از جوانان خلاف دوم را انجام ندهند.
البته در مواردی مثل قتل یا جرایم سنگین پلیس از همان اول ، خلاف را در سابقه جوان خاطی قید میکند.
باشگاههای اوقات فراغت برای نظارت بر جوانان در بیرون از باشگاه چه برنامههایی دارند و چگونه عمل میکنند؟
این باشگاهها همیشه همکارانی دارند که برای کار در بیرون از باشگاه دورههای تخصصی دیدهاند . دو گروه برای کارهای بیرون از باشگاه فعالیت دارند. گروه اول به نام “کاپشن قرمزها” که در کوچهها و خیابانهای محل پرسه میزنند و مواظب جوانان عضو و حتی غیر عضو باشگاه هستند.
” کاپشن سبزها ” گروه دیگری هستند که مسئول نظارت بر جشنها و مراسم مختلفی هستند که جوانان در آنها حضور دارند و کار اصلی این گروه کنترل جوانان به صورت نا محسوس و با فاصله دور است .
همچنین در هر محله و یا در چند محله به صورت مشترک خط های تلفن 24 ساعته وجود دارد که آماده پاسخگویی به سوال و کمک به جوانان است.
همچنین پروژهای وجود دارد به نام ” روانکردن مسیر زندگی جوان ” که طی آن جوانانی که در دبیرستانهای معمولی به اندازه کافی مستعد یادگیری دروس روزانه نيستند و مثلا فنی یا حرفهای هستند ، تلاش میشود به مدارس مخصوص فنی و حرفهای هدایت شوند که این مساله در موارد زیادی کمک میکند تا استعدادهای نهان جوان کشف شود و آینده شغلی بهتری در انتظار او باشد . برای مثال جوانانی هستند که از نظر تحصیلی ضعیف بودهاند اما هم اکنون رییس یک کارگاه چوببری موفق هستند .
برای بومی کردن این تجربیات و استفاده از آن در ایران نیز برنامهای وجود دارد و شما در این زمینه فعالیتهایی داشتهاید ؟
شکی نیست که در ایران کارهای مثمر ثمر فراوانی در زمینه تربیت و آموزش نوجوانان و جوانان به انجام رسیده و میرسد ، اما یکی از تفاوتهای ایران با کشوری چون دانمارک در این است که در دانمارک تنها 5 میلیون نفر زندگی میکنند در حالی که ایران بیش از 75 میلیون نفر جمعیت دارد . البته مسلم و واضح است که تجربیات و اطلاعات من از شیوه تربیت در کشورهای اسکاندیناوی باید بومی شود و سپس مورد استفاده قرار گیرد.
من در دانمارک بیش از 18 سال سابقه کار و بیش از 8 سال سابقه مدیریت باشگاه اوقات فراغت نوجوانان و جوانان با قریب به 300 عضو را داشتهام . در ایران نیز در همین راستا و با این امید که در آینده در هر محلهای و در کنار هر مسجدی زیر سایه مقامات مذهبی و مسئولان کشور امکان باز کردن چنین باشگاههایی فراهم شود ، در جلساتی با مسئولان مرتبط کشور که از طریق سفیر محترم جمهوری اسلامی ایران در دانمارک هماهنگ شده بود ، شرکت کردم و به نتایج خیلی مثبتی نیز رسیدهایم . یکی از مواردی که روی آن کار میشود افتتاح رشته تحصیلی ” پدگو ” در دانشگاههای ایران است که امیدوارم در آینده نزدیک به نتیجه برسد.
من در تمامی جلساتی که شرکت داشتهام با همکاری بیشائبه مسئولان مواجه بودهام و باید به عرض برسانم که این پروژه آن قدر بزرگ است که میباست برای اجرایی شدن زمان کافی طی شود.
همچنین
true
true
https://parsipress.ir/?p=1321
true
true
false