×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true

نخستین مناظره دو کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده برگزار شد و روزنامه نیویورک تایمز در تفسیر این مناظره نوشت که رامنی متعادل شده است و دیگر از آن نظریات تندروانه او خبری نبود.

در مقابل باراک اوباما، رئیس‌جمهوری فعلی ایالات متحده که قصد دارد دوباره کلید کاخ سفید را در دست بگیرد گفت که هماورد او صداقت ندارد و فرافکنی می‌کند. برخی دیگر نیز اعلام داشتند آن‌گونه که انتظار داشتند پنجه در پنجه هم نینداختند و آن‌گونه که باید و شاید مناظره خوبی از آب در نیامده است. با این اوصاف فردای مناظره در نظرسنجی‌ها آمار میت رامنی به نحو محسوسی تکان خورد و او که همیشه با 5 درصد آرا پایین بود در سایت پولیتیکو از باراک اوباما پیشی گرفته و توانسته است به قول خبرگزاری آلمان راند اول را به سود خود تمام کند.
لهرر (مجری برنامه)‌: خانم‌ها و آقایان، عصر بخیر من «جیم لهرر» از شبکه «پی‌بی‌اس»، به شما خوشامد می‌گویم. اینجا منطقه آره‌نا مگنس، دانشگاه دنور، در دنور کلرادو است و شما شاهد نخستین مناظره تلویزیونی بین دو کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2012 بین آقایان باراک اوباما نامزد دموکرات‌ها و میت رامنی نامزد جمهوریخواهان هستید. این مناظر‌ه‌ها تا سه راند دیگر نیز ادامه خواهد داشت. برنامه امروز اما 90 دقیقه است و شما در مورد مسائل داخلی بحث خواهید کرد. برنامه به گونه‌ای طراحی شده است که شش زمان 15دقیقه‌ای سخت در انتظار شماست. دو دقیقه ابتدایی برای سوال نخستین است و آنگاه مناظره به شکل باز ادامه خواهد یافت. هزاران نفر از طریق اینترنت و سایر وسایل ارتباطی برای این شش زمان 15دقیقه‌ای پیشنهاد‌هایی داشتند و موضوع‌های مختلفی را مطرح کردند. در نهایت من برخی از آنها را گلچین کردم اما آنها مورد قبول کمیسیون و کاندیداها قرار نگرفت. با این حال این شش قسمت به گونه‌ای طراحی شده است که سه قسمت اول آن به سوالات بخش اقتصادی تعلق دارد. این سه بخش به مسائل بهداشت و درمان نقش حکومت و حکومتداری اختصاص دارد. به گونه‌ای که باید به ویژگی‌ها، تفاوت‌ها و انتخاب‌ها در حین مناظره تاکید شود. هر نامزد هم دو دقیقه زمان دارد که جوابیه‌اش را سر و سامان نهایی بدهد. شنوندگانی هم که در این تالار حضور دارند باید قول بدهند که در حین منظره ساکت بمانند. نه سر و صدایی، نه تشویقی و نه دست‌زدنی. ما فقط روی گفته‌های دو نامزد انتخابات تمرکز می‌کنیم. مع‌الوصف، با یک مورد استثنا می‌توان به استقبال نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری رفت. خانم‌ها و آقایان باراک اوباما و میت رامنی (کف زدن حضار). من به هر دو شما خوشامد می‌گویم. بیایید از اقتصاد شروع کنیم، از بخش طرح‌های شما دو نفر در مورد اشتغال‌زایی. تفاوت اصلی طرح‌های شما دو نفر در مورد طرح‌های اشتغال‌زایی در چیست؟ شما دو دقیقه وقت دارید. هر کدام از شما دو دقیقه برای آغاز کردن سخنان‌تان در این مورد وقت دارید. سکه مشخص کرد. آقای رئیس‌جمهور اول شما.
باراک اوباما: خب خیلی متشکرم جیم به خاطر این فرصتی که در اختیار ما قرار دادید. من همچنین باید از «فرماندار رامنی» و دانشگاه دنور به خاطر میزبانی این مناظره تشکر کنم. در اینجا چند نکته است که من قصد دارم امشب آنها را تشریح کنم. اما مهم‌ترین چیزی که باید بگویم این است که 20 سال پیش من خوشبخت‌ترین مرد روی زمین شدم. چرا که میشله موافقت کرد با من ازدواج کند؛ و من به عزیزم باید سالگرد نامزدی‌مان را تبریک بگویم و تاکید کنم که ما هیچ‌وقت دیگر نمی‌توانیم در برابر 40 میلیون نفر بابت این موضوع جشن بگیریم.
در چهار سال گذشته ما با بدترین بحران اقتصادی دست به گریبان بودیم. میلیون‌ها نفر شغل خود را از دست دادند. صنعت خودرو در آستانه سقوط اقتصادی قرار گرفت. نظام‌های مالی به بن‌بست رسیدند. اما به دلیل انعطاف‌پذیری و هدف مردم آمریکا مبارزه کردیم و در مسیر درست قرار گرفتیم. در 30 ماه گذشته ما پنج میلیون شغل در بخش خصوصی ایجاد کردیم. صنعت خودرو و مسکن دوباره رشد کردند. با این وجود همگان می‌دانند که هنوز کارهای بسیاری روی زمین مانده است. پس سوال امشب نباید این باشد که تا حالا چه کار کرده‌ای؟ بلکه باید بگوییم چه کار خواهیم کرد؟ فرماندار رامنی می‌گوید که اگر ما مالیات‌ها را به سمت ثروت متمایل کنیم بهتر است. اما دیدگاه من متفاوت است. من فکر می‌کنم که ما باید در آموزش و پرورش سرمایه‌گذاری کنیم. فکر می‌کنم که ما باید به سمت انرژی‌های جایگزین حرکت کنیم. ما باید مالیات‌ها را به سویی سوق دهیم که مطمئن شویم به تجارت‌های کوچک کمک می‌کنیم. ما باید بخشی از این پول را ذخیره کنیم چرا که در دوران آرامش پس از دو جنگ به سر می‌بریم. با این حال ما توانستیم کسری بودجه خود را کاهش دهیم و آن را به حالت «تعادل» برسانیم.
حالا این بر عهده رای‌دهندگان است- با شماست- ما باید کدام مسیر را برویم. آیا ما باید به مشی‌هایی رای بدهیم که اقتصاد را به آشفتگی بیشتر می‌کشاند یا اقتصادی که میهن‌پرستانه حامی طبقه متوسط است و آن را در آغوش خود خواهد کشید؟ من بر این بحث بیشتر متمرکز خواهم شد.
لهرر: آقای رامنی دو دقیقه وقت شما شروع شد.
میت رامنی: متشکرم جیم. برای من مایه خوشبختی است که اینجا حضور دارم و قدردان این هستم که شانس حضور در کنار رئیس‌جمهوری را پیدا کردم. من از دانشگاه دونور هم بابت فراهم کردن چنین فرصتی کمال تشکر را دارم؛ و همچنین به آقای رئیس‌جمهور بابت سالگرد نامزدی‌شان تبریک می‌گویم. من مطمئنم که این مکان رمانتیک‌ترین جایی بود که می‌شد در سالگرد نامزدی تان پیدا کنید. کنار من… باز هم تبریک می‌گویم.
پیداست که این موضوع بسیار مهمی است. من این فرصت را داشتم که در چند سال گذشته با مردم متفاوتی دیدار داشته باشم. من به برخی نقاط کشور سفر داشتم. در دیتون، اهایو نیز بودم. در اهایو زنی بازوی مرا کشید و گفت: «من از ماه می ‌بیکار شده‌ام. می‌توانی کمکم کنی؟» دیروز نیز در دنور زنی در حالی که بچه‌ای را در آغوش داشت به طرفم آمد و گفت: «همسر من چهار شغل داشت. شغل‌های نیمه‌وقت. مهم‌ترین را از دست داده و حالا خانه‌مان را نیز از دست داده‌ایم. می‌توانی کمکمان کنی؟»
جواب سوال مثبت است. ما می‌توانیم. اما از مسیر این راه را خواهیم رفت. نه از این مسیری که در حال حاضر آن را می‌پیماییم. آقای رئیس‌جمهوری می‌گویند که ما به نفع ثروتمندان می‌خواهیم مالیات را تنظیم کنیم. اما من هرگز چنین قصدی ندارم. طرح من پنج مرحله دارد: یک، در تامین انرژی استقلال پیدا کنیم؛ استقلال آمریکای شمالی در انرژی. همین موضوع چهار میلیون شغل ایجاد خواهد کرد. دو، درهای تجارت را بیشتر باز کنیم. به ویژه این درها باید به سوی آمریکای لاتین باز شود. ما باید از چین روی برگردانیم در حالی که می‌دانیم آنها به ما خیانت می‌کنند. سوم اینکه ما باید مطمئن شویم که مردم ما دارای بهترین مهارت‌ها هستند و در بهترین مدارس دنیا آموزش می‌بینند. ما در حال حاضر از این نقطه بسیار دوریم. چهارم، بودجه را متعادل کنیم. پنجم، بین تجارت‌های کوچک بازار رقابتی ایجاد کنیم. این تجارت‌های کوچک هستند که در آمریکا ایجاد شغل می‌کنند. اما در چهار سال گذشته با تجارت‌های کوچک به گونه‌ای برخورد شد که مردم آمریکا تصمیم گرفتند هرگز به این سمت حرکت نکنند و می‌گفتند شاید آمریکا جایی برای ایجاد شغل جدید نباشد چرا که ایجاد کسب و کار تازه در این سال‌ها به پایین‌ترین حد خود نسبت به 30 سال گذشته رسید. من راه و روش بازگرداندن تجارت‌های کوچک به مسیر درست‌اش را می‌دانم. می‌دانم که چگونه می‌توان مردم را صاحب شغل کرد.
من از این مسیری که هستیم بسیار نگران هستم. آقای رئیس‌جمهور همچنان به همان دیدی پایبند هستند که در چهار سال گذشته مملکت را اداره کردند: هزینه بیشتر، مالیات بیشتر، مقررات بیشتر و خشک‌تر. این پاسخ درستی به آمریکا نیست. ما همه چیز را سر جای اول خود باز خواهیم گرداند. متشکرم.
لهرر: آقای رئیس‌جمهور لطفاً در راستای سوالات فرماندار رامنی پاسخگو باشید. فرماندار رامنی در مورد گردش پولی صحبت کردند. همچنین در مورد نحوه گردش مالی که خود ارائه خواهند داد، در این مورد صحبت بفرمایید.
باراک اوباما: اجازه بدهید در مورد کارهایی که باید انجام دهیم صحبت کنم. نخست، باید به عرض برسانم که پیشرفت‌های بزرگی ‌در نظام آموزش و پرورش داشته‌ایم. ما قدم‌های بزرگی را برای ترسیم این ایده‌ها چه از سوی دموکرات‌ها و چه جمهوریخواهان برداشتیم. ما در 46 ایالت قدم‌هایی برای اصلاحات در زمینه آموزش و پرورش برداشته‌ایم. قدم‌هایی برای افزایش استاندارد در مدارس و نحوه آموزش معلمان. من در حال حاضر قصد دارم 100 هزار معلم را در زمینه ریاضیات و علوم تجربی استخدام کنم. به این ترتیب می‌توان برای دو میلیون فرصت شغلی که در بازار وجود دارد از طریق آموزش شهروندان در کالج‌ها شکاف‌های مورد نیاز را پر کرد. البته باید شهریه‌های کالج را برای جوانان پایین نگه داشت. اما زمانی که به مالیات‌ها می‌رسیم باید بگویم که هم من و هم رامنی اعتقاد داریم که نرخ مالیات‌ها برای شرکت‌ها بالاست. پس من می‌خواهم آن را کاهش دهم. به ویژه برای بخش تولید در نظر دارم با 25 درصد کاهش مالیاتی ادامه دهم. همزمان اما راه‌های فرار را به روی شرکت‌ها و کمپانی‌هایی که باعث فرار مشاغل به خارج می‌شوند خواهم بست.
من در نظر دارم برای شرکت‌هایی که در داخل ایالات متحده ایجاد شغل می‌کنند معافیت‌های مالیاتی در نظر بگیرم.
در بخش انرژی من و رامنی هر دو معتقدیم که باید تولیدات را در آمریکای شمالی بالا ببریم. در بخش تولید نفت و گاز در حال حاضر ما در بالاترین سطح خود در این چند سال هستیم. با این حال نباید از انرژی‌های جایگزین مثل انرژی بادی و خورشیدی و سوخت‌های زیستی غافل شد و در این زمینه نیز باید مطئن شد سرمایه‌گذاری صورت خواهد گرفت.
همه این کارها شدنی است. در حال حاضر ما باید مشکل کسری بودجه را حل کنیم. باید اطمینان حاصل شود که امشب در مورد جزییات طرح‌های مالیاتی صحبت خواهیم کرد؛ و اینکه چگونه هزینه‌های خود را کاهش خواهیم داد. همچنین در مورد راه‌های درآمدزایی و افزایش سرمایه‌گذاری بحث خواهیم کرد. در مورد مالیات باید بگویم که تفاوت‌ها در این است که فرماندار رامنی به طرح اقتصادی مرکزی در خصوص مالیات‌ها معتقد است. او معتقد به کاهش پنج تریلیونی مالیات افزون بر کاهش مالیاتی طرح بوش است. در اینجا یک تریلیون دیگر نیز هست. همچنین او قصد دارد دو تریلیون دیگر نیز به مصارف نظامی‌ در کشور برساند. این مساله سرجمع هشت تریلیون دلار می‌شود. ما چه بهایی برای این باید بپردازیم. ما باید کسری بودجه را کاهش دهیم و سرمایه‌گذاری‌ها را افزایش دهیم بدون آنکه طبقه متوسط دچار خسرانی شود. من فکر می‌کنم برای این کمپین مهم‌ترین سوالی که می‌توان مطرح کرد همین است.
لهرر: هر دو شما در مورد تفاوت‌ها صحبت کردید. حالا بیایید در مورد ویژگی طرح‌های‌تان صحبت کنید. اما نخست، فرماندار رامنی آیا شما پرسشی از آقای رئیس‌جمهور دارید یا خیر؟
میت رامنی: اول از همه، من طرحی مبنی بر کاهش پنج تریلیونی مالیات‌ها ندارم. من در این مقیاس قصد کاهش مالیات را ندارم. نظر من این است که تخفیف‌های مالیاتی باید به طبقه متوسط تعلق گیرد. اما قصد گرفتن مالیات بیشتر هم از افرادی که درآمد بالا دارند ندارم. افرادی که درآمد بالا دارند نشان می‌دهند که می‌توانند در این اقتصاد خوب کار کنند. آنها کار خود را خوب انجام می‌دهند؛ چه شما رئیس‌جمهور باشی، چه من.
در حال حاضر، مردم به ویژه طبقه متوسط روزگار سختی را از سر می‌گذرانند. با خط‌مشی‌های آقای رئیس‌جمهوری، مردم طبقه متوسط دفن شده‌اند. آنها خرد شده‌اند. درآمد طبقه متوسط به 4300 دلار کاهش یافته است. مالیات و چیزهای دیگر در این کاهش درآمد سهم بسزایی داشته‌است. من این را «اقتصاد مالیاتی» می‌دانم. این راه «خرد‌کننده» است.
در همین زمان، قیمت بنزین بالا رفته است. قیمت غذا افزایش یافته است. بهای برق بالا رفته است. هزینه‌های درمانی افزایش بی‌سابقه‌ای داشته ‌است. به گونه‌ای که برای هر خانواده 2500 دلار آب می‌خورد. مردم طبقه متوسط در حال خرد شدن هستند؛ و پرسش اصلی این است: چگونه می‌خواهید آنها را دوباره سر جای اول خود بازگردانید؟ من توضیح دادم. با تامین انرژی و تجارت و آموزش درست و برقراری تعادل در بودجه و حمایت از تجارت‌های کوچک می‌توان به مسیر درست بازگشت. تمرکز طرح من بر روی این مسائل است. آقای رئیس‌جمهوری چند نکته را گفتند که من در اینجا یادداشت برداشتم. نخست اینکه به آموزش و پرورش اشاره کردند. من هم موافقم که آموزش و پرورش کلید اصلی است. به ویژه برای آینده اقتصادی ما. اما برنامه آموزشی ما در حال حاضر، به گونه‌ای است که هشت نمایندگی عامل در 47 ایالت می‌گویند که آموزش و پرورش عملکرد خوبی نداشته ‌است. ما دلارهای آنها را گرفتیم و آنها را روانه بازار کرده، بدون اینکه در این زمینه نیازسنجی کردیم باشیم.
دومین حوزه، مالیات است. ما اعتقاد داریم که نرخ مالیاتی را باید کاهش دهیم؛ هم برای کمپانی‌ها و هم برای افراد. اما این طرح به گونه‌ای نیست که دست دولت را از درآمدزایی خالی کنیم. من همچنین کسورات را کاهش خواهم داد، با این حال معافیت‌هایی نیز در نظر خواهم گرفت.
سومین حوزه، انرژی است. تامین انرژی موضوعی است که مورد انتقاد است. رئیس‌جمهور اشاره درستی داشتند که تولید گاز نفت بالاست اما این ربطی به سیاست‌های ایشان ندارد. به‌رغم ادعای آقای رئیس‌جمهوری این افزایش در تولید گاز طبیعی و نفت در حوزه خصوصی اتفاق افتاده است. شما، تولید انرژی را به نصف کاهش دادید.
اگر من رئیس‌جمهور باشم، تولید آن را دو برابر خواهم کرد و اکتشاف را در حوزه آلاسکا بیشتر خواهم کرد و خط لوله نفت را از کانادا نیز اجرایی خواهم کرد. من همچنین به زغال نیز علاقه‌مندم. دوست دارم از زغالی که سوخت تمیزی دارد استفاده کنیم. مردمی‌ که در حوزه زغال کار می‌کنند زیر بار سیاست‌های شما خرد شده‌اند. من به دنبال تامین انرژی آمریکای شمالی هستم تا بتوانیم به استقلال دست یابیم. ما از این رهگذر می‌توانیم مشاغل بیشتری ایجاد کنیم؛ و در نهایت به بحث کاهش مالیاتی می‌رسیم. نگاه کنید من قصد ندارم به این اندازه کاهش مالیاتی به حکومت تحمیل کنم و درآمدهای دولتی را کاهش دهم. اولویت برای من این است که هیچ کاهش مالیاتی صورت نگیرد زیرا ممکن است به افزایش کسری بودجه منجر شود. من به این اعتقاد دارم و دوباره بر روی آن تاکید می‌کنم. اما من حتماً می‌خواهم که مالیات طبقه متوسط را کاهش دهم. در مقابل برای افراد درآمد بالا نیز مالیات بیشتر در نظر نخواهم گرفت. پس هر گونه سخنی که تاکنون از قول من درباره کاهش پنج تریلیونی گفته شده است، صحیح نیست.
لهرر: آقای رئیس‌جمهور.
باراک اوباما: بیایید در مورد مالیات‌ها صحبت کنیم که بحث آموزنده‌ای است. بازگردیم به چهار سال پیش. زمانی که پشت همین تریبون ایستاده بودم، اعلام کردم که مالیات خانواده‌های طبقه متوسط را کاهش خواهم داد و چنین کاری نیز کردم. ما حدود 3600 دلار از مالیات طبقه متوسط کاستیم. دلیلش این است که اعتقاد دارم طبقه متوسط وقتی خوب کار می‌کند ما نیز باید بهترین تلاش خود را برای آنها انجام دهیم؛ و رقمی‌که ما از آنها کاستیم، برای این بود که رقمی، هرچند اندک در جیب آنها برود. شاید آنها با این مقدار بتوانند یک خودرو نو بخرند. آنها در این رکود عظیم اقتصادی که ما را فرا گرفته است در موقعیت بهتری هستند. آنها می‌توانند برای فرزندان خود کامپیوتر بخرند و یا آنها را به کالج بفرستند. با این رویه آنها می‌توانند پول بیشتری را هزینه کنند. تجارت بیشتر مشتری بیشتری به خود جلب می‌کند و این‌گونه تجارت‌ها می‌توانند سود بیشتری کسب کنند و از این رهگذر افراد بیشتری صاحب شغل می‌شوند.
اکنون اما، فرماندار رامنی طرحی که پیشنهاد داده‌اند برای 18 ماه پنج تریلیون دلار کاهش مالیات خواهیم داشت و دو تریلیون دلار نیز صرف امور نظامی ‌خواهد شد؛ و او حالا می‌گوید که قصد دارد با بستن نقاط ضعف، کسورات را جبران کند. سوالی که صدها بار تکرار شده‌این است که شما چگونه می‌خواهید نقاط ضعف را پوشش دهید و کسورات را جبران کنید در حالی که قادر نیستید راه‌های فرار را تشخیص دهید. اما جیم، من می‌خواهم در اینجا نکته‌ای را گوشزد کنم. شما زمانی که افراد با درآمد بالا را به حال خود رها کنید دیگر نمی‌توانید کسورات را جبران کنید. دیگر نمی‌توانید پنج تریلیون دلار کاهش مالیاتی داشته باشید و دو تریلیون دلار صرف امور نظامی ‌کنید. بر اساس طرح مالیاتی رامنی، مطالعاتی که به طور مستقل صورت گرفته می‌گوید که این طرح نه کسورات را کاهش می‌دهد و نه به آن اضافه می‌کند. فقط در این میان کمر طبقه متوسط را خرد می‌کند. چرا که با احتساب این طرح خانواده‌های طبقه متوسط دو هزار دلار بیشتر مالیات خواهند پرداخت. این صحبت‌ها تحلیل خودم نیست. تحلیل‌های اقتصادی صورت‌گرفته چنین چیزی را نشان می‌دهد. این اقتصاد از بالا به پایین است که مردم به خوبی با آن آشنا هستند. افرادی که به طور متوسط درآمدی در حدود سه میلیون دلار دارند حدود 250 هزار دلار ازمعافیت مالیاتی برخوردارند، اما این طبقه متوسط است که در این میان خرد می‌شود. به این طریق نمی‌توان به رشد اقتصادی دست یافت.
لهرر: خیلی خوب تفاوت‌ها چیست؟ بیایید همچنان در مورد مالیات‌ها صحبت کنیم.
میت رامنی: اما… خیلی خوب. خیلی خوب.
لهرر: خواهش می‌کنم بر روی مالیات‌ها متمرکز شوید.
میت رامنی: حتماً.
لهرر: در مورد تفاوت‌های طرحتان صحبت کنید؟
میت رامنی: تا حالا هر گونه صحبتی که در مورد طرح مالیاتی بنده صحبت شده نادرست است.
لهرر: در این مورد بیشتر توضیح بدهید.
میت رامنی: اگر طرح مالیاتی مورد نظر من این است که آقای اوباما شرح دادند باید بگویم که طرح مالیاتی من این‌گونه نیست. من به دنبال کاهش مالیاتی پنج تریلیون دلاری نیستم. چیزی که گفتم این بود: من کاری نخواهم کرد که طرح کاهش مالیاتی من به کسری بودجه بیفزاید. این قسمت اول است. در اینجا هم هیچ اقتصاددانی وجود ندارد که بگوید طرح رامنی با کاهش مالیاتی پنج تریلیون دلاری همراه است. من با طرح مالیاتی خود کسری بودجه را افزایش نخواهم داد.
دوم اینکه، من سهم پرداختی افراد پردرآمد را کاهش نخواهم داد. می‌دانم که شما و همکاران‌تان روی این موضوع تمرکز کرده‌اید که رامنی مالیات افراد پولدار را کاهش خواهد داد ولی راه را اشتباه رفته‌اید. من پنج پسر دارم. چیزهایی را که به مردم می‌گویم همیشه هم درست نیست ولی به گفتن آن ادامه می‌دهم به امید اینکه در نهایت خودم هم باور کنم. اما این درست نیست. راه را اشتباه رفته‌اید. درست است؟ من مالیات پولدارهای آمریکایی را کاهش نخواهم داد. سوم اینکه، هرگز و تحت هیچ شرایطی قصد ندارم مالیات افراد طبقه متوسط را افزایش دهم. من حتی کاهش مالیاتی قابل توجهی نیز برای افراد طبقه متوسط در نظر گرفته‌ام. شما (رو به اوباما) الان از مطالعات نقل قول کردید. از شش مطالعه اقتصادی هم گفتید و باید بگویم که این مطالعاتی که شما شرح دادید همه آنها راه را اشتباه رفته‌اند. من امروز تحقیقاتی را دیدم که منتشر شده است و در آن آمده بود که رامنی می‌خواهد سه هزار تا چهار هزار دلار به مالیات طبقه متوسط بیفزاید. این تحقیقات در سطح گسترده‌ای منتشر شده ‌است. اما بذارید برسیم به ته خط. می‌خواهم نرخ‌ها را پایین بیاورم. در همین زمان قصد دارم کسری بودجه را رفع کنم و راه‌های درآمدزایی را افزایش دهم؛ و شما از من خواهید پرسید چرا نرخ پایین؟ دلیل‌اش این است که نرخ مالیات انفرادی برای کسب و کار کوچک مناسب است. 54 درصد از کارگران و کارمندان در بخش تجارت‌های کوچک فعالیت می‌کنند. با این روش آنها به طریق نرخ مالیاتی انفرادی مالیات خواهند پرداخت نه با توسل به نرخ مالیاتی شرکت‌ها. اگر ما نرخ را پایین بیاوریم، در این صورت آنها افراد بیشتری را می‌توانند به استخدام خود در آورند. برای من این به اشتغال‌زایی مربوط می‌شود. این‌گونه می‌شود اشتغال‌زایی هم کرد.
لهرر: بسیار خب. این همان نقطه‌ای است که باید شروع کنیم. بله؟
آیا شما می‌خواهید که طرحی را که رامنی تشریح کرد به چالش بکشید؟
باراک اوباما: خوب، ب

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false