حمایت با سکوت؟! به صف طولانی مشاورین رئیس کل بیمه مرکزی اخیرا دو عضو دیگر هیات عامل اضافه شده و مجموع مشاورین را به ۱۰ نفر رسانده است.
به گزارش پایگاه خبری پارسی پرس به نقل از رازپول، گروه سایبان: به ترکیب مدیران در سایه بیمه مرکزی که با سمت مشاوره حالا در چرخه مدیریتی این مجموعه قرار گرفتهاند، اخیرا دو عضو هیات عامل اضافه شدهاند.
بررسی سایت بیمه مرکزی نشان میدهد که تقریبا هیچ یک از مدیران این مجموعه که اخیرا کنار گذاشته شدهاند به محور کارشناسی باز نگشته و جملگی در قامت مشاور در کنار رئیس کل قرار گرفتهاند.
احتمالا توانمندیهای مدیریتی و تجربه سالهای اخیر سبب شده است که رئیس کل تصمیم بگیرد بر قامت این افراد مسئولیت مشاوره بدوزد.
اما نکته قابل تامل این است که برخی از افراد هنوز از صندلی هیات عامل بر نخواستهاند که نه تنها فورا حکم مشاوره دریافت کردهاند، بلکه به عنوان کارمند دولت برای تصدی کرسی دیگری در بخش خصوصی تلاش میکنند، علی رغم اینکه به اذعان سایت رسمی بیمه مرکزی این افراد مشاور رئیس کل بیمه مرکزیاند!
چندی پیش بود که به دلیل ارائه مشاوره همزمان یکی از مدیران بیمهای در بیمه مرکزی و یک شرکت خسارت دیده، نقدهای متعددی متوجه وی شد تا جایی که شنیده میشود که چنین موضوعی سبب شده که برخی از صاحب منصبان بیمهای روی خوشی به مدیریت وی در شرکتهای بیمهای نشان ندهند، اما اینکه حالا یک مدیر بالادستی در صنعت بیمه بلافاصله پس از ترک صندلی خود برای کسب کرسی ای دیگر در یک شرکت خصوصی تلاش میکند و عنوان پرطمطراق مشاور رئیس کل بیمه مرکزی را نیز یدک میکشد پرسشهای بیشماری را در خصوص برخوردهای دوگانه در صنعت بیمه ایجاد کرده است.
مشاور کسی است که به اطلاعات و اسرار مجموعههایی که در آنها چنین سمتی را قبول کرده دسترسی دارد و دسترسی به همین اطلاعات خالص است که سبب میشود بتواند راهکارهای مفید و ارزشمندی را به مجموعه تحت استخدام ارائه کند.
بنابراین سوال این است که آیا رئیس کل بیمه مرکزی خبر ندارد که زیرگوش نهاد ناظر مفید امینی همزمان کرسی مشاورت در این مجموعه را در اختیار دارد و با اتکا به سابقه خود در این نهاد و چنین موقعیتی برای دریافت کرسی در بخش خصوصی تلاش میکند؟ آیا مدارک ارسالی وی از سوی سهامداران بخش خصوصی برای عضویت در هیات مدیره یک شرکت خصوصی به دست ایشان نرسیده است؟
آیا چنین اقدامی را نمیتوان سوء استفاده از موقعیت نامید؟ آیا این موضوع مصداق تعارض منافع نیست؟ آیا نهاد ناظر چنین مدیرانی را پرورش داده و خواهد داد؟
به نظر میرسد که بدون پاسخ به این پرسشها نمیتوان ادعای شفافیت، صراحت و صداقت داشت و از سایر شرکتهای تحت مدیریت چنین انتظاری داشت.
حمایت از طریق سکوت در برابر چنین تناقصی در حالی که سازمان حسابرسی صراحتا به موضوع کارمندان دولت و ماموریت آنها در بخش خصوصی اشاره کرده و آنرا مصداق تخلف میداند، چه معنایی دارد؟
آیا این همان قاعده گذاری بدون تعارض منافع است که وزیر اقتصاد به آن اشاره داشت؟
وزیر اقتصاد در مراسم معارفه بهزادپور با تأکید بر لزوم پایبندی هر چه بیشتر اهالی صنعت بیمه کشور به “اخلاق حرفه ای” از مدیران صنعت بیمه خواست، عمل به این قاعده نانوشته را هر چه جدیتر مد نظر قرار دهند و اجازه ندهند، معدود نقاط تاریک، زحمات خانواده بزرگ بیمهای کشور را مخدوش کند.
وزیر اقتصاد در مجمع سالانه بیمه مرکزی نیز یکی دیگر از موضوعات دارای اهمیت از نظر وزارت اقتصاد در خصوص صنعت بیمه را، مسایل مدیریتی عنوان کرد که ساماندهی آن برای کل صنعت حائز اهمیت است چرا که به گفته وی، هر چقدر بتوان مدیران حرفهایتر و دارای تعارض منافع کمتر و تحول گراتر و چابکتر را در این صنعت بکار گرفت، بهتر میتوان مجموعه صنعت بیمه را با جهت گیریهای کلان بیمه مرکزی جمهوری اسلامی همراستا کرد.