true
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه "در ایران نوعی عدم توازن وجود دارد"
، گفت: هدف اول از سند چشمانداز 1404 این بود که توازن میان زندگی و سیاست درست شود یعنی همانطور که کشور در بعد امنیتی، دفاعی و حکومتی به سرعت پیش رفته بود، زندگی نیز به همان سرعت بهبود یابد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، محسن رضایی در سخنرانی پیش از خطبههای این هفته نماز جمعه تهران با اشاره به سند چشمانداز 20 ساله گفت: مقام معظم رهبری در آبان سال 1382 سند مهمی با عنوان سند ایران 1404 به قوای سهگانه، مجمع تشخیص مصلحت نظام، دستگاههای اجرایی و قانونگذاری ابلاغ کردند که بر اساس قانون اساسی، دومین سند مکتوب مدیریتی و برنامهریزی کشور را شکل میدهد و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
وی ادامه داد: با مطالعات کارشناسان کشور متوجه شدیم در ایران نوعی عدم توازن وجود دارد یعنی در بخشهایی بسیار سریع حرکت کردهایم و در بخشهایی نیز کند بودهایم. بر همین اساس بین حکومت و جامعه و بین سیاست و زندگی عدم توازن وجود دارد.
رضایی با بیان اینکه “در سیاست، دفاع، حکومت و امنیت بسیار رو به جلو بودهایم اما در رابطه با جامعه با عقبماندگی روبرو هستیم”، افزود: به دلیل همین عدم توازن، حرکت جمعی شکل نمیگیرد. بنابراین 15 سال گذشته این مشکل شناسایی شد و رهبر انقلاب مجمع تشخیص مصلحت نظام را مامور کرد که نظر کارشناسان، پژوهشگران و محققان را گرفته و ایدهها را جمع کند و به مقام معظم رهبری اعطا شود. ایشان پس از مطالعه یک متن اصلاح شده را به عنوان سند ایران 1404 ابلاغ کردند.
وی با اشاره به اینکه دو هدف از ابلاغ این سند در نظر گرفته شده بود، گفت: هدف اول این بود که توازن میان زندگی و سیاست درست شود؛ همانطور که کشور در بعد امنیتی، دفاعی و حکومتی به سرعت پیش رفته بود، زندگی نیز به همان سرعت بهبود یابد و هدف دوم این بود که برای حفظ توسعه، امنیت و پیشرفت کشور باید در بیرون از مرزها نیز نقش سازندهای داشته باشیم. هم در منطقه، هم در جهان اسلام و هم در روابط بینالملل این نقش را داشته باشیم و این نقش در سند تبیین و برنامهریزی شده و بر همین اساس سیاستهای کشور باید از این سند پیروی میکرد.
پیشبینی شده بود که سند چشمانداز با موانع داخلی و خارجی روبرو شود
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از اظهاراتش افزود: همان زمان پس از ابلاغ این سند پیشبینی میشد که هم در خارج و هم در داخل اجرای این سند با موانعی روبرو شود یعنی در داخل، برخی گروهها و افراد به دلیل فرهنگهای گوناگون از این سند پیروی نکنند و در خارج نیز قدرتهای بینالمللی ممکن است نخواهند شاهد ایران بزرگ، قدرتمند و پیشرفته باشند. به همین دلیل در داخل و خارج چالشهایی خواهیم داشت و بر همین اساس، سند به نحوی تنظیم شد که این چالشهای داخلی و خارجی را مورد ملاحظه قرار داد.
وی تصریح کرد: یکی از نقاطی که در ملاحظات انجام شده در این سند مورد توجه قرار گرفت، این بود که دیر یا زود آمریکا پس از اینکه سرش از مسائل فروپاشی شوروی راحت شود وارد منطقه میشود و خواهان شکلدهی دوباره این منطقه است. بر همین اساس نه تنها از پیشرفت ایران قدرتمند جلوگیری میکند بلکه سعی میکند حضور ایران را در منطقه کمرنگتر کند. این موضوع تحت عنوان هژمونی آمریکا در سالهای 80 و 81 قابل پیشبینی بود.
رضایی ادامه داد: ما این مساله را پیشبینی کردیم و آمادگیهای لازم را انجام دادیم که ایران هنگامی که در مسیر پیشرفت حرکت میکند، آمریکا وارد منطقه شود و جلوی پیشرفت ما را در منطقه و در داخل کشور بگیرد و اتفاقا این حوادث رخ داد. به عبارت دیگر پس از فراغ از مسائل فروپاشی شوروی وارد اروپای شرقی و غربی شد و اروپای شرقی را بلعید و حوادث کویت، سومالی و بالکان سالهای زیادی آمریکا را به خود مشغول کرد اما بعد از 14 سال این کشور رویارویی جدیدی را با ایران شروع کرد که پایههایش از 10 سال پیش گذاشته شده بود.
وی افزود: این رویارویی زمانی آغاز شد که ما سیاست تنشزدایی را آغاز کردیم و دنیا را به گفتوگو دعوت کرده بودیم و میخواستیم تمدنهای جهانی و ایرانی را کنار هم بنشانیم و گفتوگو کنیم. بعد از جنگ وارد دوران تنشزدایی شده بودیم اما آنها جواب گفتوگوی ما را با بیادبی و اهانت دادند و جورج بوش رییسجمهور پیشین آمریکا در شرایط گفتوگو به ما توهین کرد و اعلام کرد که ایران، عراق و کرهشمالی در محور شرارت قرار دارند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به تحریمهای اقتصادی علیه ایران اظهار کرد: در حالی که ما برخوردهای مسالمتآمیزی را با غرب در پیش گرفته بودیم بوش که بر سر کار آمد سیاستگذاری آمریکا در منطقه تغییر پیدا کرد و تصمیم گرفتند که این منطقه را به نحوی شکل دهند که 24 کشور را ببلعند. بوش که آمد، با کنار گذاشتن سازمان ملل و حتی شورای امنیت تصمیم گرفت که این منطقه را به تصرف درآورد و در نتیجه به عراق و افغانستان حمله کرد ولی در جنگ سوم یعنی آمادگی برای حمله به ایران ناکام ماندند، پس به لبنان حمله کردند و جنگ 33 روزه اتفاق افتاد.
true
true
https://parsipress.ir/?p=3431
true
true