امير قلعه نويي از تيم تراكتور سازي جدا شد و به استقلال پيوست ،‌متن خبر ساده اما براي هواداران تراكتور بسيار گران آمد.

هوداراني كه به او لقب امير پاشا را دادند و در روز آمدنش بيش از 5 هزار نفر فرودگاه تبريز را قرق كردند  و فرياد زدند” امير پاشا تبريزده چوخ ياشا “

قلعه نويي يك فصل در تبريز بود آنهم با مبلغ قرار دادي باور نكردني يك و نيم ميليارد توماني ،‌مبلغي كه گويا در قرار داد جديدش با استقلال تكرار شده است.

امير خان به تبريز آمد ،‌عزيز مردم و هم نشين اولين شخص اجرايي استان شد ،‌امير خان به تبريز آمد و همه برايش كف زدند و او را امير پاشا خطاب كردند.

امير خان به تبريز آمد و تراكتور و هوادارانش را ستود ،‌امير خان به تبريز آمد ولي گويا اين آمدن از سر ناچاري و بي ميلي بود ، امير خان مدام نق زد و براي ماندن شرط گذاشت و البته جو سنگين حاكم بر فوتبال تبريز و دخالتهاي برخي افراد امير خان مركز نشين را به ستوه آورده بود.

شنيده ايم براي ماندن امير خان ارشدترين مسئولان استان بارها واسطه شده اند و اين بار امير خان براي ماندن در تبريز بهانه اي نداشت و در تيم محبوبش استقلال براي او جا باز شده بود و او بايد ميرفت و خود گفت كه در برابر خواست هواداران استقلال نمي تواند مقاومت كند.

 استقبال تاريخي مردم تبريز از امير قلعه نويي در فرودگاه اين شهر شايد ديگر براي هيچ مربي فوتبالي تكرار نشود اما حيف كه قلعه نويي اين استقبال را قدر ندانست.

امير خان خطاب هواداران به شماست حيف كه قدر شعار ” امير پاشا تبريزده چوخ ياشا “را نفهميدي، حيف كه معني اشك هاي عاشقان باران و آفتاب زده را نفهميدي و خيال كردي كه تراكتور به فرد يا افراد وابسته است و ندانستي كه تراكتور تنها يك تيم نيست كه با رفتن امثال شما مربي بزرگ زمين بخورد بلكه تراكتور با صداي تشويق هاي آن كودك قطع نخاعي زنده است و مي تپد كه با صداي نامفهومش فرياد مي زند  تراكتور

تراكتور با پاهاي تاول زده اي زنده است كه به عشق ديدن و تشويق بازيهاي تراكتور كيلومترها پياده روي كرده اند.

تراكتور با آن چهره هاي سوخته اي زنده است كه بي مزد و مواجب و قرار داد هاي آنچناني ساعتها در زير آفتاب و باران تراكتوررا فرياد زده اند .

و خلاصه آنكه امير خان تراكتور با تو و امثال تو زنده نيست بلكه تراكتور با نفس هواداران عاشقش در سراسر ايران و بلكه اقصي نقاط جهان زنده است.

شما را به خير و ما را به سلامت