true
دانمارک که به عنوان «معجزه سیاستمداری نوین» معروف شده است موفق شد دستاوردهای چشمگیری در زمینه حکمرانی خوب، نوآوری و شفافیت داشته باشد.
این دستاوردها بیشتر از همه در موفقیت این کشور در فناوری استفاده از نیروی باد دیده میشود و دانمارک را به الگویی برای جهان تبدیل میکند. پرههای توربین بادی از چوب ساخته شده و 2/1 متر طول دارند. لبههای آن سمباده کشیده شده و رنگ آنها قرمز است. هیچکس فکر نمیکرد این ابزارهای ساده بتوانند به ظهور یک شرکت جهانی و تجدید ساختار کل کشور منجر شوند. هنریک استنیردل 55ساله مدیر فنی شرکت «نیروی بادی زیمنس» به مراجعان توضیح میدهد که چگونه تکه چوبی قرمز رنگ همه چیز را متحول کرد. در داخل شرکت کارگران در حال قطعهبندی سازههای فولادی به بزرگی یک خانه هستند. استنیردل هنوز هم پره چوبی خود را حفظ کرده است اما این توربین در مقابل توربینهای 400 تنی فقط یک اسباببازی است. اما استنیردل قصد دارد به بازدیدکنندگان نشان دهد که چگونه صنعت باد توانست در عرض 30 سال پیشرفت فوقالعادهای حاصل کند.
پیشگام در عرصه باد
استنیردل یکی از اولین بنیانگذاران صنعت تولید برق بادی در دانمارک و جهان است. در دوران دبیرستان مزرعه پدری وی به همراه کل کشور وارد بحران 1973 شد. سالی که کشورهای عربی تولیدکننده نفت تولید خود را کاهش دادند. زمستان سردی در پیش بود و دولت از مردم خواست فقط یک اتاق منزل خود را گرم کنند. استنیردل اولین نمونه مقرون به صرفه توربین بادی را ساخت. دولت معادل 23 هزار یورو وام در اختیار او قرار داد. در 1979 وی توربین نمونه خود را به وستاس که یک شرکت تولیدکننده تراکتور و جرثقیل بود فروخت. امروزه وستاس یکی از بزرگترین تولیدکنندگان توربین بادی در جهان است. استنیردل در حال طراحی مدلهایی است که برق بیشتری تولید کنند. وی که برای شرکت آلمانی زیمنس کار میکند موفق شد توربینی بسازد که به جعبه دنده نیاز ندارد. به گفته وی «این دستگاه 150 تن سبکتر است و به مراقبت کمتری نیاز دارد؛ و 6 مگاوات برق تولید میکند.» «ما در این کارخانه توربینهایی با توان 15 هزار مگاوات ساختیم و توانستیم در مجموع 35 میلیارد کیلووات برق را در یک سال تولید کنیم. این میزان معادل کل مصرف برق دانمارک است.» توربینهای برق شرکت او به بریتانیا، آلمان، ایالات متحده و سراسر جهان صادر میشوند. به گفته استنیردل «شرکت کوچک ما به این صورت در مبارزه با تغییرات اقلیمی جهان مشارکت میکند».
پیشرو در مسیر انرژیهای تجدیدپذیر
آمار خیرهکننده است. برآورد میشود که 50 هزار توربین بادی- معادل 50 درصد مولدهای بادی جهان- از این پادشاهی کوچک صادر شده است. اما با تقلید کشورهای تازه صنعتیشدهای مانند هند و چین و همچنین آمریکا از الگوی دانمارک این صادرات رو به کاهش است. علاوه بر ارائه توربینهای ساختهشده از فولاد و فایبرگلاس، دانمارک الگوی برجستهای برای پایداری به حساب میآید. پارلمان سلطنتی این کشور الگویی است که نشان میدهد چگونه یک کشور میتواند از زغالسنگ، نفت و گاز به سمت منابع تجدیدپذیر انرژی حرکت کند. امروزه 24 درصد از برق مصرفی دانمارک توسط نیروی باد تولید میشود و برنامههایی در دست اقدام است تا این میزان در 2020 به 50 درصد برسد. دانمارک قصد دارد تا سال 2050 به طور کامل وابستگی خود به سوختهای فسیلی را قطع کند. این برنامه بر عهده افرادی مانند استنیردل است که با تولید مولدهای بهتر و توربینهایی که بتوانند در دریا کار کنند اهداف بخش فنی را تحقق میبخشند. به عنوان مثال وی در دهه 1990 توانست اولین مزرعه بادی درون دریا را در کارخانه خود طراحی کند. اما بعد دیگری برای تحول انرژی در دانمارک وجود دارد: چگونه پارلمان، دادگاهها و هیات مدیره شرکتها توانستند یک ایده اولیه را طوری به عمل برسانند که مردم به جای خسته شدن و دلسرد شدن از آن، مزایای عملی آن را به چشم خود ببینند؟ چگونه میتوان یک نوآوری فنی را در ذهن مردم جای داد و نتایج آن را در سراسر کشور پخش کرد؟ این چالشی برای یک نسل و مبارزهای علیه زمان بود. هرکس زودتر از دیگران بتواند نیروی باد را مهار کند برنده است. استنیردل میپرسد: «فکر میکنید چرا اخیراً رئیسجمهور چین از دانمارک بازدید کرد؟»
واقعیت آن است که حتی بدون موفقیت دانمارک در تولید برق بادی، دانشمندان علوم سیاسی مدتها این کشور را به عنوان دولت نمونه میدانستند. شاید برجستهترین اظهارات را بتوان در کلام فوکویاما در کتاب «منشاء نظم سیاسی» دید. برای این استاد دانشگاه استنفورد که در 1992 به خاطر ادعای «پایان تاریخ» مشهور شد کشورهای اسکاندیناوی مکانی اسطورهای هستند که نهادهای اقتصادی و سیاسی بسیار خوبی دارند. او مینویسد: «دانمارک دارای ثبات، دموکراتیک، آرام، پرشکوه و جامع است و فساد سیاسی در آن بسیار اندک است.» فوکویاما دانمارک را به عنوان «معجزه سیاست نوین» معرفی میکند که میتواند نقطه شروعی برای تمام دولتهای ناکام در جهان باشد. به نظر وی حکمرانی موفق نیازمند قوه مجریه کارآمد، نظام قضایی شفاف و دولتی است که همیشه در قبال شهروندان پاسخگو باشد. موسسه آلمانی برتلسمان اخیراً و در مقایسه سیاست پایدار در 100 کشور جهان به این نتیجه میرسد: «سطح عمومی اعتماد مردمی در دولت و قوه مجریه بالاست.» این موسسه در رتبهبندی دانمارک را در رتبه سوم – 8 رتبه بالاتر از آلمان و 22 رتبه بالاتر از فرانسه – قرار میدهد. گفته میشود که عملکرد دولت در کپنهاگ به طرز فوقالعادهای «معتبر و شفاف» است.
ذهنیتی برنده
نیروی باد نمونهای قابل اعتماد است که نشان میدهد چگونه سهگانه قوه مجریه کارآمد، نظام قضایی موثر و سیاستمداران پاسخگو توانست در دانمارک تحقق یابد. درست در ورودی بندر کپنهاگ اولین نشانه مشهود موفقیت دموکراسی دانمارک به چشم میخورد. در سه کیلومتری خط ساحلی و در جوار ساحلی که ساکنان محلی از آن استفاده میکنند 20 توربین بادی به شکل هلال نصب شدهاند. درست همانند مرواریدهایی که در یک گردنبند در تنگه مرزی دانمارک و سوئد قرار گرفتهاند. هنگامی که این توربینهای بادی با 100 متر ارتفاع و دو مگاوات توان تولید در 2001 به شبکه ملی برق پیوستند اعتراضات انگشتشماری مطرح شد. از چهار مورد اعتراض یک نفر شکایت میکرد که توربینها خیلی نزدیک هستند و همیشه دیده میشوند. پاسخ البته واضح بود: «هدف همین است. ما میخواهیم انرژی جایگزین در معرض دید باشد.» به جای فراز و نشیبهای انقلابی در کشور، استمرار کلید تضمین موفقیت دانمارک بوده است. کییرکگارد فیلسوف برجسته دانمارکی توصیه کرده بود که تفکر سیاسی و اقدامات همیشه بر واقعیت ملموس مبتنی باشند. در مورد نیروی باد، واقعیت ملموس آن است که هرگز نباید به سوختهای فسیلی وابسته بود.
جنبش خلق
پارک بادی در بیرون کپنهاگ مدتها بزرگترین پارک بادی جهان بود. کریستینمن مدیر شرکت تعاونی ادارهکننده مزارع بادی و همکارانش مدتها تلاش کردند تا توانستند مجوز احداث و پول لازم را کسب کنند. شرکت تعاونی 24 میلیون یورو برای پروژه نیاز داشت. جمعآوری این مبلغ یک سال طول کشید. مشارکت سهامداران عالی بود. قوانین و دستورالعملهای لازم برای ساخت پروژه نیز در طول اجرا طراحی و تدوین شدند. اعتراضات اندکی از جانب ماهیگیران و طرفداران محیط زیست که نگران گریز پرندهها بودند مطرح شد. به گفته استنیردل «این اعتراضات در کشورهایی مانند آلمان عادی هستند اما در دانمارک انرژی باد به یک جنبش مردمی تبدیل شده است.» بهرغم اعتراضات، دستاندرکاران پروژه و مخترعان توانستند مردم را قانع سازند تا مزارع خود را به پروژه بفروشند. به گفته استنیردل «مردم در مقابل چیزی که از آن نفع شخصی میبرند مقاومت نمیکنند». استنیردل میدانست که مقامات شهر و ثروتمندان نمیتوانستند تنها منبع تامین مالی پروژه باشند. به صندوقهای سرمایهگذاری بینالمللی نیاز بود. مردم محلی فقط 20 درصد از سرمایه را تامین کردند. اما صندوقهای سرمایهگذاری ملی هم وارد عمل شدند. مزارع بادی درون دریا در آبراه بین دانمارک و سوئد در آنهولت پول لازم خود را از صندوقهای بازنشستگی دریافت کردند. استنیردل میگوید: «احساس خوبی است که ببینید چرخش توربینها مستمری بازنشستگی فرد را تامین میکند.»
اولویتدهی به اجماع
شرکت زیمنس هرروزه بازدیدکنندگانی از مقامات پارلمانی، کارمندان دولت، و یا شهروندان عادی از سراسر جهان را میپذیرد. آخرین گروه از آفریقای جنوبی آمده بودند. هنگامی که مجلس آلمان سال گذشته لایحه تحول انرژی را تصویب کرد بلافاصله با ویند مولر در کپنهاگ تماس گرفته شد تا نظرات مشاورهای خود درباره تحول عظیم در یکی از بخشهای دولت را ارائه دهد. ویند مولر متخصص حقوقی آژانس انرژی دانمارک است و جایگاه مهمی در طرحهای اقلیمی جاهطلبانه دانمارک دارد. تصویب پروژه مزرعه بادی در مجلس دانمارک در فصل بهار دستاورد خوبی برای خانم اشمیت نخستوزیر بود که مخالفان او را به جوانی و بیتجربگی متهم میکردند. البته این مصوبه به معنای کار زیاد برای ویند مولر هم بود. وی میگوید: «اجماع در پارلمان امری فوقالعاده بود.» این اجماع از زمان اولین تصمیمها برای احداث مزارع بادی در کشور وجود داشته است. یکسانی عقاید و عدم تغییر نظرات مزایای زیادی دارد. این اجماع برای پروژههایی که از حدود قانونی تخطی میکنند بسیار لازم است. لیدگارد وزیر انرژی دانمارک به خوبی میداند که میتواند به پشتیبانی دانمارکیها اتکا کند. به گفته وی چنین به نظر میرسد که دانمارکیها اشتیاق یکسانی برای نیروی باد دارند. در مورد اشتیاق اسکاندیناویها برای اجماع حدس و گمانهایی وجود دارد. برخی این امر را ریشه گرفته از مذهب پروتستان میدانند که اصلاحات را بر انقلاب ترجیح میدهد. از طرف دیگر کشیشان این فرقه در سراسر کشور به مردم خواندن و نوشتن را آموزش دادند و بلوغی را در میان مردم به وجود آوردند که در اروپا نظیر نداشت. برای رسیدن به اجماع در کشور کوچکی مانند دانمارک دلایل عملگرایانه هم وجود دارد. دانمارکیها از شکستهای گذشته به ویژه در جنگ با آلمان که در آن بخشی از قلمرو خود را از دست دادند درسهای زیادی گرفتهاند. شعار «به دست آوردن آنچه در خارج از دست رفته است در درون کشور» در دانمارک فراگیر شده است. این شعار بدان معناست که یک کشور کوچک فقط میتواند با جایگزین کردن انسجام به جای مشاجرات ایدئولوژیکی به بقای خود ادامه دهد.
شفافیت و اعتماد
نظام اجماع دانمارک براساس اعتماد عمیق شهروندان به دولت و سیاستهاست. این اعتماد در دانمارک بیشتر از هر کشور غربی دیگر دیده میشود و کارمندانی مانند ویند مولر تضمین میکنند که اعتماد ادامه داشته باشد. تیم ویند مولر مسوول تاسیس پارکهای بادی درون دریاست. این تیم وزارتخانههای مرتبط، کمیسیونها و مطالعات محیط زیستی را هماهنگ میکند، مجوزهای لازم را دریافت میکند و آییننامهها را در یک چارچوب ارائه میدهد. ویند مولر میگوید: «ما برآورد کردهایم که به چه میزان برق بادی نیاز داریم.» آنها مکانهای مناسب برای پروژهها را انتخاب میکنند و مطالعات اولیه لازم را انجام میدهند. آنها زمینههای لازم برای سرمایهگذاران را فراهم میسازند و سپس مناطق انتخابشده و مورد مطالعه را در مناقصه قرار میدهند. قرارداد به شرکتی داده میشود که حداقل قیمت را برای هر کیلووات ساعت برق ارائه دهد. این فرآیند برای همگان مفید است. شرکتها دقیقاً میدانند که چه میخواهند. به گفته ویند مولر «آنها مطمئن هستند که با هیچ اعتراض و یا مصوبه جدیدی از جانب قوه مجریه مواجه نخواهند شد. دولت نیز از کارآمدی برنامهریزی مرکزی نفع میبرد. میتوان مطمئن بود که اهداف تعیینشده مورد توافق هستند. در واقع سوءمدیریت در سیاستهای انرژی همانند سیاست انرژی خورشیدی در آلمان که به ضرر مصرفکنندگان تمام شد در دانمارک هیچگاه اتفاق نمیافتد. به خاطر شفافیت رویهها، شهروندان به موفقیت پروژهها امیدوارند و اغلب با وفاداری خود از سیاستمداران سپاسگزاری میکنند. از آنجایی که اعتماد مستلزم آن است که همه طرفها با دست باز عمل کنند شرکتها هم در فرآیند مناقصه باید نشان دهند که به آییننامهها احترام میگذارند.» حتی آژانس ویند مولر هم باید شفافیت زیادی نشان دهد. ویند مولر میگوید: «فساد عملاً در این کشور غیرممکن است. هیچ جزییاتی هم از چشم عموم مخفی نمیماند.» در دانمارک شفافیت یک خیابان دوطرفه است. شهروندان و خبرنگاران میتوانند هر کاری را که دولت انجام میدهد از درون ببینند، در مقابل شهروندان هم به دولت اجازه میدهند بر حیطه خصوصی آنها نظارت بیشتری داشته باشد؛ امری که در هیچ جای دیگر نظیر ندارد.
افزایش پشتیبانی، کاهش رویه قضایی
از آنجایی که اصل باز بودن ویژگی کلیدی اسکاندیناوی است تعجبآور نیست که دانمارک همیشه در صدر یا در مقام دوم فهرست شاخص درک فساد سازمان شفافیت بینالملل قرار داد. به این معنا که دانمارک دارای کمترین میزان فساد در میان کشورهای مورد مطالعه است. شاید همین امر را هم بتوان به آیین پروتستان نسبت داد. قرنهاست که رهبران مذهبی اصرار دارند که به مقررات احترام گذاشته شود اما دانشمندان علوم سیاسی هم شفافیت را یکی از رازهای موفقیت اسکاندیناوی میدانند. فساد همانند یک مایع فرساینده است که در تمام دستگاههای دولتی جریان پیدا میکند و با خراب کردن آنها کارها را به بنبست میکشاند. به عنوان مثال اگر مردم بفهمند که دولتمردان آنها به فامیلبازی مشغول شدهاند تمایل آنها برای مشارکت کاهش پیدا میکند. ویند مولر میداند که اگر دولتی طرح بزرگی را معرفی کند و متعاقب آن اعتراضات و شکایات قانونی شهروندان شروع شود آن دولت دچار فساد است. او هنوز نمیتواند درک کند چرا اعتراضات در مقابل احداث نیروگاه بادی در دریا در آلمان آنقدر زیاد بود که مجبور شدند آن را به نقاط دوردست انتقال دهند. به گفته وی این طور نیست که دانمارکیها علاقه خاصی به محیط زیست داشته باشند. مزارع بادی به ویژه در خشکی دارای مخالفانی است اما دولت انگیزههایی ایجاد میکند: بخشی از منافع حاصل از تولید برق بادی به پروژههای زیستمحیطی اختصاص مییابد که خود منبع درآمدی برای ساکنان منطقه است. اگر ساخت نیروگاه بادی به معنای کاهش ارزش زمینهای اطراف باشد به مالکان غرامت پرداخت میشود. دولت تضمین میکند که هیچ شرکت محلی به این خاطر ورشکسته نشود لذا نگرانی افراد محلی برای مشارکت و سرمایهگذاری در نیروی باد از بین میرود. مزیت دیگر آن است که شکایت قانونی در دادگاهها علیه نیروگاههای بادی دانمارک بسیار اندک است. دو هیات برای بررسی اعتراضات شهروندان وجود دارد که یکی از آنها توسط یک قاضی اداره میشود. همه میتوانند اعتراض خود را بیان کنند. حاکم بین شش ماه تا یکسال رای خود را صادر میکند و این رای قابل اعتراض نیست. تاکنون هیچ اعتراضی به دادگاه عادی کشیده نشده است. ویند مولر در جلسهای حضور پیدا میکند که یکی از دستورات آن افتتاح دفتری در پکن است. چین با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد نفر خدمات مشاورهای لازم دارد. ویند مولر میگوید: «میتوانید تصور کنید. کسب خدمات مشاورهای آن هم از کشوری به کوچکی دانمارک.»
پیشگام در عرصه باد
استنیردل یکی از اولین بنیانگذاران صنعت تولید برق بادی در دانمارک و جهان است. در دوران دبیرستان مزرعه پدری وی به همراه کل کشور وارد بحران 1973 شد. سالی که کشورهای عربی تولیدکننده نفت تولید خود را کاهش دادند. زمستان سردی در پیش بود و دولت از مردم خواست فقط یک اتاق منزل خود را گرم کنند. استنیردل اولین نمونه مقرون به صرفه توربین بادی را ساخت. دولت معادل 23 هزار یورو وام در اختیار او قرار داد. در 1979 وی توربین نمونه خود را به وستاس که یک شرکت تولیدکننده تراکتور و جرثقیل بود فروخت. امروزه وستاس یکی از بزرگترین تولیدکنندگان توربین بادی در جهان است. استنیردل در حال طراحی مدلهایی است که برق بیشتری تولید کنند. وی که برای شرکت آلمانی زیمنس کار میکند موفق شد توربینی بسازد که به جعبه دنده نیاز ندارد. به گفته وی «این دستگاه 150 تن سبکتر است و به مراقبت کمتری نیاز دارد؛ و 6 مگاوات برق تولید میکند.» «ما در این کارخانه توربینهایی با توان 15 هزار مگاوات ساختیم و توانستیم در مجموع 35 میلیارد کیلووات برق را در یک سال تولید کنیم. این میزان معادل کل مصرف برق دانمارک است.» توربینهای برق شرکت او به بریتانیا، آلمان، ایالات متحده و سراسر جهان صادر میشوند. به گفته استنیردل «شرکت کوچک ما به این صورت در مبارزه با تغییرات اقلیمی جهان مشارکت میکند».
پیشرو در مسیر انرژیهای تجدیدپذیر
آمار خیرهکننده است. برآورد میشود که 50 هزار توربین بادی- معادل 50 درصد مولدهای بادی جهان- از این پادشاهی کوچک صادر شده است. اما با تقلید کشورهای تازه صنعتیشدهای مانند هند و چین و همچنین آمریکا از الگوی دانمارک این صادرات رو به کاهش است. علاوه بر ارائه توربینهای ساختهشده از فولاد و فایبرگلاس، دانمارک الگوی برجستهای برای پایداری به حساب میآید. پارلمان سلطنتی این کشور الگویی است که نشان میدهد چگونه یک کشور میتواند از زغالسنگ، نفت و گاز به سمت منابع تجدیدپذیر انرژی حرکت کند. امروزه 24 درصد از برق مصرفی دانمارک توسط نیروی باد تولید میشود و برنامههایی در دست اقدام است تا این میزان در 2020 به 50 درصد برسد. دانمارک قصد دارد تا سال 2050 به طور کامل وابستگی خود به سوختهای فسیلی را قطع کند. این برنامه بر عهده افرادی مانند استنیردل است که با تولید مولدهای بهتر و توربینهایی که بتوانند در دریا کار کنند اهداف بخش فنی را تحقق میبخشند. به عنوان مثال وی در دهه 1990 توانست اولین مزرعه بادی درون دریا را در کارخانه خود طراحی کند. اما بعد دیگری برای تحول انرژی در دانمارک وجود دارد: چگونه پارلمان، دادگاهها و هیات مدیره شرکتها توانستند یک ایده اولیه را طوری به عمل برسانند که مردم به جای خسته شدن و دلسرد شدن از آن، مزایای عملی آن را به چشم خود ببینند؟ چگونه میتوان یک نوآوری فنی را در ذهن مردم جای داد و نتایج آن را در سراسر کشور پخش کرد؟ این چالشی برای یک نسل و مبارزهای علیه زمان بود. هرکس زودتر از دیگران بتواند نیروی باد را مهار کند برنده است. استنیردل میپرسد: «فکر میکنید چرا اخیراً رئیسجمهور چین از دانمارک بازدید کرد؟»
واقعیت آن است که حتی بدون موفقیت دانمارک در تولید برق بادی، دانشمندان علوم سیاسی مدتها این کشور را به عنوان دولت نمونه میدانستند. شاید برجستهترین اظهارات را بتوان در کلام فوکویاما در کتاب «منشاء نظم سیاسی» دید. برای این استاد دانشگاه استنفورد که در 1992 به خاطر ادعای «پایان تاریخ» مشهور شد کشورهای اسکاندیناوی مکانی اسطورهای هستند که نهادهای اقتصادی و سیاسی بسیار خوبی دارند. او مینویسد: «دانمارک دارای ثبات، دموکراتیک، آرام، پرشکوه و جامع است و فساد سیاسی در آن بسیار اندک است.» فوکویاما دانمارک را به عنوان «معجزه سیاست نوین» معرفی میکند که میتواند نقطه شروعی برای تمام دولتهای ناکام در جهان باشد. به نظر وی حکمرانی موفق نیازمند قوه مجریه کارآمد، نظام قضایی شفاف و دولتی است که همیشه در قبال شهروندان پاسخگو باشد. موسسه آلمانی برتلسمان اخیراً و در مقایسه سیاست پایدار در 100 کشور جهان به این نتیجه میرسد: «سطح عمومی اعتماد مردمی در دولت و قوه مجریه بالاست.» این موسسه در رتبهبندی دانمارک را در رتبه سوم – 8 رتبه بالاتر از آلمان و 22 رتبه بالاتر از فرانسه – قرار میدهد. گفته میشود که عملکرد دولت در کپنهاگ به طرز فوقالعادهای «معتبر و شفاف» است.
ذهنیتی برنده
نیروی باد نمونهای قابل اعتماد است که نشان میدهد چگونه سهگانه قوه مجریه کارآمد، نظام قضایی موثر و سیاستمداران پاسخگو توانست در دانمارک تحقق یابد. درست در ورودی بندر کپنهاگ اولین نشانه مشهود موفقیت دموکراسی دانمارک به چشم میخورد. در سه کیلومتری خط ساحلی و در جوار ساحلی که ساکنان محلی از آن استفاده میکنند 20 توربین بادی به شکل هلال نصب شدهاند. درست همانند مرواریدهایی که در یک گردنبند در تنگه مرزی دانمارک و سوئد قرار گرفتهاند. هنگامی که این توربینهای بادی با 100 متر ارتفاع و دو مگاوات توان تولید در 2001 به شبکه ملی برق پیوستند اعتراضات انگشتشماری مطرح شد. از چهار مورد اعتراض یک نفر شکایت میکرد که توربینها خیلی نزدیک هستند و همیشه دیده میشوند. پاسخ البته واضح بود: «هدف همین است. ما میخواهیم انرژی جایگزین در معرض دید باشد.» به جای فراز و نشیبهای انقلابی در کشور، استمرار کلید تضمین موفقیت دانمارک بوده است. کییرکگارد فیلسوف برجسته دانمارکی توصیه کرده بود که تفکر سیاسی و اقدامات همیشه بر واقعیت ملموس مبتنی باشند. در مورد نیروی باد، واقعیت ملموس آن است که هرگز نباید به سوختهای فسیلی وابسته بود.
جنبش خلق
پارک بادی در بیرون کپنهاگ مدتها بزرگترین پارک بادی جهان بود. کریستینمن مدیر شرکت تعاونی ادارهکننده مزارع بادی و همکارانش مدتها تلاش کردند تا توانستند مجوز احداث و پول لازم را کسب کنند. شرکت تعاونی 24 میلیون یورو برای پروژه نیاز داشت. جمعآوری این مبلغ یک سال طول کشید. مشارکت سهامداران عالی بود. قوانین و دستورالعملهای لازم برای ساخت پروژه نیز در طول اجرا طراحی و تدوین شدند. اعتراضات اندکی از جانب ماهیگیران و طرفداران محیط زیست که نگران گریز پرندهها بودند مطرح شد. به گفته استنیردل «این اعتراضات در کشورهایی مانند آلمان عادی هستند اما در دانمارک انرژی باد به یک جنبش مردمی تبدیل شده است.» بهرغم اعتراضات، دستاندرکاران پروژه و مخترعان توانستند مردم را قانع سازند تا مزارع خود را به پروژه بفروشند. به گفته استنیردل «مردم در مقابل چیزی که از آن نفع شخصی میبرند مقاومت نمیکنند». استنیردل میدانست که مقامات شهر و ثروتمندان نمیتوانستند تنها منبع تامین مالی پروژه باشند. به صندوقهای سرمایهگذاری بینالمللی نیاز بود. مردم محلی فقط 20 درصد از سرمایه را تامین کردند. اما صندوقهای سرمایهگذاری ملی هم وارد عمل شدند. مزارع بادی درون دریا در آبراه بین دانمارک و سوئد در آنهولت پول لازم خود را از صندوقهای بازنشستگی دریافت کردند. استنیردل میگوید: «احساس خوبی است که ببینید چرخش توربینها مستمری بازنشستگی فرد را تامین میکند.»
اولویتدهی به اجماع
شرکت زیمنس هرروزه بازدیدکنندگانی از مقامات پارلمانی، کارمندان دولت، و یا شهروندان عادی از سراسر جهان را میپذیرد. آخرین گروه از آفریقای جنوبی آمده بودند. هنگامی که مجلس آلمان سال گذشته لایحه تحول انرژی را تصویب کرد بلافاصله با ویند مولر در کپنهاگ تماس گرفته شد تا نظرات مشاورهای خود درباره تحول عظیم در یکی از بخشهای دولت را ارائه دهد. ویند مولر متخصص حقوقی آژانس انرژی دانمارک است و جایگاه مهمی در طرحهای اقلیمی جاهطلبانه دانمارک دارد. تصویب پروژه مزرعه بادی در مجلس دانمارک در فصل بهار دستاورد خوبی برای خانم اشمیت نخستوزیر بود که مخالفان او را به جوانی و بیتجربگی متهم میکردند. البته این مصوبه به معنای کار زیاد برای ویند مولر هم بود. وی میگوید: «اجماع در پارلمان امری فوقالعاده بود.» این اجماع از زمان اولین تصمیمها برای احداث مزارع بادی در کشور وجود داشته است. یکسانی عقاید و عدم تغییر نظرات مزایای زیادی دارد. این اجماع برای پروژههایی که از حدود قانونی تخطی میکنند بسیار لازم است. لیدگارد وزیر انرژی دانمارک به خوبی میداند که میتواند به پشتیبانی دانمارکیها اتکا کند. به گفته وی چنین به نظر میرسد که دانمارکیها اشتیاق یکسانی برای نیروی باد دارند. در مورد اشتیاق اسکاندیناویها برای اجماع حدس و گمانهایی وجود دارد. برخی این امر را ریشه گرفته از مذهب پروتستان میدانند که اصلاحات را بر انقلاب ترجیح میدهد. از طرف دیگر کشیشان این فرقه در سراسر کشور به مردم خواندن و نوشتن را آموزش دادند و بلوغی را در میان مردم به وجود آوردند که در اروپا نظیر نداشت. برای رسیدن به اجماع در کشور کوچکی مانند دانمارک دلایل عملگرایانه هم وجود دارد. دانمارکیها از شکستهای گذشته به ویژه در جنگ با آلمان که در آن بخشی از قلمرو خود را از دست دادند درسهای زیادی گرفتهاند. شعار «به دست آوردن آنچه در خارج از دست رفته است در درون کشور» در دانمارک فراگیر شده است. این شعار بدان معناست که یک کشور کوچک فقط میتواند با جایگزین کردن انسجام به جای مشاجرات ایدئولوژیکی به بقای خود ادامه دهد.
شفافیت و اعتماد
نظام اجماع دانمارک براساس اعتماد عمیق شهروندان به دولت و سیاستهاست. این اعتماد در دانمارک بیشتر از هر کشور غربی دیگر دیده میشود و کارمندانی مانند ویند مولر تضمین میکنند که اعتماد ادامه داشته باشد. تیم ویند مولر مسوول تاسیس پارکهای بادی درون دریاست. این تیم وزارتخانههای مرتبط، کمیسیونها و مطالعات محیط زیستی را هماهنگ میکند، مجوزهای لازم را دریافت میکند و آییننامهها را در یک چارچوب ارائه میدهد. ویند مولر میگوید: «ما برآورد کردهایم که به چه میزان برق بادی نیاز داریم.» آنها مکانهای مناسب برای پروژهها را انتخاب میکنند و مطالعات اولیه لازم را انجام میدهند. آنها زمینههای لازم برای سرمایهگذاران را فراهم میسازند و سپس مناطق انتخابشده و مورد مطالعه را در مناقصه قرار میدهند. قرارداد به شرکتی داده میشود که حداقل قیمت را برای هر کیلووات ساعت برق ارائه دهد. این فرآیند برای همگان مفید است. شرکتها دقیقاً میدانند که چه میخواهند. به گفته ویند مولر «آنها مطمئن هستند که با هیچ اعتراض و یا مصوبه جدیدی از جانب قوه مجریه مواجه نخواهند شد. دولت نیز از کارآمدی برنامهریزی مرکزی نفع میبرد. میتوان مطمئن بود که اهداف تعیینشده مورد توافق هستند. در واقع سوءمدیریت در سیاستهای انرژی همانند سیاست انرژی خورشیدی در آلمان که به ضرر مصرفکنندگان تمام شد در دانمارک هیچگاه اتفاق نمیافتد. به خاطر شفافیت رویهها، شهروندان به موفقیت پروژهها امیدوارند و اغلب با وفاداری خود از سیاستمداران سپاسگزاری میکنند. از آنجایی که اعتماد مستلزم آن است که همه طرفها با دست باز عمل کنند شرکتها هم در فرآیند مناقصه باید نشان دهند که به آییننامهها احترام میگذارند.» حتی آژانس ویند مولر هم باید شفافیت زیادی نشان دهد. ویند مولر میگوید: «فساد عملاً در این کشور غیرممکن است. هیچ جزییاتی هم از چشم عموم مخفی نمیماند.» در دانمارک شفافیت یک خیابان دوطرفه است. شهروندان و خبرنگاران میتوانند هر کاری را که دولت انجام میدهد از درون ببینند، در مقابل شهروندان هم به دولت اجازه میدهند بر حیطه خصوصی آنها نظارت بیشتری داشته باشد؛ امری که در هیچ جای دیگر نظیر ندارد.
افزایش پشتیبانی، کاهش رویه قضایی
از آنجایی که اصل باز بودن ویژگی کلیدی اسکاندیناوی است تعجبآور نیست که دانمارک همیشه در صدر یا در مقام دوم فهرست شاخص درک فساد سازمان شفافیت بینالملل قرار داد. به این معنا که دانمارک دارای کمترین میزان فساد در میان کشورهای مورد مطالعه است. شاید همین امر را هم بتوان به آیین پروتستان نسبت داد. قرنهاست که رهبران مذهبی اصرار دارند که به مقررات احترام گذاشته شود اما دانشمندان علوم سیاسی هم شفافیت را یکی از رازهای موفقیت اسکاندیناوی میدانند. فساد همانند یک مایع فرساینده است که در تمام دستگاههای دولتی جریان پیدا میکند و با خراب کردن آنها کارها را به بنبست میکشاند. به عنوان مثال اگر مردم بفهمند که دولتمردان آنها به فامیلبازی مشغول شدهاند تمایل آنها برای مشارکت کاهش پیدا میکند. ویند مولر میداند که اگر دولتی طرح بزرگی را معرفی کند و متعاقب آن اعتراضات و شکایات قانونی شهروندان شروع شود آن دولت دچار فساد است. او هنوز نمیتواند درک کند چرا اعتراضات در مقابل احداث نیروگاه بادی در دریا در آلمان آنقدر زیاد بود که مجبور شدند آن را به نقاط دوردست انتقال دهند. به گفته وی این طور نیست که دانمارکیها علاقه خاصی به محیط زیست داشته باشند. مزارع بادی به ویژه در خشکی دارای مخالفانی است اما دولت انگیزههایی ایجاد میکند: بخشی از منافع حاصل از تولید برق بادی به پروژههای زیستمحیطی اختصاص مییابد که خود منبع درآمدی برای ساکنان منطقه است. اگر ساخت نیروگاه بادی به معنای کاهش ارزش زمینهای اطراف باشد به مالکان غرامت پرداخت میشود. دولت تضمین میکند که هیچ شرکت محلی به این خاطر ورشکسته نشود لذا نگرانی افراد محلی برای مشارکت و سرمایهگذاری در نیروی باد از بین میرود. مزیت دیگر آن است که شکایت قانونی در دادگاهها علیه نیروگاههای بادی دانمارک بسیار اندک است. دو هیات برای بررسی اعتراضات شهروندان وجود دارد که یکی از آنها توسط یک قاضی اداره میشود. همه میتوانند اعتراض خود را بیان کنند. حاکم بین شش ماه تا یکسال رای خود را صادر میکند و این رای قابل اعتراض نیست. تاکنون هیچ اعتراضی به دادگاه عادی کشیده نشده است. ویند مولر در جلسهای حضور پیدا میکند که یکی از دستورات آن افتتاح دفتری در پکن است. چین با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد نفر خدمات مشاورهای لازم دارد. ویند مولر میگوید: «میتوانید تصور کنید. کسب خدمات مشاورهای آن هم از کشوری به کوچکی دانمارک.»
true
true
https://parsipress.ir/?p=2637
true
true