کثرت ایستگاههای تصمیمگیری و تـاوان فرصت سـوزیها، سرمایهگذاریهای خارجی که در دنیای امروز موتور محرکه اقتصاد هر کشوری به حساب میآیند سالهاست به دلیل شرایط خاص حاکم بر جامعه ما که تشدید روحیه غربستیزی بیدلیل یکی از مظاهر آن است، عطای سرمایهگذاریهای مفید و اشتغالزا در کشور ما را به لقای آن بخشیده و سرمایههای خود را در کشورهای در حال توسعهای که پیشپای آنها فرش قرمز پهن میکنند، به کار انداختهاند.
پارسی پرس، اما شوربختانه باید گفت در غیاب سرمایهگذاریهای خارجی سرمایهگذاران داخلی هم به دلیل وجود انواع دافعهها، بوروکرسی نفسگیر دولتی، کثرت ایستگاههای تصمیمگیری در تشکیلات دیوانسالاری دولت و بیثباتیهای شدید بازار ارز و انواع دیگر مشکلاتی که ذکر آنها باعث اطاله کلام میشود، تمایلی به این قبیل سرمایهگذاریها در کشور ندارند و ترجیح میدهند سرمایههای خود را در کشورهایی که فضای مساعدی برای سرمایهگذاری دارند، به کار اندازند آن هم کسبوکارهایی همچون بازار مسکن، کارگاهی، صنفی و مواد غذایی که حاشیه سود بیشتر و مطمئنتری دارد و زمان بازگشت سرمایه در این قبیل سرمایهگذاریها هم بسیار کوتاه است.
پردافعه و نامساعد بودن فضای کشور برای سرمایهگذاریهای مفید و اشتغالزا چه برای سرمایهگذاران داخلی و چه برای سرمایهگذاران خارجی در شرایطی است که یک الگوی بسیار موفق جذب سرمایهگذاریهای خارجی به نام چین که دولت کمونیست آن سالها از دشمنان سرسخت آمریکا محسوب میشد از حدود چهار دهه پیش یعنی تقریبا همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، برای نجات صدها میلیون مردم این کشور از فقر و گرسنگی و قرار گرفتن در مسیر پیشرفتهای اقتصادی و صنعتی، درهای این کشور را به روی سرمایهگذاریهای خارجی و در راس همه سرمایهگذاران آمریکا باز کرد و به برکت سرازیر شدن سیل سرمایهگذاریهای خارجی به این کشور توانست طی سالهایی که ما سرگرم جنگ و جدالهای ایدئولوژیک و دافعهآفرینی در جامعه و کشور خود بودیم، به چنان پیشرفتهایی دست پیدا کند که امروز چین گرسنه و عقبمانده چهار دهه پیش به یکی از ابرقدرتهای صنعتی و اقتصادی و حتی نظامی جهان با بالاترین نرخ تولید ناخالص داخلی تبدیل شده و رهبران آن به جای سر دادن شعارهای ایدئولوژیکی و هلمن مبارز طلبیدن در جهان، شعور، واقعبینی، حسن تدبیر و آیندهنگری را سرلوحه سیاستها و برنامههای راهبردی خود قرار داده و در سایه این واقعبینیها و حسن تدبیرها کارشان به جایی رسیده که خودشان اقدام به سرمایهگذاری برای اجرای پروژههای بزرگ در کشورهای جهان و امضای سندهای طولانیمدت همکاری با کشورهای از قافله عقبماندهای چون ایران و برمه و بنگلادش میکنند.
دوستی که همهساله برای دیدار دو فرزند دانشجویش در تورنتو کانادا برای مدت یکی، دو ماه به این کشور سفر میکند و به تازگی به ایران بازگشته است میگوید آمار سرمایهگذاران ایرانی در کسبوکارها و صنوف مختلف در تورنتو و دیگر شهرهای این کشور آمریکایی سال به سال در حال افزایش است و من هر سال که به کانادا سفر میکنم مظاهر و نمودهای افزایش آمار سرمایهگذاران ایرانی را به موازات افزایش آمار مهاجرت نخبگان به این کشور به چشم میبینم. او میگوید مقرراتزدایی از کسبوکارها و فعالیتهای اقتصادی خرد و کلان در کشور کانادا و نزدیک به صفر بودن نرخ تورم در این کشور از جاذبههایی است که راه سرمایهگذاریهای ایرانی و سرمایهگذاران دیگر کشورها خصوصا کشور چین و کرهجنوبی و ژاپن را به این کشور سردسیر آمریکای شمالی هموار کرده است و میافزاید طی چهار سالی که برای دیدار فرزندانم به کانادا میروم کمترین تغییر و افزایشی در سطح عمومی قیمتها از اقلام خوراکی گرفته تا دیگر مایحتاج زندگی مشاهده نمیکنم.
ثبات نرخ دلار کانادا نیز از دیگر جاذبههای سرمایهگذاری خارجی در این کشور است چه این ثبات هم به مردم و هم به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا برای آینده زندگی و کسبوکار خود برنامهریزی کنند؛ جذابیتهایی که حتی یک نمونه آن برای جلب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در کشور ما وجود ندارد.
به راستی هم اگر دولتمردان و مسوولان امور کشور ما عمل را جایگزین شعار سر دادن و حرف زدن و سخنرانیها و قول و وعدههای بدون پشتوانه اجرایی خود میکردند، اگر دولتهای ما سرمایهگذاران غیردولتی و بخش خصوصی را رقیب خود به حساب نمیآوردند، اگر مجموعه دولت و حاکمیت ما با اندکی تعدیل در گفتمان غربستیزانه خود و پیروی مجدانه از محوریترین شعارهای اولیه انقلاب، یعنی نه شرقی، نه غربی را در دستور کار خود قرار میدادند، امروز کشور ما هم مانند چین به یکی از پرجاذبهترین کشورهای خاورمیانه و غرب آسیا تبدیل شده بود و با مزیتهای مضاعف و خدادادی منابع نفت و گاز و دسترسی به دریاهای آزاد که در مقایسه با بسیاری از دیگر کشورهای منطقه از آن برخورداریم، میتوانستیم با حفظ ایدئولوژی اسلامی به یکی از پیشرفتهترین و مرفهترین کشورهای جهان تبدیل شویم و نیازی پیدا نمیکردیم که برای رهایی از مخمصه تحریمهای اقتصادی آمریکا و متحدانش با کشوری مانند چین کمونیست که خاطره چندان خوبی از همکاریها و قولوقرارهایش در حافظه تاریخی مردم جهان وجود ندارد، اقدام به امضای سند همکاری آن هم برای مدت ۲۵ سال کنیم و با امضای این سند از حالا برای نسلهایی که هنوز پا به عرصه وجود نگذاشتهاند، به تعیین تکلیف و سرنوشتسازی بپردازیم.
ما مشابه همین فضای نامساعد و پر از دافعه را برای صنعت گردشگری خود و جاذبههای بیمانند که برای جلب میلیونها گردشگر از سراسر جهان و کسب درآمد ارزی در حد درآمدهای نفتی داریم، ایجاد کردیم و فرصت ایجاد صدها هزار اشتغال مفید تولیدی و خدماتی را در کشور از میان بردیم.