×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true

علي مومن لو – تغييرات ساختاري در اقتصاد جهان در ربع قرن‏ اخير بسيار چشمگير و فراگير بوده و تغييرات مهمي را در رشد تجارت جهاني، رشد توليد ناخالص داخلي‏ و گسترش مراکز شهري جهان بوجود آورده است.

تحليل گران معتقدند، شکل و ساختار اقتصاد جهان در حال تغيير است، به طوري که در آينده ي نزديک الگو و نظم جديدي در اقتصاد جهان ايجاد خواهد شد و به دنبال آن تحولات اقتصادي دنيا دستخوش تغييرات بنيادين خواهد شد. بر همين مبنا به طور حتم چشم انداز و الگوهاي اقتصاد ايران نيز با توجه به سياست هاي کلان اقتصادي در حال تغيير و تحول و پوست اندازي را تجربه خواهند کرد.

آخرين گزارش هاي صندوق بين‌المللي پول هر چند از چشم‌انداز اقتصاد ايران ، آينده روشني را ترسيم کرده است، اما ارزيابي هاي اخير سيد حسن موسوي، معاون رييس جمهور ريس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مبني بر جذب بيش از 7 ميليون جهانگرد در سال جاري، نيز پرسش هاي بي شماري را در ذهن تحليلگران به وجود آورده است.

مهمترين اين پرسش ها در خصوص نحوه تدوين و ضرورت هاي ارايه الگوي پوياي کاربردي تعادل عمومي براي اقتصاد ايران خواهد بود. اکنون اين سوال مطرح است که آيا اقتصاد ايران با الگوهاي رايج پيش خواهد رفت يا قرار است با اتکا به الگوهاي ديگري همچون چشم انداز 20 ساله گردشگري افق‌هاي جديدي جهت کاهش وابستگي به نفت ترسيم گردد؟ به عبارت ديگر با توجه به اينکه اساس اقتصاد کشور ما تک محصولي و بر پايه صدور نفت استوار است، آيا صنعت جهانگردي مي تواند جايگزين مناسبي براي صادرات نفت در اقتصاد ايران و رهايي از اقتصاد تک محصولي باشد يا خير؟

سند چشم انداز 20 ساله جمهوري اسلامي ايران به صراحت جذب 5/1 درصد از گردشگران جهاني را تا سال 1404 مبنا قرار داده که در صورت تحقق اهداف اين سند، رقمي بالغ بر 25 ميليارد دلار عايد اقتصاد بومي و ملي ايران خواهد شد. رقمي که به اذعان سازمان جهاني جهانگردي UNWTO، هر چند جاه طلبانه، اما قابل دستيابي است.

به اذعان راقم اين سطور، با توجه به ظرفيت‌هاي کم نظير ايران در حوزه‌هاي مختلف جهانگردي و تلاش‌هاي گسترده‌اي که از سوي تشکيلات گردشگري کشور با توجه به ارتقاي جايگاه اداري و ساختاري به عمل آمده است، افق‌هاي گردشگري کشورمان متناسب با ظرفيت‌هاي کمي و کيفي ايران بيش از گذشته به منظور دستيابي تشکيلات گردشگري در اقتصاد کشوري مد نظر قرار گيرد.

با توجه به آنچه که به آن اشاره شد و با توجه به قرار دادن ظرفيت‌هاي ميراث، فرهنگي صنايع دستي و گردشگري در کنار هم به عنوان اضلاع مثلث توسعه فرهنگي، مي‌توان از پتانسيل‌هاي اين حوزه‌ها در صنعتي کلان به نام «گردشگري و صنايع وابسته» به عنوان الگوي پايدار و پوياي تعادل عمومي اقتصاد ايران استفاده کرد.

الگويي که با توجه به عمومي و جهانشمول بودن صنعت گردشگري، تاثيرات بنياديني را در متحول نمودن اقتصاد منطقه‌اي و ملي ايفا خواهد نمود.

معناي کاربردي و عملي اين سخن آن است که در برهه کنوني با توجه به چشم‌انداز مثبت اقتصاد در آسيا به خصوص از سوي قدرت‌هاي نوظهوري همچون چين، ايران و ترکيه، ضرورت‌هاي تغيير الگوهاي اقتصاد کشورمان بيش از گذشته محسوس است و اگر تيمي اقتصاددان، مجري بازنگري اين الگوها شوند، به طور حتم ظرفيتي بهتر از گردشگري و صنايع دستي به عنوان دو بال توسعه اقتصاد و اشتغال پيدا نخواهند کرد.

فرا رسيدن 20 خرداد به عنوان روز جهاني صنايع دستي فرصت مغتنمي است که با بازکاوي و تحليل اين ظرفيت فرهنگي و هنري کم‌نظير در کنار دو بال خود يعني گردشگري و ميراث فرهنگي، سيماي روشني از جايگاه و تاثيرگذاري اين هنر– صنعت در توسعه اقتصاد هويدا شود.

همانگونه که مي‌دانيد در منشور بين‌المللي توريسم فرهنگي ايکوموس سال 2000 تعامل بين گردشگري و همه اشکال ميراث فرهنگي ازجمله اماکن، مجموعه‌ها و جنبه‌هاي زنده جوامع ميزبان علاوه بر يادمان‌ها و محوطه‌ها مورد توجه قرار گرفت.

اصطلاح گردشگري فرهنگي از زواياي مختلف و ديدگاه‌هاي گوناگوني مورد توجه قرار گرفته است؛ اما دو نکته آن در اين نوشتار حايز اهميت کاربردي است. الف: گردشگري فرهنگي به مفهوم آثار تاريخي، يادمان‌ها و محوطه‌هاي باستاني و ميراث فرهنگي ملموس به ويژه جهاني مي‌باشد که توسط يونسکو به ثبت رسيده است.

ب:گردشگري فرهنگي به مفهوم شيوه‌هاي زندگي مردم که در مذهب، آداب و رسوم، آيين، لباس، هنر، صنايع دستي، معماري، موسيقي، ادبيات، غذا، رقص و سنن محلي، جشنواره و نظير آن تبلور مي‌يابد و اين مظاهر فرهنگي از يک جامعه به جامعه ديگر و از يک قوم به قوم ديگر تغيير مي‌کند و جاذبه‌هاي گردشگري محسوب مي‌شود.

با توجه به اين تعريف ايکوموس و نگاهي به تعاريف رايج جهاني، صنايع دستي به آن گروه از صنايع اطلاق مي‌شود که به طور عمده با استفاده از مواد اوليه بومي تهيه شده ونشان دهنده ويژگي‌ها و ميراث هنري و سنتي مردم ايرانند و تمام يا قسمتي از مراحل توليد آن با دست انجام مي‌شود و در آن ذوق هنري وخلاقيت فکري صنعتگر تجلي يافته باشد. از همين رو صنايع دستي به عنوان يک هنر- صنعت که ريشه در آداب، رسوم وسنت‌هاي مردم ايران زمين دارد، همواره در قرن‌هاي گذشته راي بيشتر مردم به خصوص روستائيان و عشاير منبع کار و درآمد بوده و از نظر اقتصادي داراي جايگاه بسيار خوبي بوده است.

بالا بردن سطح اشتغال با هزينه‌هاي بسيار کم، ازدياد درآمد سرانه ملي، جذب گردشگران خارجي و توسعه صنعت توريسم، ارز آوري توسعه اقتصاد بومي و معيشت عمومي، جلوگيري از مهاجرت‌هاي بي‌رويه، گسترش کالاهاي صادراتي غير نفتي، ايفاي نقش به عنوان سفيران فرهنگي، حفظ سنت‌هاي محلي توسط بوميان هر منطقه و … تنها گوشه‌اي از سرفصل‌ها و مزيت توسعه صنايع دستي به شمار مي‌روند و طبيعي است که بررسي هر کدام از اين سرفصل‌ها خود نياز به تحليلي عميق و نگرشي کارشناسانه دارد.

صنايع دستي و گردشگري در هر کشوري جزو پوياترين بخش‌هاي فرهنگي و اقتصادي محسوب مي‌شوند، در ايران نيز به خصوص در دهه گذشته توجه به اين حوزه‌ها از اهميت مضاعفي برخوردار شده و دولت هاي نهم و دهم نيز تمام اهتمام خويش را به توسعه پايدار صنايع دستي به عمل آورده‌اند.

هنوز سخن دکتر احمدي نژاد، رييس جمهور کشورمان را که در آيين معارفه مهندس موسوي به سمت رياست سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مبني بر اينکه « صنايع دستي ما خودش يک فرهنگ است. صنايع دستي ما دوره طولاني در زندگي مردم بوده البته نه به عنوان يک کالاي لوکس ويتريني. بنابراين بايد صنايع دستي که تجلي روح هنر آفرين و هنر دوست ملت ايران است، حفظ کرده، به روز و توسعه داده شود» يادمان نرفته است.

از سوي ديگر طبق ارزيابي‌هاي انجام شده اکنون صنعت توريسم درصدر صنايع جهان قرار گرفته و اقتصاد جهاني از وابستگي تک محصولي به سوي اقتصاد خدمات گردشگري گام برمي‌دارد. در اين رهگذر صنايع دستي کشورمان نيز با توجه به بعد اشتغال‌زايي و صادراتي خود قادر است در کنار صنعت توريسم، به صورتي مانا و پويا اقتصاد ايران را از وابستگي به نفت رهايي بخشد. البته گستردگي هنرهاي سنتي و دستي ايران فراتر از آن چيزي است که ما از آن ياد مي‌کنيم و همين تنوع و گستردگي يکي ازمزاياي ويژه به کارگيري هنرهاي سنتي و صنايع دستي در توسعه گردشگري فرهنگي است.

بديهي است که بخش اعظمي از اين اهداف در رقابت‌هاي تبليغاتي، برنامه‌ريزي براي بازارهاي هدف، بازاريابي و آماده‌سازي زيرساخت‌ها امکانپذير خواهد شد. چيزي که اکنون سازمان با جديت تمام در راه اندازي بازارچه‌هاي صنايع دستي، شهرک‌ها، توجه به هنرمندان صنايع دستي و حضور در نمايشگاه‌هاي بين‌المللي، به عنوان يک هدف بزرگ پيگيري مي‌کند.

کارشناسان معتقدند، رمز ماندگاري و حيات آينده کشورها در روند جهاني شدن‌، در گرو نگاه کيفي و برنامه‌اي به صنايع دستي است. مولود فرآيند جهاني شدن حرکت به سمت يکپارچگي زندگي بشري است و آنچه که در اين فضا مي‌تواند اصالت و قوميت‌ها را زنده و پويا نگهدارد، عمق دادن به هنر و فرهنگ محلي و منطقه‌اي با رويکرد زمان خود (حاضر) است.

تاثيرات شگرف گردشگري بر کاهش نرخ بيکاري، افزايش درآمدهاي ملي و رونق بازار صنايع دستي تنها بخشي از مزاياي پرداختن به گردشگري است. آنهم در کشوري مثل ايران که به گواه ظرفيت‌هاي کم نظير گردشگري، از تاريخچه طولاني در اين صنعت برخوردار است.

قرار گرفتن در مسير جاده ابريشم، آمد و شد خاورشناسان، وجود کاروانسراها، چاپارخانه‌هاي قديمي و راه‌هاي ارتباطي گسترده در کنار برخورداري ايران از مساحتي بزرگ در طول دوران باستان را مي‌توان دليلي موثر بر تاريخچه گردشگري ايران ارزيابي کرد. دليلي موثر بر اينکه اکنون که در برهه طلايي زماني توسعه صنعت گردشگري قرار داريم، مي‌توان با تلفيق تجارب گذشته همراه با تجربيات روز دنيا، به گسترش همه جانبه اين صنعت پرداخت تا افزون بر ايجاد تراز ميان درآمدهاي نفتي و گردشگري، در آينده‌اي نزديک اقتصاد ايران شاهد رشد پايدار از طريق درآمدهاي توريستي باشد. اين راه شايد درابتدا سخت باشد که هست، اما ثمره شيرين آن به طور حتم عايد اقتصاد پايدار و آيندگان سرزمين اسلامي ايران خواهد بود.

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false