true
![](https://parsipress.ir/wp-content/themes/RabinStudio/images/none.png)
بعضی وقت ها برای فروش بیشتر باید تمام جزییات رفتارهای مصرف کننده را بشناسیم.
حتی اگر بدانیم مشتری چه موقع از نیم کره چپ و چه موقع از نیم کره راست مغرش استفاده می کند میتوانیم برای فروش بیشتر استراتژی و تر فندهای ویژهای داشته باشیم.در روزگـــاران قدیم یعنی خیلی قبلتر از حالا، تنوع کالا و خدمات مثل امروز زیاد نبود و کارخانهداران و صاحبان صنایع و خدمات هم برای فروش محصولات و خدمات خود به این شدت به تبلیغات و معرفی خود نیازمند نبودند. آن روزها اگر از برخی صاحب نامها تبلیغی میدیدید، متعجب میشدید و شاید خیلی حقبهجانب میگفتید که تبلیغ در دنیای تجارت و صنعت جایی ندارد. در آن زمان تبليغات اصولاً کاري اضافی و بیهوده برای شرکتها محسوب میشد. اما با گذشت زمان و پیشرفت جوامع، کارخانهها رشد کردند، زیاد شدند و با افزایش جمعیت و به وجود آمدن نیازهای جدید، محصولات جدید و متنوعی هم تولید شد. تنوع سلیقه افراد و ملتهای گوناگون، صاحبان صنایع را مجبور به تغییر و تحول کرد تا از دل کارخانههای قدیمی خود، کارخانهای جدید با محصولاتی متفاوت بیرون آورند. این اتفاق خیلی زود در اکثر کارخانهها افتاد و همگی آنها شروع به تولید محصولاتی متفاوت کردند. شاید از دید خیلی از صاحبنظران، این موضوع برای کارخانهداران و شرکتها بسیار مثبت و مفید قلمداد میشد، اما مشکلي اساسی وجود داشت و آن این بود که ما اغلب محصولي مشخص را با چندین برند داشتیم! میزان در دسترس بودن اجناس ما و اینکه شبکه توزیع قویای داشته باشیم، مهم است و میتواند در فروش ما مؤثر باشد، اما اصل قضیه این بود که ما باید محصول خود را به نوعی متفاوتتر به مشتری میشناساندیم.
درست در این برهه از زمان بود که بحث تبلیغات خلاق و یا خلاقیت در تبلیغات، به بحثی داغ تبدیل شد؛ به نحوی که امروزه نیز ما درگیر آن هستیم. با توجه به فعالیتهای انجام شده در این زمینه، شاید بتوان گفت که داشتن تبلیغات خلاق جزو ضرورتهای دنیای تجارت امروز محسوب میشود و کسانی که در این اوضاع، همچنان تبلیغاتی معمولی در برنامه خود دارند، از قافله عظیم فروش عقب ماندهاند و در آیندهای نزذیک از جریان رقابت فروش کنار زده خواهند شد.
خلاقیت در تبلیغات یعنی چه؟
اما بحث اصلی اینجاست که اصولاً خلاقیت در تبلیغات به چه معنا است؟ و اینکه چگونه میتوانیم تبلیغات خلاقی داشته باشیم؟
در تعریف، به ایدهای که ارزش قابل توجهی برای فرد، گروه، سازمان، صنعت یا جامعه، به همراه داشته باشد و مفهومی اقتصادی و عملی داشته باشد، به عبارتی موجب افزایش فروش و محبوبیت برند شود و بتوان آن را همزمان در نیمکره راست و چپ مغز مخاطب جای داد، تبلیغات خلاق میگویند.
در ابتدا باید بدانیم که نیمکره راست مغز، مربوط به امور خلاقیت، تصویرها، رنگ، احساسات، نگاه کلنگر، بصیرت، درک و شناخت میشود و نیمکره چپ مغز مربوط به امور ارزیابی، منطق، استدلال، توجیه، تجزیه و تحلیل، محاسبه و
در بازاریابی خلاق، برعکس بازاریابی واکنشی که در آن براي رفع نیازهای ابراز شده مشتری تلاش ميشود، در فکر ابرازکردن نیازهای پنهان مشتری هستیم و در حقیقت هدف اصلی آن بازارسازی است و نه بازاریابی! در بازاریابی واکنشی، شما میتوانید با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه، نیازهای آشکار و جاری مخاطبان خود را تشخیص دهید.
واقعبینی است. بنابراین در تبلیغات، یک ایده، زمانی خلاق به حساب ميآيد که زاییده نیمکره راست مغز باشد و نیمکره چپ مغز هم آن را تصدیق کند و این هماهنگ کردن دو نوع اندیشه که قبلاً بیارتباط بودهاند، محصولی جدید یا ایده ای جدید به وجود میآورد.
در بازاریابی خلاق، برعکس بازاریابی واکنشی که در آن براي رفع نیازهای ابراز شده مشتری تلاش ميشود، در فکر ابرازکردن نیازهای پنهان مشتری هستیم و در حقیقت هدف اصلی آن بازارسازی است و نه بازاریابی! در بازاریابی واکنشی، شما میتوانید با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه، نیازهای آشکار و جاری مخاطبان خود را تشخیص دهید، اما در بازاریابی خلاق، به جای شناسایی و رفع نیازهای موجود به کالاها و خدمات، بر شناسایی و رفع نیازهای پنهان و قابلیتهای جدید تمرکز میکنیم. اما قبل از آن باید در مورد مشخصات نیاز هم، اطلاعاتی داشته باشیم. مشخصات نيازها عبارتند از ۱- از بعد زمان (كوتاه مدت و بلند مدت) ۲- میزان یا شدت نياز (میزان عطش) ۳- میزان تناوب نياز (مثل كفش) ۴- زمان نياز (فصلي، آتي یا …) که در واقع عواملی هستند که شما را راهنمایی میکنند تا از روی نقاط ضعف مشتری، وارد شوید و بتوانید بيشتر بر او تأثیر بگذارید. در واقع باید درون ذهن مشتری رسوخ کرده، ذهن او را بخوانید و متناسب با نیاز او، تبلیغ خود را به معرض نمایش بگذارید. برای مثال، فرض کنید در برههای از زمان، قیمت شامپو برای قشر زیادی از مردم مهم باشد و اینکه کارخانهای محصولی با قیمت مناسب داشته و برای آنها جذاب باشد. در نتیجه گزینه اول خیلیها، کارخانهای است که شامپویی گياهي با قیمت مناسب تولید میکند. در این زمان این کارخانه میتواند قیمت مناسب خود را در تبلیغات، برجسته كند. اما همین کارخانه چند سال بعد برای داشتن تبلیغاتی خلاق در ذهن و زندگی مردم وارد میشود و پس از برر
سی (شاید برای یک منطقه وسیع و خاص که دارای سلایق تقریباً یکسان هستند) به این نکته میرسد که گیاهی بودن شامپو برای مخاطبان بسیار جذاب و دلپذیر است، بنابراین سعی میکند در تبلیغات، بیشتر روی گیاهی بودن محصولات تأکید كند و از این منظر روی مخاطب تأثیر بگذارد.
سی (شاید برای یک منطقه وسیع و خاص که دارای سلایق تقریباً یکسان هستند) به این نکته میرسد که گیاهی بودن شامپو برای مخاطبان بسیار جذاب و دلپذیر است، بنابراین سعی میکند در تبلیغات، بیشتر روی گیاهی بودن محصولات تأکید كند و از این منظر روی مخاطب تأثیر بگذارد.
بنابراین، میتوانیم بگوییم که برای درك ذهنيت مصرف كننده و مخاطب، باید با ۲ عامل مهم و اساسی آشنا باشیم که عبارتند از: ۱) نحوه كاربرد محصول یا خدمات و ۲) معلومات يا قابليتهاي مورد نياز استفاده از محصول که برای آشنا شدن با ذهن و عادات مصرفکننده، کمک شایانی به تولیدکننده میکند.
تبلیغ برای مشتریانی که میشناسیم
یکی دیگر از موضوعات اساسی که در داشتن تبلیغاتی خلاق به ما کمک میکند، این است که بدانیم مشتريان ما چه كساني هستند.
شما باید بدانید که مشتريانتان بر اساس ويژگيهايي از قبيل سن، جنسيت، منطقه، طبقه اجتماعي، محدوده درآمد، مزاياي مورد نظر و… به چه دسته و طبقاتی تقسیم میشوند و متناسب با طبقه آنها، تبلیغاتی جذاب برای آن گروه طراحی کنید که معیارها و جذابیتهای مورد نظر آن گروه در آن تبلیغات، گنجانده شده باشد. همچنین میتوانیم برای بررسی دقیقتر، متغیرهایی مثل متغيرهاي جغرافيايی که شامل کشور، استان، منطقه، شهرها و حتي خيابانها میشود، متغيرهاي جمعيتشناسي شامل سن، جنسيت، تحصيلات، درآمد، شغل، مليت، مذهب و متغيرهاي روانشناختي شامل شخصيت افراد، سبک زندگي و متغيرهاي رفتاري در قالب موقعيتها، منافع مورد نظر، وضعيت مصرفکننده، ميزان استفاده و وضعيت وفاداري افراد را هم بررسی و سپس بر اساس موارد به دست آمده، تبلیغات خود را طراحی کنیم. موردی ديگر که بسیار با اهمیت است، تکراری نبودن تبلیغات در سطح جامعه است که نیازمند فکری باز و اندیشهای آزاد در زمینه خلاقیت و تبلیغات است. اگر چه خواستههاي انسانها نامحدود است، منابع ماليشان محدود است، لذا آنها اجناسي را انتخاب ميكنند كه با در نظر گرفتن هزينه، بالاترين درجه رضايت را سبب شود. بنابراین هنر ما در این است که مطلوبیتهای مورد نظر مشتریان را قبل از رقبا تشخیص داده و آن را در تبلیغات خود لحاظ کنیم. امیدواریم شما هم با خواندن این مقاله زیرکتر از رقبایتان شوید و بازار را زودتر در اختیار بگیرید.
true
true
https://parsipress.ir/?p=5070
true
true