آقابزرگی: با موضوع ورشکستگی شرکت «ایران خودرو» مدارا میشود، در وضعیت کنونی، شرکت ایران خودرو، بزرگ ترین و قدرتمندترین شرکت خودرو سازی داخلی است و ارزش روز بازار آن در بورس حدود ۵۸ هزار میلیارد تومان است و قرار شده میزان تولید این شرکت نسبت به سال ۱۴۰۰ افزایش قابل داشته باشد و به ۷۵۰ هزاردستگاه برسد.
از سوی دیگر ماده ۱۴۱ قانون تجارت تاکید بر این دارد که اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از بین برود، مجموع عمومی فوقالعاده شرکت باید برای بقاء از طریق کاهش سرمایه یا انحلال شرکت، تشکیل جلسه بدهد.
به گزارش پایگاه خبری پارسی پرس: در گفت و گوی «اقتصاد خودرو» با دکتر فردین آقابزرگی (کارشناس بازار سرمایه)، وضعیت مالی ایران خودرو، موضوع ورشکستگی این خودروساز و قابلیتهای سهام بورسی ایران خودرو برای رشد احتمالی قیمت بررسی شده است.
*****
*در سالها و دهههای اخیر، شرکتهای خودرویی بورس تهران، یکی از لیدرهای اصلی بازار بودند.
در حالی که در سالهای اخیر، شرکت های خودروساز زیاندِه شده و دارای زیان انباشته سنگینی هستند.
این وضعیتی که شرکتهای خودرویی گرفتار آن هستند چگونه شکل گرفته و چرا الان شرکتهای خودرو سازی نقش مهمی در تحولات بورس تهران ندارند؟
-هر سهم ارزش بازار گروه «خودرو و ساخت قطعات» در بورس و بازار سرمایه، حدود ۳.۵ تا ۴ درصد است، اما اگر بخواهیم از حیث حجم معاملات به موضوع نگاه کنیم، حداقل در دو سال گذشته، شرکتهای این گروه، سهم بیش تری از حجم معاملات روزانه و متوسط سالیانه را به خودشان اختصاص دادهاند.
این وضع، نشان میدهد صنعت خودرو، صنعتی است که مورد توجه فعالان بازار سرمایه است،با وجود این که حداقل در دو سال گذشته، افزایش قابل توجهی نسبت به سهم کل بازار نداشته است.
ضمن این که یکی از مسائل اصلی و اساسی که سایه سنگینی روی صنعت خودرو و قطعهسازی و بازار سرمایه ما دارد، زیاندِهی و زیانهای انباشته این گروه و اغلب شرکتهای گروه خودرو و ساخت قطعات است.
صنعت خودرو، یک صنعت حساس و مادر است.
این صنعت، تعداد قابل توجهی اشتغال ایجاد کرده و همچنین درآمد زیادی ایجاد میکند.
داستان صنعت خودروی ایران و خصوصاً دو شرکت بزرگ خودرو سازی ایران، مثل این است که ما بخواهیم این صنعت را با دو وزارتخانه مقایسه کنیم.
صنعت خودرو، یک صنعت مادر مثل صنعت فولاد و صنعت پتروشیمی بوده و صنعت خودرو در کشور ما، اهمیت خاص خودش را دارد، اما اگر برخی مشکلات این صنعت برطرف شود، هم صنعت خودرو، سهم بازار بیش تری از ارزش بازار سرمایه خواهد داشت و هم این که سهم معاملات متوسط روزانه، ماهیانه و سالیانه این صنعت، افزایش خواهد یافت.
این مشکلات هم، عمدتاً در حوزه سودآوری شرکتها و کوتاه کردن رابطه واسطهگری بین بازار آزاد و نرخ درب کارخانه است.
هر چه ما بتوانیم این فاصله را کمتر کنیم، آن سود ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی بین قیمت درب کارخانه و قیمت بازار آزاد، عاید این صنعت خواهد شد و مثل یک جریان سرمایهگذاری موجب بهبود کارکرد و افزایش بهرهوری در این صنعت خواهد شد.
در حقیقت، گلوگاه و نکتهای که باعث شده، اقبال مورد نظر نسبت به این صنعت به وجود نیاید، قیمتگذاری دستوری فروش است.
حل معضل قیمتگذاری خودرو، یکی از راهکارهای مناسب برای رفع مشکل این صنعت است.
*ایران خودرو، بزرگترین شرکت خودرو سازی ایران بوده و قیمت هر سهم در اواسط مرداد ۱۴۰۱ به ۱۷۷ تومان کاهش پیدا کرد که نسبت به دوران اوج قیمت این سهم، رقم پایینی است.
به طور خاص شرکت ایران خودرو در سال های اخیر، از نظر شما چه وضعی داشته است؟
-این فراز و نشیبهای سهم ایران خودرو از نظر قیمت وجود داشته و قیمت حدود ۸۰۰ تومان، اوج قیمت این سهم در دو سال اخیر بوده است.
هر سهم ایران خودرو از زمان اوج نسبت به حال حاضر، حدود ۷۰ درصد اُفت قیمت داشته ولی من فکر می کنم ایران خودرو، همچنان توانسته جایگاه خودش در صنعت خودرو و بازار سرمایه ایران را حفظ کند.
بر اساس گزارش سه ماهه اول سال ۱۴۰۱، شرکت ایران خودرو ۲ هزار میلیارد تومان، زیان داشته است.
این مقدار زیان نشان میدهد که نسبت به دوره مشابه قبل سال ۱۴۰۰ و دورههای مشابه گذشته، کاهش زیان اتفاق افتاده ولی کماکان، مشکل اصلی زیاندِهی ایران خودرو حل نشده.
عمده توجه بازار سرمایه در سال های گذشته و خصوصاً در سال ۱۳۹۹، به موضوع سودآوری بوده، یعنی روش ارزیابی و قیمتگذاری سهام، روی محور سود آوری بوده است.
واقعیت این است که شرکت ایران خودرو، دارایی های بسیار پُر پتانسیلی دارد.
اگر ما بخواهیم بر اساس ارزش روز دارایی، این شرکت را تحلیل کنیم، ارزش این شرکت بالاتر از ارقام فعلی است.
ارزش روز دارایی این شرکت بر اساس هر سهم، چیزی نزدیک ۱۰ برابر قیمت تابلوی بورس است.
*الان در بورس، ارزش روز کل بازار شرکت ایران خودرو ۵۸ هزار میلیارد تومان است.
-از نظر من، ارزش واقعی داراییهای ایران خودرو حداقل ۵۸۰ هزار میلیارد تومان است.
ما میتوانیم با یک حساب و کتاب سرانگشتی و به راحتی، این ارزشگذاری را انجام بدهیم و بدون در نظر گرفتن سرقفلیها و محاسبه ارزش داراییهای نامشهود شرکت و برند آن.
در مجموع، میتوانم بگویم ایران خودرو، شرکتی است که زیان عملکرد داشته، اما همچنان مورد توجه بازار است.
صنعت خودرو، جزو ۵ صنعت برتر بورس تهران از نظر حیث سهم معاملات در گروه صنایع است.
این وضع، نشان می دهد نسبت به این صنعت اقبال وجود دارد و فعالان بازار، نسبت به احیای سودآوری صنعت خودرو و شرکت ایران خودرو، امیدوارند.
*در سالیان اخیر، یک روش برای خروج از زیان این بوده که افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی داراییهای شرکت اتفاق بیفتد.
آیا جنابعالی از این روش که استفاده از آن باعث میشود خروج از زیان عملی شود، دفاع میکنید؟
-در سالهای گذشته، شرکتهای ایران خودرو و سایپا اقدام به تجدید ارزیابی دارایی کردند.
اساساً تجدید ارزیابی دارایی به منظور خروج از شمولیت ماده ۱۴۱ قانون تجارت یا پوشش زیانهای انباشته، انجام میشود.
این تجدید ارزیابی، زمانی از نظر اصلاح ساختار مالی جایز بوده و زمانی جواب میدهد که چشم انداز عملیات شرکت، رو به بهبود باشد و ما به راحتی بتوانیم با کمترین خطای ممکن و کمترین اتلاف ممکن و با درصد اطمینان بالا، محاسباتی داشته باشیم که حکایت از جریان مثبت سرمایه در گردش داشته باشد و سودآوری شرکت را نوید بدهد.
شرکتهای ایران خودرو و سایپا و حتی شرکتهای صنایع دیگر، عملیات تجدید ارزیابی دارایی را انجام داده و ساختار مالی آنها اصلاح شد، اما کماکان این شرکت ها در مدار زیان قرار دارند.
در حال حاضر، نه تنها تجدید ارزیابی دارایی را به صلاح و مصلحت صنعت خودرو و این شرکتها نمی بینم، بلکه حتی فکر میکنم به دلیل رقیق شدن سهام و افزایش تعداد سهام، ممکن است جریان امیدواری افزایش قیمت سهام، تا حدی کمرنگتر شود.
اگر بخواهیم اولویتبندی کنیم، در درجه اول اهمیت موضوع کاهش فاصله بین نرخ بازار آزاد و نرخ درب کارخانه قرار دارد.
موضوع دوم، کاهش هزینه های مالی شرکت است.
از یک طرف، افزایش قیمت تمام شده ساخت محصول اتفاق می افتد ولی قیمت درب کارخانه به طور نامناسب تعیین میشود.
در حالی که قیمت درب کارخانه، فاصله زیادی با قیمت بازار آزاد دارد.
درخواست افزایش قیمت درب کارخانه، نه تنها مشکلی از شرکتها و سهامداران شرکتها حل نمی کند بلکه ارزش افزوده بیشتری برای واسطه گران و دلالان ایجاد میکند.
برآورد یک ساله اختلاف بین قیمت درب کارخانه و قیمت بازار آزاد شرکتهای ایران خودرو و سایپا، حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان ما به التفاوت است.
اگر در این زمینه همت شود و ارادهای در این خصوص برای اصلاح نظام قیمتگذاری خودرو وجود داشته باشد، صنعت خودرو یکی از صنایع ممتاز و برتر در کشور ما خواهد بود.
*تجدید ارزیابی داراییهای شرکت ایران خودرو در بهمن سال ۱۳۹۸ انجام شد و سرمایه ایرانخودرو از ۱۵۰۰ میلیارد تومان به ۳۲ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرد.
با این کار، ارزش دلاری ایران خودرو به حدود ۲.۳ میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است.
واقعاً در دنیا نسبت به تجدید ارزیابی داریی چه نوع برخوردی دارند و در کشور ما چگونه در قانون بودجه سال ۱۳۹۰ تاکید شد که شرکتها تجدید ارزیابی دارایی را انجام بدهند؟
-در اقتصاد و کشورهایی که یک تورم ساختارمند و نهادینه دارند و به طور مرتب این تورم تکرار میشود، اگر ترازنامه و صورتهای مالی، به روز نشود یک تناقض در نسبتهای مالی از جمله نسبت سود به حقوق صاحبان سهام، نسبت سود به جمع کل داراییها و حتی میزان استهلاکی که باید در قیمت تمام محصولات در نظر گرفته شود، به وجود میآید.
در کشوری مثل کشور ما که تورم فزاینده و تورم رو به رشد، نهادینه شده و جزئی از اقتصاد ملی تلقی میشود، یک موضوع جداگانه بوده و ما نمیتوانیم مطالعه تطبیقی انجام بدهیم، یعنی نمی توانیم بگوییم در فلان کشور پیشرفته از نظر اقتصادی یا بازار مالی، این تجربه تکرار شده، پس ما باید این رویّه را ادامه بدهیم و بر این اساس تصمیم بگیریم.
تجدید ارزیابی دارایی، دارویی برای بعد از بهبود کلی ساختار عملیات اصلی شرکت است.
به بیان دیگر، برای کشورهای خاصی مثل ایران، بعد از بهبود کلی ساختار یک شرکت، یک دوره پس از درمان به نام اصلاح ساختار مالی و تجدید ارزیابی دارایی توصیه می شود و توجیه دارد.
همان ۲ میلیارد دلار ارزش دلاری ایران خودرو، معادل دو شرکت خودروساز برند جهان است.
در حالی که اگر ما به طور بی طرفانه و منصفانه، موضوع کیفیت، نرخ فروش محصولات و خدمات پس از فروش ایرانخودرو و شرکتهای برند دنیا را قضاوت کنیم، میتوانیم بگوییم اصلاً این شرکتها قابل مقایسه نیستند.
بنابراین، تجدید ارزیابی، یک روش برای دوره پس از درمان اساسی برای اصلاح ساختار تولید و عملیات شرکت بوده و این عملیات به این صورت، توجیه پذیر بوده وگرنه تغییر در شرکت فقط در حد تغییرات شکلی و صوری است.
*بالاترین قیمت هر سهم ایران خودرو در سالهای اخیر، مربوط به اسفند ۱۳۹۸ است.
در روز ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ قیمت هر سهم ایران خودرو به اوج رسید و در حد ۱۲۶۳ تومان معامله شد.
در همان زمان، تجدید ارزیابی دارایی ایران خودرو انجام شده بود.
در سال ۱۳۹۹ قیمت سهام ایرانخودرو کاهش پیدا کرد و در زمان اوج بورس تهران در مرداد ۱۳۹۹، قیمت هر سهم ایران خودرو ۷۵۰ تومان بود و بعد از سقوط بورس، قیمت سهام ایران خودرو هم کاهش پیدا کرد.
تجدید ارزیابی دارایی شرکت ایران خودرو چطور در کاهش قیمت سهام ایران خودرو تاثیر داشته و عوامل دیگر چقدر در این کاهش قیمت تاثیر داشتهاند؟
-از نظر تئوریک و آکادمیک، اساساً اصلاح ساختار مالی یا افزایش سرمایه از محل سود انباشته شرکت، مثل این میماند که ما یک اسکناس درشت را به اسکناس ریزتر تبدیل کنیم.
در این حالت، ارزش واقعی شرکت و پتانسیل سود آوری به نسبت تعداد سهام شرکت، هیچ تغییر خاصی نمی کند.
چنانچه از نظر روانی، بازار یا فعالان بازار سرمایه و سرمایه گذاران، نگاه مثبتی به بورس و بازار سرمایه داشته باشند، در زمان ارائه اطلاعات در خصوص افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی یا افزایش سرمایه از محل سود انباشته، اقبالی در قیمت سهام حاصل میشود که عمدتاً نشانه رویکرد مثبت است ولی تغییر خاصی در ماهیت عملکرد سود و زیان شرکت ایجاد نمیشود.
حالت برعکس هم وجود دارد و در مواقعی که رویکرد و نگاه منفی به بازار وجود دارد، چنانچه اطلاعاتی مبنی بر افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی افشاء شود، این ذهنیت پیش میآید که تعداد سهام شرکت به قدری افزایش پیدا می کند که ممکن است منجر به کاهش تئوریک قیمت سهام شرکت شود.
برای مثال، اخیراً شرکت پتروشیمی فناوران، افزایش سرمایه قابل توجهی داد و تجدید ارزیابی کرد ولی قیمت تئوریک آن نسبت به قبل از برگزاری مجمع عمومی شرکت، حداقل ۴۰ درصد کاهش پیدا کرد.
*بر اساس آخرین اطلاعات منتشر شده که مربوط به ۳ ماهه اول سال ۱۴۰۱ است، کل زیان انباشته ایران خودرو ۴۳ هزار میلیارد تومان شده. از طرفی، سرمایه ایران خودرو پس از تجدید ارزیابی دارایی در سال ۱۳۹۸ به حدود ۳۲ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرد.
آیا الان شرکت ایران خودرو، دوباره مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت شده و موضوع ورشکستگی در مورد آن صدق میکند؟
-بله. متاسفانه این روند و روال به ترتیبی پیش رفته که دو شرکت بزرگ خودروساز ایران، مجدداً مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت، شدهاند و ایران خودرو چنین وضعی دارد.
الان از نظر ضوابط پذیرش شرکتهای بورسی، بلافاصله و بر اساس قانون، هیأت مدیره شرکت ایران خودرو وظیفه دارد که مجمع عمومی شرکت را برای تصمیمگیری در خصوص تعیین تکلیف تداوم فعالیت برگزار کند و این نَصّ صریح قانون تجارت است.
*در این حالت که مجمع عمومی شرکت باید تشکیل شود، یک راه حل این است که تداوم فعالیت شرکت با کاهش سرمایه تصویب شود.
یک راه حل دیگر این است که تصمیم به انحلال شرکت ایران خودرو گرفته شود.
با این که زیان ایران خودرو در حد بالایی بوده و ۴۳ هزار میلیارد تومان است ولی به نظر نمیرسد که ایران خودرو را منحل کنند.
-انحلال چنین شرکتی که در حکم ۲ وزارتخانه است، بعید است و در گذشته هم، چنین اتفاقی نیفتاده است.
ضمن این که ایران خودرو و سایپا اینقدر بزرگ هستند که مقام ناظر و بورس، چارهای به غیر از مدارا با این شرکتهای خودرو سازی ندارد وگرنه از نظر ضوابط پذیرش، این شرکتها باید تعلیق شوند تا تعیین تکلیف خروج از ماده ۱۴۱ قانون تجارت.
اساساً هر سهامدار که مبلغی بابت خرید سهام شرکت پرداخت میکند، با توجه به زیان انباشته و فزونی آن نسبت به سرمایه شرکت، در زیان انباشته شریک میشود با پرداخت یک پول.
*طبق ضوابط قانون، قاعدتاً شرکت ایران خودرو، یک شرکت ورشکسته شده و مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت است.
اگر فرضاً برجام ادامه پیدا می کرد و تولید ایران خودرو افزایش پیدا میکرد و تورم ایجاد نمی شد، زیان انباشته ایران خودرو در این حد نبود و تولید آن هم بیشتر بود.
جنابعالی میگویید دلالها و ثبتنامکنندگان در قرعهکشی خودرو ۱۰۰ هزار میلیارد تومان سود میبرند.
اگر برجام ادامه پیدا می کرد یا الان دوباره اجرا شود و تورم هم زیاد نباشد، فاصله بین قیمت درب کارخانه و قیمت بازار آزاد به خاطر کاهش تورم انتظاری کمتر میشود یا نه؟
-با مفروضاتی از جمله حصول توافق یا کاهش نرخ تورم و همچنین کاهش نرخ بهره، باز آیتم اراده و همت که باید در خصوص حل و فصل تفاوت قیمت درب کارخانه و قیمت بازار آزاد، وجود داشته باشد، وجود ندارد.
این تفاوت قیمت، با برجام یا کاهش تورم برطرف نمیشود.
*اگر انتظارات تورمی، کاهش پیدا کند و قیمت دلار به خاطر افزایش صادرات نفت و افزایش درآمدهای ارزی ایران، کاهش پیدا کند، قاعدتاً آن فاصله دو قیمت کاهش پیدا می کند.
درست است؟
-یک پارادوکس وجود دارد چرا که در حال حاضر، شرکتهای خودرو سازی ایران، فرصتهایی در چارچوب پشتیبانی یا انحصار بازار دارند.
اگر برجام، دوباره اجرا شود آن فرصتهای خودرو سازان داخلی از بین میرود.
با کاهش نرخ ارز، میل به واردات خودرو افزایش پیدا میکند.
میل به واردات آنقدر ممکن است افزایش پیدا کند که شرکتهای خودروسازی ایرانی، مجبور به کاهش تیراژ تولید شوند.
*نظر شما این است که اجرای برجام، ممکن است به ضرر خودرو سازان داخلی تمام شود؟
-دقیقاً همین طور است.
با اجرای برجام و کاهش نرخ ارز، این کاهش نرخ ارز ممکن است برای بعضی صنایع مفید واقع شود، اما برای بعضی صنایع مثل صنعت خودروسازی که تحت حمایت دولت بوده و انحصار دارند، این کاهش نرخ ارز ممکن است اثر منفی داشته باشد.
الان مرزهای کشور بسته است و واردات خودرو انجام نمیشود، اما اگر مرزها باز شود اوضاع تغییر میکند.
من فکر می کنم اگر با حصول توافق هسته ای، به بازارهای جهانی وصل شویم، اثر این ارتباطات ممکن است برای شرکتهای خودروسازی ایرانی، منفی باشد.