کاه و کلش ارزشمند، اواخر اردیبهشت ماه همزمان با آغاز فصل برداشت غلات (گندم و جو) از مناطق گرمسیر، میلیونها تن کاه و کلش پس از برداشت محصول بر روی زمین میماند که بخشی از آنها چنانچه برجا مانده از اراضی آبی باشند، بستهبندی شده تا در ماههای بعد و اغلب پاییز و زمستان به مصرف خوراک دام و غیره برسد.
به گزارش پایگاه خبری پارسی پرس به نقل از اخبار سبز کشاورزی: مهدی رجول دزفولی| بخش دیگری نیز بر روی زمین برای چرای دامهای عمدتاً سبک استفاده میشوند و متأسفانه سومین قسمت که معمولاً سم زیادی را نیز تشکیل میدهد، توسط کشاورزان و بنا بر دلایل نه چندان قابلقبول سوزانده میشود.
بسته به شرایط اقلیمی، دیم یا آبی بودن و نوع واریته، مقدار کاه و کلش نسبت به وزن گندم به دست آمده بین ۸/. تا ۲/ ۱ کیلو یا در واقع حدود یک کیلو است؛ یعنی بهازای هر مقدار که گندم برداشت شود، تقریباً به همان میزان نیز کاه و کلش میتوان برداشت کرد که چه از نظر وزنی و چه ارزش مالی رقم قابل توجهی است. بنابراین بیتفاوتی نسبت به آن و بیارزش دانستن آن عملی ناصواب و بهعبارتی ظالمانه است.
کاه ۸ هزار تومانی لاکچری
در دی سال ۱۴۰۰ که قیمت گندم کیلویی ۵ هزار تومان تعیین شده بود؛ نرخ یک کیلو کاه و کلش بین پنجهزار و ۷۰۰ تا هشت هزار تومان بود.
این روزها و همراه با برداشت غلات قیمت یک کیلو کاه در تاریخ ۲۵/ ۳/ ۱۴۰۱ بین یک هزار و ۷۰۰ تا چهار هزار و ۷۰۰ تومان بسته به منطقه جغرافیایی متغیر بود که احتمالاً یکی از دلایل آن میتواند فراوانی کاه بهجا مانده باشد.
در فرهنگ و ادبیات برای ارزشگذاری چیزهای گوناگون، آنگاه که سخن از بیمقدار نشان دادن یک کالا است، آن را با کاه مقایسه میکردند و هنوز نیز این گونه است؛ اما واقعیت غیر از آن است؛ چراکه همین کاه به ظاهر بیارزش هزاران سال است که بهعنوان غذای دام و مصارف مختلف دیگر از جمله ساختمانی، مسکونی و پرکردن برخی اقلام استفاده میشود.
همچنین ذخیره کردن آن برای ماههایی که گیاهی بر زمین نمیروید و دامها به اجبار باید تغذیه شوند، گزینهای برای ادامه حیات آنها تا فرا رسیدن فصل رویش گیاهان است.
کاه و کلش و گندم و جو دارای مقادیر مشابهی از پروتئین (در حدود ۸ دهم تا ۱/۱ درصد)، سلولز و همیسلولز هستند؛ ضمن آنکه مقداری از انواع املاح کلسیم و منیزیم را نیز دارند.
غنیسازی کاه
طبق برآوردهای محاسباتی در دامداری، در حدود هفتاد درصد از هزینههای دامپروری مربوط به تامین غذای دام است که یکی از نگرانیها و دلمشغولیهای دائمی دامداران است.
کاه و کلش بهطور سنتی و پیوسته بخش مهمی از تامین غذای دامهای را تشکیل میدهند؛ اما یک نقص اساسی پایین بودن میزان ارزش غذایی و فقر مواد در آن است که با غنیسازی میتوان آن را برطرف نمود. با غنیسازی کاه ضمن بالا رفتن ارزش غذایی آن، قابلیت هضم و خوش خوراکی بیشتری نیز پیدا میکند.
از روزگاران گذشته، دامداران با آگاهی از کم بودن ارزش غذایی کاه، معمولاً اندکی جو، یونجه، سبوس یا حتی آرد به کاه اضافه میکردند تا دامها اعم از پرواری یا تکثیری دچار کاهش وزن که زمینهساز آلوده شدن به برخی از بیماریهاست نشوند.
اما در دامداریهای کنونی برای غنیسازی کاه از اوره، آمونیاک یا هیدروکسید سدیم استفاده میکنند. از سه ماده فوق، اوره بیشتر استفاده میشود که به دلایلی از قبیل در دسترس بودن و سهولت در کاربری است.
اوره با شکستن پیوندهای سلولزی امکان هضم کاه را افزایش میدهد که همین امر موجب سرعت در هضم و تمایل دامها به خوردن مواد بیشتر شود.
روش غنی کردن کاه
باید کاه را به قطعات کوچک در آورده و آنها در یک گودال یا یک چهار دیواری بر روی زمین سیلو کرد و کاملا پوشاند. برای هر ۱۰۰ کیلو کاه چهار تا پنج کیلو اوره، یک تا دو کیلو نمک و ۱۰۰ لیتر آب لازم است.
ابتدا نمک و اوره را در ۲۰ لیتر آب کاملا حل کرده و سپس بقیه آب را به آن اضافه می کنند. میتوان برای خوش خوراک کردن کاه اندکی ملاس به این مایع نیز اضافه کرد.
محلول آماده را توسط یک آبپاش به تدریج روی کاهها ریخته و کاملا به هم زده و مخلوط میکنیم. پس از آن، کاه مذکور را روی هم ریخته فشرده میکنند تا زمانیکه سیلوی مذکور پر شود، سپس با پلاستیک کاملا روی آن پوشیده میشود.
برای اطمینان بیشتر میتوان روی پلاستیک را با خاک نرم پوشاند و بسته به درجه حرارت محیط برای تکمیل روند غنیسازی به یک تا سه هفته زمان نیاز است. در این مدت نباید به سیلو دست زد. متصاعد شدن بوی آمونیاک نشانه غنی شدن کاه است.
کاه و افزایش مواد آلی خاک
اصولاً باید به همان میزان از برداشت مواد از زمین به آن برگردانده شود. در حال حاضر چنین روندی با دادن انواع کودهای شیمیایی اجرا میشود؛ اما تداوم این کار به از دست رفتن مواد آلی خاک، سفت شدن و سله بستن، کند کردن جریان آب و هوا، سرعت دادن به فرسایش، کاهش جمعیت میکروارگانیسمها و ضایعات دیگر میشود.
برای رفع مشکلات مذکور تنها راه افزودن مواد آلی به خاک است که کاه و کلش باقی مانده یکی از این روشها است.
اراضی کشاورزی کشور از نظر مواد آلی به شدت فقیر شده و بازده آنها کاهش یافته، بنابراین کشاورزان باید به جای سوزاندن بقایای کشت آنها را به زمین برگردانند. حاصلخیز بودن خاک وابستگی کاملی به مواد آلی آن دارد؛ چراکه کودهای شیمیایی به منزله اقدامی موقتی به کار برده میشوند.
مواد آلی موجب پایداری کشاورزی شده و امکان افزایش و تنوع تولید را ایجاد میکنند، بسیاری از میکروارگانیسمهای خاک ادامه زندگیشان به مصرف مواد آلی وابسته است و تولید هوموس موجب تحریک بیشتر میکروارگانیزسمها میشود.
نقش کاه و تغذیه خاک
در هنگام برداشت غلات به کشاورزان توصیه میشود که بخشی از کاه و کلش را بهعنوان هم زمین در نظر گرفته و آن را به خاک برگردانند.