×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true

مدرسه اقتصاد لندن، در سال 1895 از سوی آدام موسی، سیدنی وب و بئاتریس وب تاسیس شد.

در ابتدا هزینه‌های ساخت این دانشکده با توسل به املاکی که به هنری هانت هاچینسون به ارزش 20 هزار پوند به ارث رسیده بود، تامین شد. هاچینسون وکیل و عضوی از انجمن فابین بود که ثروتش را به تاسیس این دانشکده اختصاص داد، تا از آن در جهت پیشبرد اهدافش [که اهداف جامعه فابین نیز محسوب می‌شد] در هر راهی که آنها [یعنی هیات امنای جامعه فابین] صلاح بدانند، استفاده کنند. اعضای هیات امنا نیز، پنج نفر به نام‌های سیدنی وب، ادوارد پیس، کنستانس هاچینسون، ویلیام دی‌متوس و ویلیام کلارک بودند. بر اساس مستنداتی که در مورد طرح پیشنهادی هستند که طبق آنها این دانشکده ایجاد شده بود، تصمیم برای ایجاد مدرسه اقتصاد لندن، در جلسه صبحانه 4 آگوست سال 1894 و از سوی وب‌ها (سیدنی و بئاتریس)، گراهام والاس و جرج برنارد شاو مطرح شد و هیات امنا نیز در فوریه سال 1895 آن را پذیرفت و در نتیجه مدرسه اقتصاد لندن، برای نخستین بار در ماه اکتبر همان سال، کلاس‌های خود را در اتاق‌هایی واقع در خیابان نهم جان در بخش آدلفی شهر وست‌مینیستر برگزار کرد. این دانشکده در سال 1900 به دانشگاه فدرال لندن پیوست و از سال 1902 بدل به دانشکده اقتصادی شد که مدارک تحصیلی دانشگاه فدرال لندن را اعطا می‌کرد. مدرسه اقتصاد لندن که به سرعت طی سال‌های بعد گسترش یافت، در ابتدا از محل اولیه‌اش نقل مکان کرده و در جایی نزدیکی آدلفی تراس 10 استقرار یافت، سپس در بازار کلر و خیابان هافتون مستقر شد. سنگ بنای ساختمان قدیمی موجود در خیابان هافتون را پادشاه جرج پنجم در سال 1920 گذاشت و در سال 1922 نیز این ساختمان به بهره‌برداری رسید. بحث‌های اقتصادی دهه 1930 که بین مدرسه اقتصاد لندن و دانشگاه کمبریج درگرفت، در محافل علمی به خوبی شناخته شده است. ریشه‌های رقابت بین اندیشه‌های علمی در مدرسه اقتصاد لندن و دانشگاه کمبریج به زمان ادوین کنن(1935-1861) و آلفرد مارشال (1924-1842) برمی‌گردد؛ که اولی استاد اقتصاد مدرسه اقتصاد لندن و دومی استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه کمبریج بود. این رقابت میان اندیشه‌ها که بین اقتصاددانان پیشرو آن زمان صورت گرفته بود، شامل بحث‌هایی در مورد اصول اولیه اقتصاد و اینکه آیا هدف باید به عنوان یک کل واحد در نظر گرفته شود یا خیر، بود. این اختلاف همچنین مربوط به مساله نقش اقتصاددانان است که به این مقوله می‌پردازد که یک اقتصاددان آیا باید به عنوان یک متخصص در نظر گرفته شود یا یک مشاور عملی؟ همه این اختلاف‌ها در حالی وجود داشتند که اقتصاددانان مدرسه اقتصاد لندن و دانشگاه کمبریج در دهه 1920 به طور مشترک با یکدیگر کار می‌کردند. به عنوان مثال، سرویس اقتصادی لندن و کمبریج یکی از بخش‌هایی بود که در آن دو دانشکده به طور مشترک حاضر بودند. اما دهه 1930، دهه‌ای بود که بازگشت به اختلاف را برای مدرسه اقتصاد لندن و دانشگاه کمبریج به ارمغان آورد. مدرسه اقتصاد لندن و دانشگاه کمبریج برای پیدا کردن راه‌حلی در مورد رکود اقتصادی با هم به اجماع نرسیدند. 
رابینز و هایک از مدرسه اقتصاد لندن و کینز از دانشگاه کمبریج، چهره‌های ارشد دو دانشکده بودند که هر کدام نمایندگی فکری موسسه خود را در اختلاف مورد اشاره بر عهده داشتند. این اختلاف‌ها از زمینه‌های جزیی نظیر کاهش قیمت‌ها تا زمینه‌هایی نظیر مدیریت تقاضا به عنوان راه‌حلی برای بحران اقتصادی آن روزها را دربر می‌گرفتند و در عین حال به زمینه‌های کلی‌تر و گسترده‌تری نظیر مفاهیم اقتصاد و اقتصاد کلان نیز راه پیدا می‌کردند. دیدگاه رابینز و هایک مبتنی بر آموزه‌های مکتب اتریش و با تاکید بر تجارت آزاد و ضدیت با مداخله دولت در اقتصاد بود، در حالی که کینز طرفدار نظریه‌ای بود که به ترویج واکنش‌های سیاستی فعالانه بخش عمومی می‌پرداخت؛ نظریه‌ای که به کینزینیسم شهرت یافته است. مدرسه اقتصاد لندن، همچنان تاثیر خود را در جامعه بریتانیا، از طریق روابط و نفوذ خود در سیاست، تجارت و کسب‌ و کار و حقوق حفظ کرده است. روزنامه گاردین چنین نفوذی را این‌گونه به تصویر می‌کشد: «نفوذ سیاسی مدرسه (اقتصاد لندن)، که به نظر می‌رسد بسیار نزدیک به مجلس، هیات حاکمه و بانک مرکزی انگلستان است، دوباره از سوی وزرا احساس شده است. قدرت مدرسه اقتصاد لندن در فرآیند سیاسی، به خاطر نزدیکی این دانشکده به استاد سابق مدرسه اقتصاد لندن، مروین کینگ و رئیس کمیته آموزش مجلس عوام، بری شیرمن، است. شیرمن به همراه همکار خود لرد (فرانک) جود، از اعضای هیات رئیسه نیز به حساب می‌آیند. همچنین این دانشکده با اعضایی از هیات نمایندگان مجلس وابسته به حزب محافظه‌کار نیز رابطه‌ای نزدیک دارد که این اعضا شامل ویرجینیا باتملی و ریچارد شفرد در کنار لرد ساچی و لیدی هاو هستند.» ساندی تایمز نیز در پرونده‌ای در مورد مدرسه اقتصاد لندن که سال 2008 میلادی منتشر شد، چنین می‌نویسد: «موفقیت بسیاری از کسانی را که در دنیای سیاست، کسب‌وکار و یا دانشگاه به جایی رسیده‌اند می‌توان به خاطر سال‌هایی که در مدرسه اقتصاد لندن گذرانده‌اند، دانست. همانند بسیاری از چهره‌های نام‌آشنا، دانشجویان مدرسه اقتصاد لندن نخستین گام‌های خود را برای رسیدن به نقاط رفیع طی سه یا چهار سال زمان تحصیل خود، در اتاق‌ها، کافه‌ها، بارها و حتی در سمینارهای مناسبتی گروهی‌شان در حالی که به گفت‌وگو و مناظره می‌پرداختند، گذراند
ند.» مدرسه اقتصاد لندن از سوی کارفرمایان هدف‌گیری شده و فارغ‌التحصیلان آن با تقاضای زیادی از سوی آنها، حتی در شرایط کنونی اقتصادی، روبه‌رو شده‌اند. اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان مدرسه اقتصاد لندن در استخدام هستند و یا اینکه ظرف شش‌ماه پس از فارغ‌التحصیلی مشغول به کار می‌شوند. روزنامه ساندی تایمز فارغ‌التحصیلان این دانشکده را به عنوان بهترین استخدام‌شوندگان در سال 2012 ذکر کرده است. رایج‌ترین بخش‌هایی که فارغ‌التحصیلان مدرسه اقتصاد لندن، ظرف شش‌ماه پس از فارغ‌التحصیل شدن می‌توانند در آنها مشغول به کار شوند، شامل بانکداری، امور مالی و حسابداری، توسعه، سازمان‌های غیر‌دولتی و سازمان‌های بین‌المللی، مشاوره، آموزش و دولت‌های مرکزی و محلی هستند. علاوه بر این، به طور متوسط حقوق و دستمزد فارغ‌التحصیلانی که مدارک تحصیلی کارشناسی مدرسه اقتصاد لندن را دارند، به طور قابل توجهی بالاتر از میانگین حقوق و دستمزد کشور انگلستان است. (میانگین حقوق و دستمزد در انگلستان از 26200 پوند تا 30 هزار پوند متغیر است.)مدرسه اقتصاد لندن که رتبه یازدهم را در جهان در اختیار دارد، لیستی بلند‌بالا از فارغ‌التحصیلان و کارکنان را تحت پوشش بورس تحصیلی خود دارد که در میان آنها 17 برنده جایزه نوبل در اقتصاد، صلح و ادبیات وجود دارد. این دانشکده در حال حاضر بیش از 50 عضو از بریتیش آکادمی را در میان کارکنان خود جای داده است. این در حالی است که برخی از اعضای سابق که در این دانشکده حضور داشتند، شامل آنتونی گیدنز (نابغه جامعه‌شناسی)، هارولد لاسکی، رالف میلیبند، مایکل اوکشات، ویلیام آرتور فیلیپس، کارل پوپر، لایونل رابینز، سوزان استرنج و چارلز وبستر هستند. نخست‌وزیر پیشین بریتانیا، کلمنت اَتلی طی سال‌های 1912 تا 1923 در این دانشکده تدریس می‌کرده است و این در حالی است که اخیراً رمزی مک دونالد نیز در طرفداری از جامعه فابین در مدرسه اقتصاد لندن تدریس می‌کرده است. مروین کینگ فرماندار فعلی بانک مرکزی انگلستان نیز استاد سابق اقتصاد در این دانشکده بوده است. در میان فارغ‌التحصیلان این دانشکده، به خصوص در زمینه‌های سیاست، اقتصاد و امور مالی چهره‌های مهمی وجود دارند. در سیاستمداران اخیر انگلیس که از دانشجویان سابق مدرسه اقتصاد لندن بوده‌اند، اشخاصی همچون ویرجینیا باتملی، ایوت کوپر، ادوینا کری، فرانک دابسون، مارگارت هاج و در حال حاضر رهبر حزب کارگر انگلستان، اد میلیبند، به چشم می‌خورند. در سطح بین‌المللی نیز، جان اف کندی (رئیس‌جمهور سابق آمریکا)، اسکار آریاس (رئیس‌جمهور کاستاریکا)، تارو آسو (نخست‌وزیر ژاپن)، مارگارت دوم (ملکه دانمارک)، بی‌آر‌آمبدکار (پدر قانون اساسی هند)، کی‌آر‌ نارایانان (رئیس‌جمهور سابق هند) و رومانو پرودی (نخست‌وزیر ایتالیا و رئیس کمیسیون اروپا) در این دانشکده درس خوانده‌اند. سران دولت هفت کشور جهان که از ماه آگوست سال 2010 میلادی به این سو به قدرت رسیده‌اند نیز از مدرسه اقتصاد لندن فارغ‌التحصیل شده‌اند؛ کشورهایی که شامل کلمبیا، دانمارک، غنا، یونان، کنیا، کیریباتی و موریس هستند. علاوه بر این، در دولت باراک اوباما، دانشجویان سابق مدرسه اقتصاد لندن از هر دانشگاه دیگر در خارج از ایالات متحده بیشتر بوده‌اند؛ آنها شامل رئیس ستاد کاخ سفید، معاون ستاد، مدیر بودجه و وزیر امنیت داخلی هستند که همگی در مدرسه اقتصاد لندن درس خوانده‌اند. در واقع مدرسه اقتصاد لندن، بیش از دانشگاه‌های ییل، پرینستون، استنفورد و ام‌آی‌تی توانسته است خود را نشان دهد.
منبع:  تجارت فردا

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false