true
من گمان نمیکنم که امروز هیچ مقام منتخبی بخواهد دولت را حذف کند و به آنارشی بازگردد. پرسش حقیقی در مورد جزییات است، اینکه ما میخواهیم دولت را کمی بزرگتر کنیم یا کمی کوچکتر؟ میت رامنی یک آنارشیست نیست و باراک اوباما هم یک سوسیالیست نیست.
گرگوری منکیو (Gregory Mankiw) اقتصاددان و استاد دانشگاه هاروارد است. کتاب های مبانی علم اقتصاد او که در بسیاری از دانشکده های اقتصاد سراسر جهان تدریس میشوند، شهرتی جهانی برای منکیو به ارمغان آورده اند. هرچند شاید نتوان او را بهترین اقتصاددان جهان دانست اما در میان اقتصاددانان زنده، کمتر کسی را میتوان یافت که همچون منکیو مسایل اقتصادی را به زبانی روان و قابل فهم برای همگان، بیان کند. منکیو یکی از مشاوران اقتصادی میت رامنی است و حتی گفته میشود اگر رامنی به ریاست جمهوری آمریکا برگزیده شود احتمالا پس از دوران ریاست بن برنانکی بر فدرال رزرو، منکیو را به ریاست این نهاد پولی آمریکا که در واقع بانک مرکزی آمریکا محسوب میشود انتخاب خواهد کرد.
ارقام بازار اشتغال پنجره ای هستند رو به سلامت یک اقتصاد. هنگامی که شما به این پنجره مینگرید، چه میبینید؟
اقتصاد (آمریکا) طی یک یا دو سال اخیر لنگ زده است و در نتیجه، ما به اندازه کافی شغل ایجاد نکرده ایم که میلیون ها بیکار به سر کار بازگردند. منظورم این است که نرخ بیکاری در ارقام بالای ۸ درصد نوسان کرده که این بیشتر از آن نرخی است که بسیاری از اقتصاددانان نرخ بیکاری طبیعی میدانند. به اعتقاد اقتصاددانان نرخ بیکاری طبیعی حدود ۵ یا ۶ درصد است و بیکاری ۸.۳ درصدی خیلی بیشتر از آن است.
اکنون نرخ بیکاری رو به بهبود است اما همانطور که شما گفتید، به طور دردناکی آرام. فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) در اندیشه اقداماتی جدید برای تحرک بخشیدن به اقتصاد است. فکر میکنید آیا این اقدامات کمکی خواهند کرد؟
من فکر میکنم که فدرال رزرو تا همین جا نیز به خوبی عمل کرده است. من از طرفداران بن برنانکی (رئیس فدرال رزرو) هستم. آن ها از قدرتمندترین ابزار خود، که اساسا کاهش نرخ بهره است، به اندازه کافی استفاده کرده اند. و بنابراین، کار چندان دیگری برای انجام دادن باقی نمانده. هرچند اگر رشد اقتصاد دوباره کند شود، برخی اقدامات هست که فدرال رزرو میتواند انجام دهد و من فکر میکنم که این کار را خواهد کرد اما به نظرم ما نباید خیلی برای نجات اقتصاد به فدرال رزرو چشم بدوزیم.
به نظر شما چه نوع برنامه محرک اقتصادی میتواند اثربخش باشند؟
خب شما فکر میکنید که گونه های مختلفی از برنامه های محرک اقتصادی وجود دارند. من فکر میکنم که واژه “برنامه محرک اقتصادی” بسیار گسترده است. اقتصاددانان در مورد اینکه بهترین نسخه چیست، اختلاف نظر دارند چرا که شیوه نگرش آن ها به جهان متفاوت است. و داده ها نیز در مورد اینکه چه راهی درست است، تعیین کننده نیستند. شما باید به اقتصاددانانی که از فروتنی بی بهره اند، بی اعتماد باشید. ما باید بسیار فروتن باشیم و بپذیریم که قضاوت های ما قطعا درست نیستند. و باید تا زمانی که علم آنقدر پیشرفت کند که ما به اجماعی محکم دست یابیم، صبور باشیم.
شما در تیم مشاوران اقتصادی میت رامنی حضور دارید. آقای رامنی به طور واضح حامی معافیت های مالیاتی است. او گفت که معافیت های مالیاتی زمان بوش باید ادامه و حتی گسترش یابند، چرا که چنین اقدامی برای ایجاد شغل مفید خواهد بود. به نظر شما این عاقلانه است؟ البته احتمالا خواهید گفت که همینطور است.
خب آنچه رامنی در موردش صحبت میکند، یعنی معافیت های مالیاتی فراتر از معافیت های زمان بوش، یک اصلاح نظام مالیاتی است که از طریق کاهش نرخ مالیات و البته گسترش پایه های آن تحقق مییابد. پس در واقع من فکر میکنم که برنامه رامنی در همان مسیری است که من به طور قطع انتخاب میکردم. و همچنین به گمان من این پرسشی است در مورد تقابل نگرش کوتاه مدت و بلند مدت. رویکرد اوباما نسبت به رکود، مجموعه ای از اقدامات کوتاه مدت بود، مانند برنامه محرک مالی – پول نقد برای کمک به بخش های بحران زده – و او واقعا بر روی چالش های بلند مدتی که پیش روی اقتصاد قرار دارند، تمرکز نکرده است.
خب اکنون این بحث وجود دارد که گاهی خرج کردن پول زیاد توسط دولت ها به کامیابی اقتصادی منجر میشود. در مورد این اعتقاد که گاهی هزینه های دولتی باعث رخ دادن پدیده هایی میشود که در بلند مدت برای اقتصاد مفید هستند چه نظری دارید؟
شکی نیست که این ایده درستی است و دولت ها در اقتصاد نقش دارند. من گمان نمیکنم که امروز هیچ مقام منتخبی بخواهد دولت را حذف کند و به آنارشی بازگردد. پرسش حقیقی در مورد جزییات است، اینکه ما میخواهیم دولت را کمی بزرگتر کنیم یا کمی کوچکتر؟ میت رامنی یک آنارشیست نیست و باراک اوباما هم یک سوسیالیست نیست. هر دوی آن ها افردی منطقی هستند که یکی میخواهد دولت را کمی بزرگتر سازد و نقش بیشتری در زندگی شما داشته باشد و دیگری میخواهد دولت را کوچکتر سازد و نقش کمتری در زندگی شما داشته باشد. تردیدی در مورد نقش دولت برای تولید کالاهای پایه ای بخش عمومی مانند مدارس و ب
زرگراه ها و دیگر زیرساخت ها وجود ندارد.
زرگراه ها و دیگر زیرساخت ها وجود ندارد.
اکنون جمهوری خواهان تاکید زیادی بر کاهش مالیات ها برای بهبود اوضاع اقتصادی دارند. آیا جمهوری خواهان به مورد دیگری برای کمک به اقتصاد هم اندیشیده اند؟
بله فکر میکنم به بسیاری از موارد دیگر. منظورم این است که تمرکز زیادی بر مقررات وجود دارد و این موردی است که تصمیمات بسیاری میتوان در مورد آن گرفت. مثلا اینکه باید به اتحادیه ها تا چه حد قدرت بدهیم و یا چه میزان مقررات برای راه اندازی یا توسعه یک کسب و کار وجود داشته باشد. آنچه ما از تجربه جهانی میدانیم این است که دیوانسالاری کشورها باعث تفاوت های چشمگیر در آن ها میشود؛ چند مرحله برای راه اندازی یک کسب و کار باید طی شود؟ بررسی های جهانی به وضوع نشان میدهند که ایجاد موانع بیشتر برای راه اندازی یک کسب و کار، رشد اقتصادی و در نتیجه سطح زندگی شهروندان عادی را کاهش میدهد. پس، به گمان من، تمرکز بر مقررات به طور حتم یکی از مواردی است که میت رامنی به سراغ آن خواهد رفت.
طی کارزارهای انتخاباتی، بحث های زیادی در مورد مشاغلی که از آمریکا خارج میشوند، وجود دارد. شما در این مورد چگونه میاندیشید؟ آیا این روند درستی است؟
خب، من فکر میکنم این مسئله پرسش مهمتری را ایجاد میکند در مورد اینکه آمریکا چگونه میخواهد با بقیه جهان تعامل کند. ما نباید گمان کنیم که تجارت یک جنگ است که برخی کشورها در آن پیروز میشوند و برخی شکست میخورند. دیگر کشورها شرکای ما هستند و هنگامیکه ما با آن ها به تجارت میپردازیم، باید همزمان انتظار صادرات و واردات را داشته باشیم. مفهوم آن این است که برخی شغل ها از دست میروند و برخی شغل ها ایجاد میشوند. و من فکر میکنم که این اشتباه خواهد بود اگر آمریکا خود را از بقیه جهان جدا کند و تلاش کند که از تعاملات بین المللی کنار بماند. به نظر من آمریکا از یک نظام تجاری باز بین المللی بهره بیشتری خواهد برد.
منبع :اقتصادایرانی
true
true
https://parsipress.ir/?p=3211
true
true