true
شايد بد نباشد ميز را بچرخانيم و برويم سروقت اشتباهاتي كه يك رئيس ميتواند در برابر كارمندش مرتكب شود.
درواقع جملههايي هستند كه يك رئيس نبايد هرگز با آنها كارمندش را مخاطب قرار دهد. نوشته زير ميتواند براي همه روسا مورداستفاده واقع شود و اصول برخورد مناسب را به آنها نشان دهد. به گزارش اقتصاد ايران آنلاين، فهرست زير كه «فوربس» آن را منتشر كرده است مجموعهاي از عبارات است كه يك رئيس وقتي در برابر كارمندش به زبان ميآورد چهره نامناسب و نه چندان خوشايندي از خود نشان ميدهد. اگر ميخواهيد يك رئيس دوستداشتني باشيد، هيچيك از جملههاي زير را به زبان نياوريد.
از سلسله مطالبي كه «فوربس» منتشر ميكند و جنبه آموزشي دارد، اينبار اين نشريه معتبر مديران را هدف قرار داده است تا به آنها بياموزد چه بگويند و چه نگويند.
۱. «حقوق شما را من ميدهم پس هركاري ميگويم بايد انجام دهيد.»
اين عبارتي ديكتاتورمابانه است. تهديدها و بازيهايي از اين دست راه مناسبي براي برانگيختن حس سختكوشي كارمندان يا نشان دادن قدرتتان به آنها نيست. مديران بزرگ كارمندان خود را تشويق ميكنند، به آنها انگيزه ميدهند و حتي از آنها استفاده ميكنند بدون اينكه به چنين عبارتهايي نياز داشته باشند. رهبران خوب نيازي به تهديد كردن ندارند. اين عبارت به صورت غيرمستقيم يعني اينكه اگر هركاري ميگويم انجام ندهيد شما كارتان و در نتيجه حقوقتان را از دست خواهيد داد. درواقع عصر بردهداري سالهاست به پايان رسيده است.
۲. «شما بايد سپاسگزار باشيد كه چنين مزايايي دريافت ميكنيد. شركتهاي ديگر فقط بوقلمون يخزده به كارمندان خود ميدهند.»
خب البته نياز به توضيح نيست كه به جاي «بوقلمون يخزده» ميتوان هرچيزي ديگري برحسب موقعيت قرار داد. يك رئيس عاقل، خوب ميداند كه اين كارمندان هستند كه در حال توليد و سودرساني به مجموعه تحت امر او هستند و بنابراين اگر مزايايي هم در كار است حاصل
خشم، درشتگويي و توهين و تحقير نيزههايي هستند كه مستقيما قلب كارمند را نشانه ميگيرند. روسا بيش از همه بايد مراقب رفتار خود باشند و بافرهنگ و حرفهاي رفتار كنند. حقيقت اين است كه يك رئيس حتي نبايد جلوي كارمندش ناسزا بگويد، چه رسد به اينكه «به» كارمندش ناسزا بگويد
تلاش همان كارمندان است. تنها يك مدير انديشمند است كه هميشه از اينكه به كارمندانش ـ كه در چرخه توليد سازمان او نقش دارند پاداش ميدهد ـ خوشحال است. تكليف بقيه مديران مشخص است؛ نيست؟!
۳. «من ديشب تا ديروقت و صبح پنجشنبه اول وقت سركار بودم. شما كجا بوديد؟»
اين كه با گفتن اين جمله از كارمندتان انتظار داشته باشيد ۲۴ ساعت شبانهروز و هفت روز هفته در خدمت شما باشد، جز نارضايتي و كاهش روحيه كاري در كارمندان نتيجهاي دربر ندارد. اينكه يك رئيس هفت روز هفته را كار ميكند هيچ دليلي نميشود بر اينكه يك كارمند خوب و وفادار نيز همين كار را انجام دهد. اصولا وقتي جايگاه اداري اشخاص متفاوت است بايد پذيرفت كه ميزان ساعات كاري افراد نيز متفاوت است. به قول آن مثل قديمي: «هركه بامش بيش، برفش بيشتر.» و مسلما بام يك رئيس خيلي بيشتر از يك كارمند است!
۴. «شما بايد بمانيد. چون زن هستيد، تبعیضی علیهتان قائل نیستیم.»
اين جمله را رئيس يك اداره به كارمند مونثش گفته كه به تازگي در زمينه تكنولوژي برنده جايزهاي شده بود. درواقع يك رئيس بزرگ هيچوقت تبعيضي بين كارمندانش قائل نميشود كه نياز داشته باشد آن را يادآوري كند. يعني با هركسي مطابق با جايگاه او برخورد ميكند. درواقع تفاوت رفتاري بين كارمندان براساس «جنسيت»، «تعلقات مذهبي»، «سياسي» يا «نژادي» تنها موجب آسيبپذيري كارمندان ميشود. بروز چنين رفتارهايي اگر نگوييم غيرقانوني است بايد گفت زشت و به دور از معيارهاي انساني است. نبايد از ياد ببريد كه شما رئيس هستيد ـ آن هم در ساعات محدود اداري ـ نه بردهدار يا نژادپرست!
۵. «ما بايد هزينهها را كاهش دهيم.» (آن هم در همان زماني كه جناب رئيس به تازگي ساختمان مجللي را به عنوان دفتر كار خريده است.)
وقتي مشكلات در سازماني رخ ميكنند، اين رئيس آن شركت است كه بايد بيشترين بار مشكلات را روي دوش خود بگذارد نه اينكه انواع و اقسام راهها را براي حواله بار مشكلات به دوش كارمندان بكار ببندد. به گزارش اقتصاد ايران آنلاين، هيچ كارمندي رئيسي را كه در بحرانهاي اقتصادي اداره، زندگياي برخلاف جريان معمول دارد دوست نخواهد داشت. اينكه در مشكلات اقتصادي و شرايط سخت روسا بايد نمونهاي باشند براي كارمندان فقط يك شعار نيست، كمي هم ميتواند رنگ واقعيت به خود بگيرد!
۶. «نميخواهم شكايتهاي شما را گوش كنم.»
به عنوان يك رئيس، شما بايد به صور
ت مرتب حرفهاي كارمندان و حتي گلايههاي انتقادآميز و منفي آنها را گوش دهيد. درواقع يك ليدر بايد با آغوش باز پذيرا و پاسخگوي پرسشهاي كارمندانش
ت مرتب حرفهاي كارمندان و حتي گلايههاي انتقادآميز و منفي آنها را گوش دهيد. درواقع يك ليدر بايد با آغوش باز پذيرا و پاسخگوي پرسشهاي كارمندانش
اينكه يك رئيس هفت روز هفته را كار ميكند هيچ دليلي نميشود بر اينكه يك كارمند خوب و وفادار نيز همين كار را انجام دهد. اصولا وقتي جايگاه اداري اشخاص متفاوت است بايد پذيرفت كه ميزان ساعات كاري افراد نيز متفاوت است
باشد. جرات روبهرو شدن با انتقادهاي كارمندان نتايج فراواني در پي دارد كه مهمترين آن تثبيت رياست شما و نشاندهنده اعتماد به نفس بالايتان است. حتي زماني كه به عنوان يك رئيس نميتوانيد در حل مشكل خاصي به كارمندتان كمك كنيد، صرف چنددقيقه وقت باعث ميشود كارمندتان از نظر ذهني به شما وفادارتر شده و شما را به عنوان تكيهگاهي براي خودش بداند.
۷. «ما هميشه به اين شيوه عمل كردهايم.»
اين جمله تنها باعث ميشود راه براي نوآوري وابداع بسته شود. بهترين عبارتي كه ميتوان در اين موقعيت استفاده كرد اين جمله است: «براي بهبود اين وضعيت شما چه راهي را پيشنهاد ميكنيد؟» بكار بردن جمله اول يعني اينكه شما بهصورت غيرمستقيم به كارمندتان ميگوييد كه او نميتواند و نبايد براي بهبود وضعيتي كه شركت در آن گير كرده است اظهارنظر كند. تنها وظيفه رئيس، مديريت كارمندان نيست بلكه تشويق كردن كارمندان به يافتن راهحلهاي خلاقانه براي حل مشكلات كاري يكي از مهمترين وظايف يك رئيس كاربلد و فهيم است.
۸. «كاري كه انجام دادهايد وحشتناك است.»
مديران بايد انتظارات خود را به روشني براي كارمندان بيان كنند. بايد به كارمندان به صورت دقيق درمورد منابع، بودجه، مهلت انجام پروژه و حتي حمايتهايي كه ميتوان براي يك پروژه لحاظ كرد توضيح داد. وظيفه مديران است كه از كارمندان بخواهند آنچه از آنها خواسته شده را تكرار كنند تا بفهمند به درستي متوجه جريان شدهاند يا نه. اگر كارمندي در انجام كاري به صورت مكرر اشتباه ميكند، شايد آن كار با شرايط او همخواني ندارد يا دستورالعملها را به اشتباه دريافت كرده است. در هرحال تشخيص اين نكته برعهده يك نفر است: رئيس!
۹. «تو كودني. كارمندي بدتر از تو تا بحال نديدهام.»
خشم، درشتگويي و توهين و تحقير نيزههايي هستند كه مستقيما قلب كارمند را نشانه ميگيرند. روسا بيش از همه بايد مراقب رفتار خود باشند و بافرهنگ و حرفهاي رفتار كنند. حقيقت اين است كه يك رئيس حتي نبايد جلوي كارمندش ناسزا بگويد، چه رسد به اينكه «به» كارمندش ناسزا بگويد. رياست چيزي است فراتر از دستها را به كمر گذاشتن، چشمها را بستن و دهان را بازكردن. به طور خلاصه بايد گفت كه يك رئيس بايد در انتخاب كلماتش به شدت دقت كند. درواقع مهار كلام بايد در دستهاي رئيس باشد.
true
true
https://parsipress.ir/?p=4066
true
true