true
در حالی که این باور در میان آحاد جامعه پدید آمده که ارزش ریال در حال سقوط است، تقاضا برای طلا، نکتهای است که این روزها باید به آن توجه ویژهای داشت؛ نکتهای که شاید در تلاطم ارز چندان به آن توجه نشده است!
اساساً موضوع اقبال به طلا و عموماً فلزات گرانبها، چیزی است که در کشورهای غربی، امری معمول در سری سرمایهگذاریهای افراد تلقی میشود. اقبال به طلا همزمان با بروز رخدادهایی همچون یکسری از تصمیمات در بانکهای مرکزی که منجر به افزایش بهای فلزات گرانبها میشود، امری است که بسیار به وقوع میپیوندد و البته در راستای نرم عادی سرمایهگذاری است.
اما این جریان، هنگامی که اساساً یک اتفاق خاص در کشورها رخ میدهد، از یک جنبه ویژه برخوردار میشود؛ این اتفاق همان کاهش یا در پایان، ناپدید شدن اعتماد عمومی به پشتوانه پول ملی و رایج است. در این شرایط ـ بیشتر ـ هم دولت و هم شرکای تجاریاش و هم شهروندان، معمولاً رویکرد خاصی به طلا نشان میدهند، زیرا این سریعترین و مطمئنترین راه برای نگهداری دارایی و ثروت در بلند مدت است. این امر به ویژه هنگامی رخ میدهد که دلار به عنوان یک ارز بینالمللی در آن کشور دستخوش نابسامانی و نوسانات شدیدی میشود.
بنا بر این گزارش، هرچند بسیاری بر این باورند که اساساً تغییر رویکرد از دلار به طلا یک ابزار اقتصادی برای تهدید ایالات متحده است و به رغم واقعیت این امر در نظریه و عمل، نوع رویکرد افراد به طلا در شرایط بحران پول ملی، یک حرکت غریزی نیز تلقی میشود، زیرا طلا ابزاری است که اساساً تغییرات عمدی در بهای آن یا غیر ممکن است و یا به ندرت صورت میپذیرد.
هماکنون شرایط در ایران تا اندازه بسیاری به این سناریو شبیه است. البته موضوع کاهش ارزش پول کشور، موضوعی مربوط به امروز و دیروز نیست و تورم بالا در چندین سال به مرور ارزش ریال را دستخوش تنزل کرده است.
موضوع تغییر و جایگزینی ذخایر ارزی کشور از سوی بانک مرکزی و رویکرد جایگزینی طلا به جای دلار، موضوعی است که هرچند رسماً بیان نشود، اما به روشنی قابل دید است. خرید طلا که در ماههای اخیر افزایش نیز یافته، رویکردی است که اکنون شاید به شکل جدی در دستور کار دولت و بانک مرکزی است.
این گزارش در ادامه آورده است، چندی پیش اعلام شد که ترکیه تنها از قبل فروش طلا به ایران، توانسته کسری تجاری خود را بهبود بخشد. این در حالی است که در شش ماهه نخست سال جاری، میزان صادرات طلای ترکیه به ایران، برابر با ارزش شش میلیارد دلار بوده است.
بنابراین، هماکنون میتوان دو دلیل اصلی برای اتکا به طلا از سوی بانک مرکزی به دست داد:
نخست پاسخ به تقاضای موجود است؛ به عبارتی اکنون شهروندان برای نگهداری از داراییهای خود در برابر افت ارزش ریال، داراییهای خود را تبدیل میکنند که در دسترسترین هدف در این میان، طلاست. در جایی که نرخ تورم به نزدیک ۲۴ درصد میرسد، و در عین حال، تنها در یک ماهه گذشته ارزش طلا ۲۵ درصد افزایش یافته است، کوچکترین محاسبه اقتصادی مسیر قابل اقدام را نشان میدهد.
دلیل دوم آن است که اساساً یک باور عمومی در دولت است که طلا بهترین ابزار برای خنثی کردن اثر تحریم غرب است؛ هم به لحاظ حفظ ارزش ـ و افزایش ارزش در بلند مدت ـ و هم به دلیل توان جایگزینی آن به عنوان ارز واسط در معاملات تجاری و به ویژه نفت و البته این امر به اندازهای از سوی غرب و اتحادیه اروپا جدی تلقی شده که در نتیجه آن، اروپا تلاش کرد تا ممنوعیتی برای صادرات طلا به ایران وضع کند.
به هر حال در یک چنین شرایطی، طلا مهمترین ابزار برای حفظ دارایی از سوی شهروندان دانسته میشود و تقاضای آن به شدت بالا میرود؛ این تقاضایی است که هیچ ارتباطی با سرمایه گذاری و سفته بازی ندارد و بیشتر تنها سلاحی برای مقابله با افت ارزش داراییها است.
اما امروز خبری منتشر شده که دور جدیدی از فروش سکه از سوی بانک مرکزی در راه است. یکی از مقامات بانک مرکزی اعلام کرده که این کار بانک مرکزی در راه است و با تغییری در شرایط واگذاری همراه خواهد بود. البته این خبر تأیید نشده و تماسهای ما با بانک مرکزی نیز حاکی از آن است که هنوز مسئولان این بانک، آن را تأیید نکردهاند!
این سیاستی است که پیش از این بانک مرکزی به آن دست زد و هدف از آن را کاهش بهای طلا عنوان کرد. اصولاً این کار در هیچ شرایطی منطقی نیست؛ به چند دلیل از جمله آنکه اکنون در بازار تقاضای طلا کشش فوقالعادهای دارد ـ به دلیل هجوم برای تبدیل داراییها ـ و عرضه طلا به بازار جز تلاشی برای پاسخ به این تقاضای سیری ناپذیر ثمرهای ندارد. در واقع در این شرایط، تزریق طلا به بازار نه تنها موجب کاهش قیمت نخواهد بود، بلکه تقاضای بیشتر را به دنبال خواهد داشت.
دلیل دوم آنکه اساساً بهای طلا را نخست بازار جهانی و اونس مشخص میسازد و سپس نرخ ارزی که شما با آن طلا را خرید و فروش میکنید. در نتیجه در جایی که بهای ارز بالاست و هنوز به هیچ ثباتی نرسیده، تلاش برای کاهش بهای طلا در بازار با تزریق، اساساً محکوم به شکست است؛ افزون بر آنکه هماکنون بهای طلا در بازار ایران با توجه به بهای جهانی و نرخ دلار کاملاً منطقی و حتی پایینتر از ارزش اصلی است.
در پایان باید گفت، چنانچه خبر تزریق طلا در بازار درست ببوده و یا بانک مرکزی تصمیمی برای این کار داشته باشد، باید گفت این امر تنها و تنها خالی کردن خزانه و ذخایر بانک مرکزی است و تنها نتیجه آن، روانه کردن دوباره سیل تقاضا، ایجاد التهاب و در نتیجه شاید راه انداختن دوباره دلالی و بازی سیاه در این میان است.
تابناک
true
true
https://parsipress.ir/?p=2431
true
true