×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true

اکوپارس: طی دو دهه گذشته از میان انواع سرمایه های موجود (اقتصادی، انسانی، فرهنگی و اجتماعی) سرمایه اجتماعی به دلایل مختلف نزد صاحب نظران، مفهومی والاتر و جایگاهی ارزشمندتر یافته است. این نوع سرمایه که از دل گروه های حقیقی و مجازی بیرون می آید عمدتاً  بر روی روابط بین فردی متمرکز است و شامل تمامی روابطی می باشد که درتمامی لحظات زندگی روزمره و در طول عمر انسان ها، جریان داشته و رفتار و نگرش آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. این حلقه‌ اتصال دهنده افراد با یکدیگر، مالکیت فردى ندارد و متعلق به تمامى اعضاى گروه است و در صورت مصرف، نه تنها ارزش آن کاهش نمی‌یابد بلکه افزایش نیز می یابد. این دارایی ناملموس که از آن به عنوان چسب یا سیمان اجتماعی نیز یاد می کنند، تقویت کننده مولفه های همکاری، تعهد، تسهیم اطلاعات و اعتماد بین افراد است که کمترین ثمره آن ایجاد مشارکت اثربخش، موفقیت و افزایش بهره وری در سازمان هاست.

شایان ذکر است چنانچه سیاستگذاران و مدیران ارشد سازمان ها و دستگاه ها تمایل جدی به ایجاد تحول، مزیت رقابتی و افزایش بهره وری در مجموعه تحت امر خود را دارند، ناگزیرند تا از این دارایی به نحو احسن بهره گیری کنند تا مزایای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیشمار آن را برای سازمان خود به ارمغان بیاورند. مزایایی چون: کاهش هزینه های پایین‌تر در مبادلات، ایجاد سهولت در جابه‌جایی ها و چرخش های نیروی انسانی، تسهیل در انتقال اطلاعات و تجارب افراد، تسهیم دانش و نوآوری در سازمان، ترویج یاریگری در محیط کار، ایجاد ریسک‌پذیری بیشتر در افراد، ایجاد حس رضایت از محیط کاری و نهایتاً بهبود کیفیت محصولات و خدمات ارائه شده از مهم ترین مزایا و پیامدهای مثبت جدی گرفتن سرمایه اجتماعی در سازمان هاست. یادمان باشد در هر سازمانی برای پیشبرد کارها و تحقق آرمان های پیش رو نیاز به منابع انسانی ماهر، متعهد و وفادار داریم، طبیعی است منابع انسانی در هر سیستمی برای بقاء و تعالی  نیاز به آموزش مستمر و توجهات سازمانی ویژه دارند که یکی از مهم ترین آنها پیاده سازی ساز و کارهای سرمایه اجتماعی است.

حال چنانچه بخواهیم ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی را در سازمان خود پیاده سازی کنیم بایستی از ترویج و اشاعه مواردی چون: «اعتماد اجتماعی»، «ارزش های اجتماعی»، «امنیت اجتماعی»، «مشارکت اجتماعی»، «انسجام اجتماعی» و «سرمایه فرهنگی» غافل نباشیم. در این میان به عقیده بسیاری از صاحب نظران، اعتماد اجتماعی مهم ترین و محوری ترین بعد سرمایه اجتماعی است بطوری که قادر است دیگر ابعاد را تحت تاثیر خود قرار دهد. اعتماد به عنوان مهم ترین شاخص سرمایه اجتماعی در سطح کلان موجب پیوند وثیق افراد با نهادهای مختلف اجتماعی شده و موجبات گسترش و تسهیل روابط اجتماعی افراد با نهاد های اجتماعی را فراهم می سازد و در سطح سازمانی نیز اعتماد افراد به یکدیکر ضمن ایجاد پیوند سازمانی، به گسترش ارتباط دوسویه و تقویت روابط صادقانه و نهایتاً افزایش بهره وری کمک می کند. بی جهت نیست که رهبر معظم انقلاب در خصوص اهمیت اعتماد اجتماعی و ضرورت جلب آن فرموده اند: « ما در قبال مردم دو کار داریم؛ یک کار این است که به آنها خدمت برسانیم؛ کار دیگر این است که محبت و اعتماد آنها را جلب کنیم» ایشان همچنین در فرازی دیگر از سخنان خود می فرمایند: «شما چگونه می خواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند. اگر ما دنبال مسایل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیت المال هیچ حدی برای خودمان قایل نشدیم، و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی می ماند؟ مگر مردم کورند؟ ایرانیان همیشه جزو هوشیارترین ملت ها بوده اند؛ امروز هم به برکت انقلاب از هوشیارترین ها هستند… پس، محبت و اعتماد مردم، از راه بیان صادقانه و صحیح واقعیت ها حاصل می شود».

امروزه اگر چرخ های تولید اقتصادی بر مدار اعتماد و اطمینان نچرخد نه تنها رویکرد مکانیکی و ماشینی در سطح نظام افتصادی تقویت می شود بلکه کارایی و اثربخشی نیز تحت تاثیر این روحیه بشدت کاهش یافته و در آینده ای نه چندان دور افزایش بهره وری را به یک آرزو تبدیل می کند. حال در صورت توجه به سرمایه اجتماعی و تقویت اعتماد بین افراد، ارزش هایی چون صداقت، انصاف، تلاش، تواضع، کار تیمی، در سیستم رونق می گیرد، کم کاری و کم فروشی از بین می رود، نفع سیستم مصادف با نفع شخصی تلقی می گردد و سیستم ناخودگاه با کارایی بیشتر و اثربخشی فزاینده روبرو و نهایتاً بهره وری افزایش می یابد. در این شرایط همگان برای پیشبرد اهداف و تحقق آرمان ها تلاش می کنند و همسو با سیستم در راستای پیاده سازی استراتژی ها قدم برمی دارند. حال تصور کنید یک دستگاه عریض و طویل بخواهد کارکنان خود را صرفاً از طریق یک قرارداد و با رویکردی مکانیکی کنترل نماید تا کـم‌کـاری صورت نگیرد. بدیهی است این نوع کنترل و نظارت نیاز به سرکشی ها، دوربین ها و طراحی فرایندهای مکانیکی زیادی دارد که این امر بسـیار پر هزینـه خواهد بود. بنابراین هرچه میزان اعتمـاد بین افراد کـاهش یابد هزینه دستگاه ها جهت جلوگیری از آنتروپی و بی نظمی افزایش می‌یابد.

 نتایج مطالعات داخلی در سال های گذشته(پیمایش های ملی) همگی حاکی از مطلوب نبودن وضعیت ســرمایه اجتماعی در کشور دارد. درحالیکه این روزها بیشتر از هر زمانی نیازمند تقویت این روحیه در آحاد کشور هستیم. تمام تلاش دشمنان طی  سال های گذشته مصروف کشیدن دیوار بی اعتمادی بین مردم و مسئولان نظام بوده است. این تلاش بی وقفه همچنان ادامه دارد و روز به روز هم با اتحاد دشمنان این دیوارهای نامرئی بلندتر می شوند. پس بیائیم با سیاستگذاری های صحیح و عملکردی شایسته(هر فرد به قدر وسع و دایره مدیریتی خود)مانع از تقویت این دیوارگردیم و با ترویج و گسترش دامنه اعتماد در حوزه کاری خود، ضمن فروپاشی دیوار بی اعتمادی به افزایش سرمایه اجتماعی به‌عنوان زیربنا و بستری برای بهبود بهره وری عوامل تولید، بهبود عدالت و توزیع درآمد، بهبود محیط کسب و کار و نهایتاً افزایش تولید کمک کنیم.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false