true
حفظ سلامتي افراد خانواده، از مهم ترين وظايف خانواده است. از اين رو بخشي از درآمد خانواده بايد به بهداشت و درمان اختصاص يابد.
به طور متوسط يک خانواده شهري در سال 85، 4/3 درصد کل هزينه هاي خود را به اين مقوله اختصاص داده است.
مصرف بخشي از اين درآمد براي بهداشت، مي تواند از هزينه هاي بسيار زياد بعدي براي درمان پيشگيري نمايد بعضي از مزاياي اقتصاد بهداشت بر درمان به اين شرح است:
-به طورکلي مي توان گفت بيماري براي جامعه گران تمام مي شود زيرا جامعه براي پرورش هر فرد در مراحل مختلف تولد، آموزش و پرورش و خلاصه اجتماعي کردن افراد،سرمايه گذاري قابل توجهي مي کند.همچنين بيماري از دو نظر بر درآمد ملي نيز اثرمي گذارد:
1-هزينه هايي که براي درمان صرف مي شود
2-هزينه هاي ناشي از کاهش توليدات
-پيشگيري از بيماري ها منجر به پس انداز مي گردد و هزينه هايي که از طرف خانواده و جامعه در راه بهداشت صرف مي گردد در مقايسه با درمان قابليت برگشت بيشتري دارد.
-زيان هاي ابتلا به امراض از نقطه نظر مادي و معنوي به اندازه اي است که حتي در صورت بهبودي باز هم جبران ناپذير است.
رعايت بهداشت آسان تر؛ساده تر و مقرون به صرفه تراز درمان است. به طور مثال: اگر هزينه درمان به موقع گلودرد چرکي که مي تواند باعث تب رماتيسمي و رماتيسم قلبي شود با هزينه درمان قلب مقايسه شود، هزينه اي که جهت تهيه پني سيلين براي درمان گلودرد صرف مي شود به هيچ وجه با هزينه جراحي و درمان قلب قابل مقايسه نيست.مقايسه هزينه هايي که صرف معالجه بيماري هاي ناشي ازآلودگي آب مي شود با هزينه لوله کشي آب سالم دريک روستا، مقايسه هزينه مصرفي جهت مسواک و خميردندان با هزينه عمل جراحي و ترميمي دندانها،مثال هاي ديگري است که نشان دهنده مزيت بهداشت بردرمان است.
-همچنين با مراجعه به هنگام به پزشک و پيشگيري و درمان و جلوگيري از پيشرفت بيماري هم مي توان در هزينه هاي بعدي صرفه جويي کرد.
پيشگيري و درمان درکشور ما، از طريق مراکزدرماني خصوصي و يا دولتي انجام مي شود. افراد با توجه به درآمد خانواده مي توانند به يکي از مراکز خصوصي يا دولتي مراجعه کنند. خدمات بهداشتي دولتي کم هزينه تر ولي زمان براست اما استفاده از خدمات خصوصي پرهزينه ولي سريع است.
-واکسيناسيون اعضاي خانواده در برابر بيماريها،استفاده از وسايل بهداشتي و خصوصاً وسايل بهداشتي فردي، تغذيه سالم،ترک سيگار و عادات ناسالم ديگر، استراحت،خواب و تفريح کافي، ورزش متناسب با جسم و امکانات، حفظ توانايي بدن؛اطلاعات مختصرنسبت به بعضي بيماري هاي شايع تر، و مخصوصاً حفظ بهداشت رواني در خانوده و کسب اطلاعات نسبت به سلامت روان يا بيماري هاي خفيف رواني به بهداشت و سلامت خانواده و کاهش هزينه هاي بعدي درماني کمک مي کند.
-براي کاهش هزينه هاي درماني خصوصاً جراحي ها،بهتر است اعضاي خانواده از بيمه هاي درماني استفاده کنند خانواده هايي که بيمه نيستند مي توانند با مراجعه به سازمان خدمات درماني کشور و يا مراکز بيمه خصوصي بيمه درماني دريافت دارند. بعلاوه بيمه هاي تکميلي و بيمه هاي بستري و… وجود دارد که هزينه هاي درمان را تا سقف بالاتري مي پردازند.
-فقر نيز يکي از عوامل مهم ايجاد سوءتغذيه است.
دراهميت تغذيه در زندگي انسان همين بس که يک ششم بيماري ها درجهان ناشي از سوءتغذيه است و اين رقم در بعضي مناطق محروم ممکن است به يک سوم هم برسد. تحقيقات نشان مي دهد تغذيه کافي علاوه بر درآمد،با هزينه هاي خانواده هم در ارتباط است. يعني وضعيت تامين انرژي مورد نياز بدن از يک طرف در ارتباط مستقيم با ميزان درآمد و وضعيت اقتصادي خانوارها مي باشد و از سوي ديگر مديريت اقتصاد خانوار و چگونگي تنظيم هزينه هاي زندگي نيز در تامين مواد غذايي اثرگذار است. به عبارتي فرهنگ و عادات حاکم برجامعه نيز باعث سوءتغذيه مي شود.
با توجه به مطالب فوق حتماً بايد به تنظيم برنامه غذايي مطلوب توجه داشته باشيم. زيرا برنامه غذايي مناسب يکي از راه هاي کاهش هزينه هاي درماني و در نهايت کاهش هزينه هاي خانواده مي باشد. اگر انسان از خواص مواد غذايي آگاهي داشته باشد با پول کم هم مي تواند مواد غذايي لازم را به بدن خود برساند ممکن است عده اي بگويند پول،حلال مشکلات است و هر کس پول دارد غذاي خوشمزه اي هم مي خورد بايد گفت درست است که با پول مي توان غذاهاي بهتري تهيه کرد ولي اين غذاهاي متنوع ممکن است نتواند احتياجات ضروري بدن را تأمين کنند.
منبع: هنر تنظیم دخل و خرج خانواده، گلمکانی ، وجیهه ، انتشارات همیاران جوان ،1388
مصرف بخشي از اين درآمد براي بهداشت، مي تواند از هزينه هاي بسيار زياد بعدي براي درمان پيشگيري نمايد بعضي از مزاياي اقتصاد بهداشت بر درمان به اين شرح است:
-به طورکلي مي توان گفت بيماري براي جامعه گران تمام مي شود زيرا جامعه براي پرورش هر فرد در مراحل مختلف تولد، آموزش و پرورش و خلاصه اجتماعي کردن افراد،سرمايه گذاري قابل توجهي مي کند.همچنين بيماري از دو نظر بر درآمد ملي نيز اثرمي گذارد:
1-هزينه هايي که براي درمان صرف مي شود
2-هزينه هاي ناشي از کاهش توليدات
-پيشگيري از بيماري ها منجر به پس انداز مي گردد و هزينه هايي که از طرف خانواده و جامعه در راه بهداشت صرف مي گردد در مقايسه با درمان قابليت برگشت بيشتري دارد.
-زيان هاي ابتلا به امراض از نقطه نظر مادي و معنوي به اندازه اي است که حتي در صورت بهبودي باز هم جبران ناپذير است.
رعايت بهداشت آسان تر؛ساده تر و مقرون به صرفه تراز درمان است. به طور مثال: اگر هزينه درمان به موقع گلودرد چرکي که مي تواند باعث تب رماتيسمي و رماتيسم قلبي شود با هزينه درمان قلب مقايسه شود، هزينه اي که جهت تهيه پني سيلين براي درمان گلودرد صرف مي شود به هيچ وجه با هزينه جراحي و درمان قلب قابل مقايسه نيست.مقايسه هزينه هايي که صرف معالجه بيماري هاي ناشي ازآلودگي آب مي شود با هزينه لوله کشي آب سالم دريک روستا، مقايسه هزينه مصرفي جهت مسواک و خميردندان با هزينه عمل جراحي و ترميمي دندانها،مثال هاي ديگري است که نشان دهنده مزيت بهداشت بردرمان است.
-همچنين با مراجعه به هنگام به پزشک و پيشگيري و درمان و جلوگيري از پيشرفت بيماري هم مي توان در هزينه هاي بعدي صرفه جويي کرد.
پيشگيري و درمان درکشور ما، از طريق مراکزدرماني خصوصي و يا دولتي انجام مي شود. افراد با توجه به درآمد خانواده مي توانند به يکي از مراکز خصوصي يا دولتي مراجعه کنند. خدمات بهداشتي دولتي کم هزينه تر ولي زمان براست اما استفاده از خدمات خصوصي پرهزينه ولي سريع است.
-واکسيناسيون اعضاي خانواده در برابر بيماريها،استفاده از وسايل بهداشتي و خصوصاً وسايل بهداشتي فردي، تغذيه سالم،ترک سيگار و عادات ناسالم ديگر، استراحت،خواب و تفريح کافي، ورزش متناسب با جسم و امکانات، حفظ توانايي بدن؛اطلاعات مختصرنسبت به بعضي بيماري هاي شايع تر، و مخصوصاً حفظ بهداشت رواني در خانوده و کسب اطلاعات نسبت به سلامت روان يا بيماري هاي خفيف رواني به بهداشت و سلامت خانواده و کاهش هزينه هاي بعدي درماني کمک مي کند.
-براي کاهش هزينه هاي درماني خصوصاً جراحي ها،بهتر است اعضاي خانواده از بيمه هاي درماني استفاده کنند خانواده هايي که بيمه نيستند مي توانند با مراجعه به سازمان خدمات درماني کشور و يا مراکز بيمه خصوصي بيمه درماني دريافت دارند. بعلاوه بيمه هاي تکميلي و بيمه هاي بستري و… وجود دارد که هزينه هاي درمان را تا سقف بالاتري مي پردازند.
-فقر نيز يکي از عوامل مهم ايجاد سوءتغذيه است.
دراهميت تغذيه در زندگي انسان همين بس که يک ششم بيماري ها درجهان ناشي از سوءتغذيه است و اين رقم در بعضي مناطق محروم ممکن است به يک سوم هم برسد. تحقيقات نشان مي دهد تغذيه کافي علاوه بر درآمد،با هزينه هاي خانواده هم در ارتباط است. يعني وضعيت تامين انرژي مورد نياز بدن از يک طرف در ارتباط مستقيم با ميزان درآمد و وضعيت اقتصادي خانوارها مي باشد و از سوي ديگر مديريت اقتصاد خانوار و چگونگي تنظيم هزينه هاي زندگي نيز در تامين مواد غذايي اثرگذار است. به عبارتي فرهنگ و عادات حاکم برجامعه نيز باعث سوءتغذيه مي شود.
با توجه به مطالب فوق حتماً بايد به تنظيم برنامه غذايي مطلوب توجه داشته باشيم. زيرا برنامه غذايي مناسب يکي از راه هاي کاهش هزينه هاي درماني و در نهايت کاهش هزينه هاي خانواده مي باشد. اگر انسان از خواص مواد غذايي آگاهي داشته باشد با پول کم هم مي تواند مواد غذايي لازم را به بدن خود برساند ممکن است عده اي بگويند پول،حلال مشکلات است و هر کس پول دارد غذاي خوشمزه اي هم مي خورد بايد گفت درست است که با پول مي توان غذاهاي بهتري تهيه کرد ولي اين غذاهاي متنوع ممکن است نتواند احتياجات ضروري بدن را تأمين کنند.
منبع: هنر تنظیم دخل و خرج خانواده، گلمکانی ، وجیهه ، انتشارات همیاران جوان ،1388
true
true
https://parsipress.ir/?p=80
true
true