true
مونا مشهدیرجبی
باراک اوباما برای دومین دور متوالی به عنوان رئیسجمهوری منتخب مردم آمریکا برگزیده شد و انتخاب او نشان داد مردم آمریکا سیاستهای اقتصادی این رئیسجمهوری سیاهپوست را بیشتر از رقیب جمهوریخواهش قبول داشتند.
باراک اوباما یک روز قبل از برگزاری انتخابات برنامههای اقتصادی خود برای دور دوم ریاستجمهوریاش را به صورت یک بسته در اختیار عموم گذاشت. کمپین اوباما در مورد این بسته گفت: ما 5/3 میلیون نسخه از این بسته را منتشر کردیم و آن را در اختیار تمامی اعضای کمپین و افرادی که هنوز تصمیم نهایی خود برای انتخابات را نگرفتهاند، قرار دادیم. برنامههای اقتصادی اوباما که در یک بسته 20صفحهای ارائه شده است تمامی مسائل روز این کشور از جمله مسائل مربوط به بیمههای درمانی، آموزش، بازار کار و امنیت اقتصادی طبقه متوسط اجتماع را دربر میگیرد. وی در آغازین صفحه این طرح اقتصادی نوشته بود: اوباما در نظر دارد زمینه را برای رشد اقتصادی و بزرگتر شدن طبقه متوسط اقتصادی فراهم کند. آمریکا نمیتواند برای کوتاهتر شدن مسیر رسیدن به رفاه و توسعه اقتصادی و ارتقای درآمدهای سرانه و پشت سر گذاشتن بحران طبقه متوسط را قربانی کند. آمریکا نمیتواند از سیاستهای اقتصادی نادرست گذشته پیروی کند زیرا میداند نتیجه آن سیاستها رکودی است که هم اکنون در اقتصاد وجود دارد و باعث افزایش نرخ فقر و آسیب دیدن طبقه متوسط شده است. طرحهای اقتصادی دولت جدید آمریکا در جهت تامین رفاه و امنیت اقتصادی برای تمامی مردم آمریکاست و تنها منافع یک گروه خاص را در نظر نمیگیرد. طبقه متوسط مهمترین گروه و طبقه اقتصادی برای دولت است زیرا هم بزرگترین سهم از نیروی کار در این طبقه هستند و هم بخش اعظم درآمد را تولید میکنند. این طبقه هم هزینههای مصرفی بالا دارند و هم پساندازشان قابل توجه است بنابراین در توسعه اقتصادی آمریکا اهمیت زیادی دارند. اوباما در بسته 20صفحهای خود به مسائل مختلفی پرداخته است که خلاصهای از بحثهای اقتصادی آن را در اینجا میبینید.
1- ایجاد شغلهای آینده در داخل کشور
زمانی که اوباما روی کار آمد اقتصاد آمریکا با بحرانهای زیادی دست به گریبان بود و مشکلات زیادی داشت. نرخ بیکاری در این کشور دورقمی شده بود و اغلب شرکتهای تولیدی اقدام به انتقال کارخانههای خود به کشورهای در حال توسعه به خصوص چین و هند و برزیل کرده بودند تا از نیروی کار ارزان آن کشورها استفاده کنند. اما اوباما تولید را برای رشد اقتصادی ضروری میداند و در نظر دارد سرمایهگذاری در بخش آموزش، پژوهش و تکنولوژی را بیشتر کند تا اقتصاد توانایی رشد در بلندمدت را به دست آورد. او در یکی از مصاحبههایش گفت: تولید یک بلوک اصلی و ضروری در ساختار اقتصاد است چون وجود تولید در اقتصاد زمینهساز رشد خلاقیت، ایجاد فرصتهای شغلی با درآمدهای بالا و تقویت ساختار اقتصادی و اجتماعی میشود. سیاستهای نادرست اقتصادی آمریکا طی یک دهه گذشته سبب شد تا بخش تولید آسیب زیادی ببیند ولی تاکید اوباما بر ضرورت نجات شرکت جیام از ورشکستگی و تزریق میلیونها دلار منابع مالی به این شرکت بزرگ تولیدی نشان داد دیدگاه این رئیسجمهور با دیگر روسای جمهوری در آمریکا متفاوت است. اوباما از سال 2010 میلادی تاکنون 479 هزار فرصت شغلی در بخش تولید ایجاد کرد و در نظر دارد تا انتهای سال 2016 میلادی -انتهای دور دوم ریاستجمهوریاش- یک میلیون فرصت شغلی دیگر در این بخش ایجاد کند. اوباما که رشد تولید را کلید اصلی رشد صادرات میداند اعلام کرده تا سال 2016 میلادی درآمد صادراتی آمریکا از بخش تولید را دو برابر میکند. در جهت تحقق این پیشبینی اوباما ارتقای کیفی کالاهای آمریکایی و کاهش هزینه تمامشده تولید را در کنار از میان برداشتن موانع تجار در دستور کار خود قرار داده است. اگرچه افزایش میزان دسترسی صاحبان مشاغل تولیدی به اعتبارات، افزایش نرخ رشد اقتصادی و توسعه روابط با بازارهای بزرگ مصرفی از قبیل چین و هند از دیگر طرحهای مهم اقتصادی اوباما در جهت توسعه بخش تولید است. کمپین اوباما در گزارشی با عنوان 32 ماه رشد بازار کار نوشت: در آغاز روی کار آمدن اوباما یعنی در ماههای آغازین سال 2008 میلادی ماهانه بیش از 140 هزار فرصت شغلی در آمریکا از بین میرفت و در ماه دسامبر همین سال 658 هزار فرصت شغلی در آمریکا از بین رفت. این روند در سال 2009 میلادی هم ادامه یافت ولی نرخ از بین رفتن فرصتهای شغلی به تدریج کمتر شد. از سال 2010 میلادی که سیاستهای اقتصادی اوباما به مرحله اثرگذاری روی اقتصاد رسید رشد اشتغال در آمریکا آغاز شد و این روند ایجاد فرصتهای شغلی برای 32 ماه متوالی ادامه پیدا کرد. هماکنون نرخ بیکاری در آمریکا کمتر از 8 درصد است که موفقیت بزرگی برای دولت دموکرات آمریکا محسوب میشود. در دوره ریاستجمهوری اوباما بخش خصوصی موفق شد تا 4/5 میلیون فرصت شغلی ایجاد کند.
2- اصلاح نظام مالیاتی به منظور ایجاد شغل و کاهش کسری بودجه
اوباما در دور اول ریاستجمهوری خود اقدام به کاهش نرخ مالیات برای تمامی کارگران آمریکایی کرد و صاحبان مشاغل کوچک را برای 18 ماه از پرداخت مالیات معاف کرد. این در حالی است که از میلیونرها و میلیاردر آمریکایی خواست با پرداخت سهم بیشتری از درآمدشان به عنوان مالیات (افزایش دودرصدی نرخ مالی
ات) نیازهای مالی دولت را تامین کنند و به اقتصاد فرصت بازسازی ضعفهای گذشته را بدهند. کاهش نرخ مالیات بر درآمد ثروتمندان سبب میشود تا دولت در تامین نیازهای خود ناتوان شود و به دنبال آن در سالهای آتی مجبور به افزایش نرخ مالیات بر درآمد تمامی اقشار جامعه شود. این به معنای انداختن بدهیهای امروز به دوش فرزندانمان در آینده است که اقتصاد آینده آمریکا را با مشکل مواجه میکند. اوباما در این مورد گفت: آرمان اصلی آمریکا این است که هر فردی که بیشتر تلاش میکند و تواناییهای بیشتری دارد، میتواند درآمد بیشتری هم کسب کند. درآمد بیشتر انگیزه رشد خلاقیت و افزایش ساعات کاری را به فرد میدهد در حالی که کسب درآمد اندک در ازای کار سبب میشود این انگیزهها از بین برود. آمریکا در سالهای گذشته از این آرمان فاصله گرفته بود و حال که طرح اصلاح نظام مالیاتی تدوین و اجرا شده است دوباره در مسیر تحقق همین آرمان حرکت میکند. طبق طرح اوباما خانوارهای آمریکایی طبقه متوسط که سالانه 50 هزار دلار درآمد دارند 3600 دلار کمتر از قبل مالیات پرداخت کردند. در نتیجه اجرای این طرح در دور اول ریاستجمهوری اوباما یک هزار میلیارد دلار در هزینههای دولت صرفهجویی شد و هماکنون هزینههای مصرفی دولت آمریکا به کمترین سطح از دوره ریاستجمهوری آیزنهاور تاکنون رسیده است. اوباما در نظر دارد این طرح را در دور دوم ریاستجمهوری خود نیز ادامه دهد ولی نرخ مالیات اندکی بیشتر از سالهای گذشته است به این معنا که طبقه متوسط در این دوره جدید 2200 دلار کمتر از قبل از دوره اوباما مالیات میپردازند. اوباما در نظر دارد در دوره دوم ریاستجمهوریاش خانوارهایی را که یک یا دو فرزند دانشجو دارند مشمول بخشودگی کامل یا نسبی مالیاتی کند و از این طرح به عنوان طرح حمایت مالی از توسعه آموزش یاد میکند. او بر این باور است که تمامی اقشار جامعه آمریکا باید از یک قانون پیروی کنند و به همین دلیل طرح اصلاحی وال استریت را در سال 2011 میلادی تصویب کرد. طبق این قانون تازه همه بنگاههای اقتصادی و تولیدی اگر با مشکلات مالی مواجه شوند و توانایی باقی ماندن در عرصه اقتصاد را نداشته باشند باید تعطیل شوند. قانون «بسیار بزرگ برای ورشکسته شدن» که در والاستریت وجود داشت و دولت را مجبور کرد در جریان بحران اقتصادی اخیر میلیونها دلار به بنگاههای اقتصادی بزرگ و آسیبدیده تزریق کند در دور دوم ریاستجمهوری او وجود ندارد.
ات) نیازهای مالی دولت را تامین کنند و به اقتصاد فرصت بازسازی ضعفهای گذشته را بدهند. کاهش نرخ مالیات بر درآمد ثروتمندان سبب میشود تا دولت در تامین نیازهای خود ناتوان شود و به دنبال آن در سالهای آتی مجبور به افزایش نرخ مالیات بر درآمد تمامی اقشار جامعه شود. این به معنای انداختن بدهیهای امروز به دوش فرزندانمان در آینده است که اقتصاد آینده آمریکا را با مشکل مواجه میکند. اوباما در این مورد گفت: آرمان اصلی آمریکا این است که هر فردی که بیشتر تلاش میکند و تواناییهای بیشتری دارد، میتواند درآمد بیشتری هم کسب کند. درآمد بیشتر انگیزه رشد خلاقیت و افزایش ساعات کاری را به فرد میدهد در حالی که کسب درآمد اندک در ازای کار سبب میشود این انگیزهها از بین برود. آمریکا در سالهای گذشته از این آرمان فاصله گرفته بود و حال که طرح اصلاح نظام مالیاتی تدوین و اجرا شده است دوباره در مسیر تحقق همین آرمان حرکت میکند. طبق طرح اوباما خانوارهای آمریکایی طبقه متوسط که سالانه 50 هزار دلار درآمد دارند 3600 دلار کمتر از قبل مالیات پرداخت کردند. در نتیجه اجرای این طرح در دور اول ریاستجمهوری اوباما یک هزار میلیارد دلار در هزینههای دولت صرفهجویی شد و هماکنون هزینههای مصرفی دولت آمریکا به کمترین سطح از دوره ریاستجمهوری آیزنهاور تاکنون رسیده است. اوباما در نظر دارد این طرح را در دور دوم ریاستجمهوری خود نیز ادامه دهد ولی نرخ مالیات اندکی بیشتر از سالهای گذشته است به این معنا که طبقه متوسط در این دوره جدید 2200 دلار کمتر از قبل از دوره اوباما مالیات میپردازند. اوباما در نظر دارد در دوره دوم ریاستجمهوریاش خانوارهایی را که یک یا دو فرزند دانشجو دارند مشمول بخشودگی کامل یا نسبی مالیاتی کند و از این طرح به عنوان طرح حمایت مالی از توسعه آموزش یاد میکند. او بر این باور است که تمامی اقشار جامعه آمریکا باید از یک قانون پیروی کنند و به همین دلیل طرح اصلاحی وال استریت را در سال 2011 میلادی تصویب کرد. طبق این قانون تازه همه بنگاههای اقتصادی و تولیدی اگر با مشکلات مالی مواجه شوند و توانایی باقی ماندن در عرصه اقتصاد را نداشته باشند باید تعطیل شوند. قانون «بسیار بزرگ برای ورشکسته شدن» که در والاستریت وجود داشت و دولت را مجبور کرد در جریان بحران اقتصادی اخیر میلیونها دلار به بنگاههای اقتصادی بزرگ و آسیبدیده تزریق کند در دور دوم ریاستجمهوری او وجود ندارد.
3- انرژی: سرمایهگذاری در انرژیهای پاک تولیدشده در آمریکا
اوباما از آغاز تبلیغات انتخاباتی دور قبل خود بارها بر ضرورت کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی به خصوص نفت و گاز وارداتی از خاورمیانه تاکید کرده بود. او در چهار سال آغازین دوره ریاستجمهوریاش یارانه شرکتهای نفتی را قطع کرد و این بودجه را صرف سرمایهگذاری در تولید منابع انرژی پاک کرد. شعار او این بود که آمریکا باید به بزرگترین تولیدکننده انرژیهای سبز در دنیا تبدیل شود و از طریق سرمایهگذاری در این بخش و تکنولوژیهای مرتبط با آن هم شغلهای تازه ایجاد کند و هم زمینه را برای بیشتر شدن امنیت ملی و کاهش تصاعد گازهای گلخانهای فراهم آورد. با افزایش سرمایهگذاری اوباما در بخش انرژیهای پاک توان تولید آمریکا بیشتر شد و به دنبال آن تقاضا برای گاز طبیعی در ایالات متحده آمریکا سیر نزولی به خود گرفت. کمپین اوباما پیشبینی میکند اجرای این طرح زمینه را برای ایجاد 600 هزار فرصت شغلی تا انتهای دهه جاری فراهم میکند. هماکنون که تولید نفت و گاز طبیعی آمریکا به بالاترین سطح طی 14 سال اخیر رسیده است و توان تولید انرژیهای نو نیز در این کشور افزایش یافته است تا سال 2020 میلادی واردات نفت خام آمریکا به نصف سطح کنونی تنزل پیدا میکند. در واقع اوباما تا انتهای دوره دوم ریاستجمهوری خود واردات نفت خام را 65/3 میلیون بشکه کاهش میدهد و ادامه این روند تا سال 2020 میلادی سبب میشود تا واردات نفت خام این کشور بیش از 5/5 میلیون بشکه در روز کاهش یابد. اجرای این طرح سبب کاهش وابستگی به نفت خاورمیانه، افزایش توان صادراتی و تولیدی انرژیهای پاک و در نهایت کمتر شدن آسیبپذیری اقتصاد در مقابل تنشهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشورهای خاورمیانه میشود.
اوباما در چهار سال اول ریاستجمهوریاش موفق شد راندمان مصرف سوخت را افزایش دهد و 12 میلیارد بشکه در مصرف نفت در آمریکا صرفهجویی کند. این صرفهجویی سبب شد تا سالانه چهار میلیارد دلار از مالیاتهای جمعآوریشده توسط دولت در بخشهای دیگر – بهجز بخش انرژی- صرف شود. از طرف دیگر با افزایش سرمایهگذاری در تولید انرژی برق با استفاده از انرژی خورشیدی و بادی و دو برابر کردن توان تولید برق با سوختهای پاک توانست بیش از 250 هزار فرصت شغلی در این کشور ایجاد کند و از تصاعد گاز دیاکسیدکربن و گازهای آلاینده بکاهد. او موفق شد 10 میلیارد دلار سرمایه بخش خصوصی را در تولید زغالسنگهای کمآلاینده صرف کند و به موجب آن اشتغال در بخش زغالسنگ آمریکا به بالاترین سطح از سال 1996 میلادی تاکنون رسید. اوباما در نظر دارد اجرای این طرحها را در سالهای آتی نیز ادامه دهد و انتظار میرود تا انتهای دور دوم ریاستجمهوری او جذب سرمایه در بخش انرژیهای پاک 30 درصد رشد کند و توان تولید انرژیهای پاک هم 25 درصد بیشتر از سال 2012
میلادی شود.
میلادی شود.
4- آموزش: بیشترین شمار تحصیلکردگان دانشگاهی دنیا تا سال 2020
اوباما معتقد است که تحصیلات تکمیلی ایمنترین راه برای توسعه طبقه متوسط و بسترسازی برای رشد اقتصادی است. اوباما در چهار سال گذشته سرمایهگذاریهای زیادی برای افزایش فرصتهای آموزشی در کشور انجام داد. از جمله این کارها را میتوان پایان دادن تخصیص یارانههای دولتی به نظام بانکی و در نهایت استفاده از این منابع مالی برای کمک به علاقهمندان تحصیل در آمریکا ذکر کرد. او در چهار سال گذشته نظام اعتبار مالیاتی کالج را تدوین و تاکید کرد تا 10 سال آینده شهریه تحصیل در دانشگاههای آمریکا به نصف سطح کنونی تقلیل پیدا میکند. پیشبینی میشود اجرای این طرح سبب میشود تا بیش از دو میلیون نیروی تحصیلکرده و کارآمد در آمریکا تربیت شوند که هر یک از انها توانایی ایجاد دهها فرصت شغلی جدید و دهها هزار دلار درآمد برای اقتصاد آمریکا را دارند. او با اشاره به این مطلب که هیچ جایگزینی برای یک معلم خوب در کشور وجود ندارد، تلاش کرد تا هزاران معلمی که در ایالتهای مختلف آمریکا به دلیل کم بودن میزان دستمزد و مزایای خود ناراضی بودند به کار باز گردانده شوند و تمامی نیازهای آنها تامین شود. او معلم خوب را کلید تربیت دانشآموزان توانمند میداند و بر این باور است که نمیتوان اقتصادی پررونق داشت ولی از معلمان توانمند حمایت نکرد.
5- بیمههای درمانی: کلید امنیت روانی طبقه متوسط و تقویتکننده انگیزه کار
اوباما بر این باور است که هزینههای بیمه درمانی در آمریکا باید تقلیل یابد و تمامی افراد جامعه باید بتوانند از بیمههای درمانی استفاده کنند. وی با اشاره به سوءاستفادههای شرکتهای بیمهای از شرایط افراد مثلاً بیکار شدن یا تغییر شغل افراد در دورههای مختلفی از زندگی تاکید کرد ضمن برخورد قانونی با این بیمهگران، مردم آمریکا میتوانند از بیمههای درمانی ارزان استفاده کنند. طبق طرح اوباما شرکتهای بیمه موظف هستند 80 درصد از حق بیمههای دریافتی خود را برای هزینههای درمانی صرف کنند و هزینههای اجرایی را تقلیل دهند. اگر آنها از این قانون پیروی نکنند موظف هستند پول بیمهکنندگان را باز گردانند و پیشبینی میشود با اجرای این طرح 8/12 میلیون آمریکایی بیش از 1/1 میلیارد دلار از حق بیمههایی را که قبلاً پرداخت کرده بودند پس بگیرند. اوباما در نظر دارد در دور دوم ریاستجمهوری خود طرحهایی را اجرا کند که به موجب آن تمامی آمریکاییها بتوانند از پوشش بیمه درمانی برخوردار شوند حتی اگر آنها با بیماریهای مادرزادی متولد شده باشند یا اینکه بیماری صعبالعلاجی داشته باشند. همچنین ایجاد بازاری که گروهی از نرخهای بیمه را پیشنهاد دهد و اعتبارات مالیاتی تازهای را در اختیار مردم آمریکا قرار دهد تا به موجب آنها تمامی مردم بتوانند هزینههای بیمه را بپردازند. اوباما سیاستهایی در بخش بیمه درمانی تدوین میکند که به موجب آن زنان موظف به پرداخت حق بیمهای بیشتر از مردان نشوند. هماکنون حق بیمه زنان در آمریکا 50 درصد بیشتر از مردان است.
6- پایان دادن به جنگ و تلاش برای بازسازی اقتصاد داخلی کشور
اوباما اعلام کرده است با پایان یافتن جنگ در عراق تمامی سرمایههای ملی را برای بازسازی آسیبهای اقتصادی داخلی صرف میکند و دیگر سرمایههای کشور را برای جنگ هزینه نمیکند. وی با اشاره به طرحهایی که نیازمند میلیونها دلار سرمایهگذاری است، گفت: استفاده این سرمایهها برای ارتقای استانداردهای زندگی مردم آمریکا و بهبود شرایط زندگی ساکنان این کشور بهتر از صرف آن برای تامین هزینههای جنگ خارجی است. اوباما به حل دیپلماتیک مسائل در دنیا باور دارد و بارها تاکید کرده است جنگ نمیتواند مشکلات را حل کند. او در آغاز دوره ریاستجمهوریاش در سال 2008 میلادی اعلام کرد که به جنگ عراق پایان میدهد و نیروهای آمریکا را از این کشور خارج میکند و حال نیز تاکید کرده است که در دور دوم ریاستجمهوریاش نیروهای این کشور را از افغانستان خارج میکند و به بیش از 10 سال حضور در افغانستان پایان میدهد. این سیاست تازه در آمریکا میتواند آغازگر دوره تازهای در زندگی سیاسی و اقتصادی و حتی اجتماعی این کشور باشد.
منبع: تجارت فردا
true
true
https://parsipress.ir/?p=3640
true
true